تجاوز

    1515

    تجاوز فقط یک حمله فیزیکی نیست بلکه روح و روان فرد قربانی را نشانه می گیرد به شکلی که در بیشتر موارد آسیب های روحی بیشتر از آسیب های فیزیکی است.

    تجاوز به کودکان

     تجاوز به طور کلی نزدیکی فرد به قربانی بدون رضایت او محسوب می شود. نزدیکی به کودکان و افراد کم سن و سال حتی اگر با رضایت خودشان هم باشد تجاوز به حساب می آید. آمیزش جنسی با کسانی که زیر سن قانونی هستند پیچیدگی های خود را دارد، این افراد هرچند به این اقدام رضایت دهند اما اگر در ادامه رضایت خود را پس بگیرند، هر اقدامی پس از این تصمیم تجاوز محسوب می شود.

    تجاوز زناشویی

    این بی قانونی در فرهنگ های و کشورهای مختلف تعاریف گوناگونی دارند مثلا تجاوز زناشویی در غرب به معنی آمیزش جنسی شوهر با همسر به طوری که زن وی از این اقدام رضایت نداشته باشد جرم محسوب می شود که اغلب این اقدام توام با خشونت انجام می شود. اما در ایران پس از مراسم عقد تجاوز زناشویی مورد پیگرد قانونی با این عنوان قرار نمی گیرد اما با موضوع آزار و اذیت پرونده قضایی در این مورد تشکیل می شود.

    تجاوز عملی زشت است که جرم های وحشتناکی را به همراه دارد. در خیلی از موارد تجاوز و قتل مانند شکستن کلید در قفل است که متهم پس از تجاوز، قربانی خود را برای مخفی ماندن جنایتش به قتل می رساند و موضوع را از قبل پیچیده تر می کند.

    تجاوز ها به شکل گوناگونی طبقه بندی می شوند که می توان به تجاوز توسط آشنا، تجاوز دسته جمعی، تجاوز زناشویی( بیشتر در غرب به رسمیت شناخته می شود)، تجاوز به محارم، سوءاستفاده جنسی از کودکان، تجاوز در زندان و تجاوز جنگی اشاره کرد.

    شاید باورتان نشود اما تجاوز خاکستری پیچیده ترین مورد است که نظام آموزشی بار سنگینی را برای آگاه کردن دانش آموز باید به عهده بگیرد. این تجاوز بین رضایت و ممانعت قرار دارد جایی که هردو طرف دقیقا نمی دانند چه می خواهند یا فرد قربانی نمی تواند دقیقا به فرد متجاوز بفهماند که از این کار رضایت ندارد.

    تجاوز و ثابت کردن

    مورد تجاوز قرار گرفتن به کنار، ثابت کردن آن هم پروژه ای طاقت فرسا است که به اعتراف متهم، علم قاضی و مدارک به دست آمد بستگی دارد. در قانون اساسی ایران با توجه به جزییات پرونده حکم اعدام برای این عمل در نظر گرفته شده است.مکان تجاوز برای صادر شدن حکم بسیار مورد ارزیابی قرار می گیرد و تا زمانی که قاضی پرونده به نتیجه برسد که قربانی تجاوز نمی توانسته از شخصی کمک بگیرد حکم خود را صادر نمی کند. جا دارد به این نکته هم اشاره کنیم که در پرونده های تجاوز زوایای زیادی مورد بررسی قرار می گیرد که کوچکترین آن می تواند در حکم متجاوز تاثیرگذار باشد.

    قربانی تجاوز مقصر تجاوز

    در باور برخی از مردم مقصر دانستن قربانی مثل پاشیدن نمک بر زخم قربانی است اما بررسی ها نشان داده رفتارهای قربانی تا حدودی تاثیرگذار است. برخی از مردم باور را دارند که رفتارهای نامناسب و پوشیدن لباس هایی که تجاوز را تحریک می کنند در بروز چنین جنایت هایی تاثیر دارد. هرچند در بیشتر کشورهای جهان چنین توجیهاتی مورد قبول نیست اما باید این واقعیت را پذیرفت که با انجام ندادن برخی از رفتارها می شود از آسیب های این چنینی تا حد کمی در امان ماند. جالب است بدانید انجمن جهانی تحقیقات بهداشت و درمان در یک بررسی جهانی تا حدودی مقصر دانستن قربانی تجاوز را در بیشتر کشورهای جهان پذیرفته است.

    متاسفانه بیشتر کسانی مورد تجاوز قرار می گیرد این جنایت را از ترس آبرویشان به پلیس گزارش نمی دهند که این کار باعث می شود فرد متجاوز این راه شیطانی را ادامه دهد و فاجعه زمانی بیرون می زند که همسر فرد قربانی زمان ازدواج از زن بودن همسرش مطلع می شود و گمان می کند که همسرش به او خیانت کرده و در مواردی که این موضوع با طلاق حل نمی شود، پای خشنوت و قتل به ماجرا باز می شود. اما این آمار طبق گفته یک جامعه شناس در ایران اسفناک‌تر است، 80 درصد قربانیان تجاوز، این حادثه را پنهان می کنند و بیشترین گزارش تجاوز مربوط به استان تهران است.

    مجازات تجاوز در ایران

    هرچند در قانون ایران برای متجاوز جنسی مجازات اعدام در نظر گرفته شده است، ولی در حقیقت این نوع مجازات و تعریف حدود تجاوز جنسی موجب شده تا در عمل صرفاً مرتکب‌های تجاوز‌های گروهی و سازمان یافته، به مجازات محکوم شوند.

     به این دلیل مهم‌ترین تغییر قانونی که می‌تواند منجر به پیشگیری اجتماعی و فردی از این جرم شود، اصلاح مجازات زنای به عنف و پذیرش نظام درجه‌بندی مجازات است. در قانون جدید علی رغم نظرات کار‌شناسان و عدم منع فقهی، اصلاح قانون در این زمینه مورد توجه قرار نگرفت.

    در اصلاحات صورت گرفته با توجه به تبصره دوم ماده ۲۲۵، دایره تعریف تجاوز جنسی تا حدودی گسترده شده است. در این ماده بیان شده است: "هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بی هوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود، نیز حکم فوق جاری است."

    مهم‌ترین نکته مثبت این ماده آن است که علاوه بر اکراه و اجبار، فریب دادن اطفال نابالغ نیز از جمله عناصر مادی جرم تجاوز جنسی محسوب شده و در حقیقت دایره حمایت از اطفال در برابر تجاوزها جنسی را گسترش داده است. هر چند متأسفانه با توجه به آنکه سن بلوغ قانونی در دختران ۹ سال است، این حمایت دایره سنی محدودی را در بر می‌گیرد. همچنین به تشکیک در نظرات فقهی در خصوص مفهوم اکراه و عنف پاسخ داده و آن را شامل حالت خواب، بیهوشی و مستی نیز دانسته است.

    نکته قابل توجه دیگر در اصلاحات صورت گرفته، در نظرگرفتن خسارت‌های مادی تحت عنوان «مهرالمثل» و «ارش البکاره» برای زنی است که مورد تجاوز قرار می‌گیرد. در قانون قبلی این خسارت صرفاً برای ازاله بکارت مطرح بود. البته به نظر می‌آید پرداخت این نوع خسارت مادی از سوی متجاوز به بزه دیده جنسی با کرامت انسانی زنان همخوانی نداشته و بهتر باشد قانونگذار برای حمایت از قربانیان تجاوز، به پیش بینی نهاد‌های حمایتی بپردازد.

    عدم طرح شکایت در جرایم منافی عفت

    بر اساس ماده ۱۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری، انجام هرگونه تعقیب و تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است و پرسش از هیچ فردی در این خصوص مجاز نیست، مگر در مواردی که جرم در مرئی و منظر عام واقع شده و یا دارای شاکی یا به عنف یا سازمان یافته باشد که در این‌صورت، تعقیب و تحقیق فقط در محدوده شکایت و یا اوضاع و احوال مشهود توسط مقام قضایی انجام می‌شود.

    در تبصره‌ٔ ۱ همین ماده ذکر شده که در جرایم زنا و لواط و سایر جرایم منافی عفت اگر شاکی وجود نداشته باشد و متهم قصد اقرار داشته باشد، قاضی وی را توصیه به پوشاندن جرم و عدم اقرار می‌کند. در این جرایم اگر بزه دیده محجور (صغیر یا مجنون) باشد، ولی یا سرپرست قانونی او حق طرح شکایت دارد. بر این اساس، پیگیری جرایم منافی عفت نیاز به شکایت شاکی خصوصی دارد و تا زمانی که شاکی طرح شکایت نکند، این جرایم قابل پیگیری نیست.

    نوع و شرایط ارتکاب این جرایم به نحوی است که امکان اطلاع مقام قضایی از آن‌ها بسیار محدود است و تا زمانی که طرح شکایت نشود یا افراد آگاه وقوع آن را اطلاع ندهند، یا مقام قضایی خود شاهد وقوع آن نباشد، آگاهی از آن مشکل است. جرایم منافی عفت معمولا دور از دید دیگران رخ می‌دهد و به همین علت آمار جرایم گزارش شده‌ای که مقام قضایی در جریان آن قرار می‌گیرد، با حجم واقعی ارتکاب این جرایم، قابل مقایسه نیست. بسیاری از جرایم منافی عفت به دلیل ترس بزه دیده از بزهکار و تمایل به حفظ آبرو، هیچ وقت کشف نمی‌شود و هیچ کس از آن آگاهی پیدا نمی‌کند. در نتیجه بزه دیده‌ای وجود دارد که حق او پایمال شده و بزهکاری که اگر چه مرتکب جرم شده، اما هیچ مجازاتی را تحمل نکرده است. در نتیجه اثر بازدارندگی مجازات نیز بر او بار نشده و او هیچ ترسی از ارتکاب مجدد جرم نخواهد داشت و ممکن است به راحتی به دفعات مرتکب همان جرم شود.

    نتیجه جستجو :

    ادامه