ماجرای انرژی در ایران مثل انبار باروت است / مصرف گاز در ایران با 12 کشور ثروتمند اروپایی برابر است

به گزارش رکنا، بحث ناترازی انرژی در کشور به جایی رسیده است که رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، تاکید می کند "همه قوا باید بدانند ناترازی ها در حوزه انرژی تهدیدی است که در صورت عدم مدیریت به یک بحران امنیتی تبدیل خواهد شد."

این در حالی است که مسئولین کشور در بدنه دولت و مجلس نه تنها به فکر راه حل کارشناسی نیستند بلکه اصرار دارند که در همان مسیری حرکت کنند که چند دهه حرکت کرده و وضعیت را به جایی رسانده اند که کشوری که چهارمین دارنده نفت و دومین دارنده گاز جهان است، به زودی هم واردکننده نفت خواهد شد و هم واردکننده بنزین.

در این خصوص گفتگوی رکنا با سیدهاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران را بخوانید:

سیدهاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران + سمیه باغی

در ایران سالانه حدود 160 میلیارد دلار انرژی مصرف می شود

سیدهاشم اورعی با بیان اینکه ایران از نظر منابع انرژی فسیلی بسیار غنی است، درخصوص میزان مصرف سالیانه انرژی در کشور گفت: ایران دومین دارنده گاز جهان ( با حدود 20 درصد گاز کل دنیا ) و چهارمین دارنده نفت جهان (با 9 درصد کل نفت دنیا) است. از آنجایی که این منابع در زیر زمین است و در دسترس نیست برای تبدیل این منابع به دارایی به سرمایه گذاری، فناوری و مدیریت نیاز داریم. لذا اگر اقتصاد کشور باوجود منابع غنی فسیلی در کشور، شرایط مطلوبی ندارد، به این معنی است که در بخش سرمایه گذاری، فناوری و مدیریت منابع ضعیف عمل می شود.

در ایران حداقل سالیانه 300 میلیارد کیلو وات ساعت برق به ارزش صادراتی 45 تا 50 میلیارد دلار مصرف می شود. در بخش گاز سالیانه 220 میلیارد متر مکعب گاز به ارزش صادراتی 65 میلیارد دلار و در بخش فرآورده های نفتی تصفیه شده سالانه 620 میلیون به ارزش صادراتی 50 میلیارد دلار مصرف می کنیم. در واقع جمع ارزش صادراتی مصرف انرژی در کشور حدود 160 میلیارد دلار است.

در ایران معادل مجموع 12 کشور ثروتمند اروپا گاز مصرف می شود

استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه افزود: در ایران معادل مجموع 12 کشور ثروتمند اروپا گاز مصرف می شود، درصورتیکه جی دی پی (تولید ناخالص داخلی) ایران با این کشورها قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر وقتی جی دی پی ایران بسیار پایین تر از این کشورها است، به این معنی است که ما گاز مصرف نمی کنیم، بلکه هدر می دهیم، زیرا وقتی انرژی مصرف می شود، جی دی پی نیز افزایش می یابد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا به این وضعیت رسیدیم، گفت: یکی از مهمترین دلایل بحث یارانه انرژی است. طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی، ایران با حدود 80 میلیارد دلار یارانه مستقیم انرژی در هر سال، رتبه نخست جهان را در اختیار دارد. یعنی در مقایسه با چین و هند با یک میلیارد و 400 میلیون نفر جمعیت، یارانه ای که دولت ایران برای انرژی می دهد از یارانه ای که پرجمعیت ترین و بزرگترین کشورهای جهان می دهند، بیشتر است.

این میزان یارانه در مقایسه با صادرات و جی دی پی بسیار اهمیت دارد. صادرات کل کشور به نیمی از این 80 میلیارد دلار یارانه انرژی نمی رسد یعنی 2 برابر صادرات کالا در کشور یارانه انرژی می دهیم.

به ادامه مسیر در کوچه بن بست اصرار داریم / سال آینده نیاز به افزایش خلق پول به میزان 200 هزار میلیارد تومان خواهیم داشت

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران با بیان اینکه شواهد نشان می دهد که هنوز به اشتباه خود پی نبرده ایم، گفت: ما هنوز نفهمیده ایم که در مسیر اشتباهی قرار داریم و به ادامه مسیر در کوچه بن بست اصرار داریم. اخیرا رئیس سازمان برنامه و بودجه در صورتی اعلام کرد که قیمت حامل های انرژی در بودجه 1402 افزایش نخواهد یافت و  به این خبر نگاهی مثبت دارند که دقیقا برعکس است.

وی با بیان اینکه اصرار به ادامه مسیر در کوچه بن بست تبعات جبران ناپذیری دارد گفت: در کشوری که به طور رسمی اعلام می شود 40 درصد تورم وجود دارد، اگر 40 درصد قیمت حامل های انرژی را افزایش ندهیم، یعنی انرژی را ارزان کرده ایم و این به معنی افزایش یارانه است. سوال این است که پول افزایش یارانه که در کسری بودجه خود را نشان می دهد از کجا تامین می شود؟ و پاسخ این است که به دلیل عدم افزایش قیمت حامل های انرژی و به دنبال آن کسری بودجه شدید، در سال 1402 نیاز به افزایش خلق پول به میزان 200 هزار میلیارد تومان به این منظور داریم. یعنی به طور قطع تورم زیاد ادامه خواهد داشت و نتیجه آن با کمال تاسف ادامه حرکت در این حلقه باطل و فشار بر معیشت مردم است.

آیا این افتخار دارد که بیش از میزان گازی که در ایران تولید می شود، مصرف می شود و هیچ تاثیری در جی دی پی ندارد؟

این استاد دانشگاه صنعتی شریف درخصوص وضعیت ایران در حوزه گاز گفت: ایران که دومین دارنده منابع گاز جهان و سومین تولیدکننده گاز جهان است، چرا باید چهارمین مصرف کننده گاز جهان نیز باشد؟ این در حالی است که در دنیا فقط آمریکا، چین و روسیه بیشتر از ایران گاز مصرف می کنند. این موضوع قابل تصور نیست، چون کشوری مانند قطر گاز زیادی تولید می کند، اما بیشتر گاز تولیدی را صادر می کند و پول آن را در راستای رفاه و توسعه و زیرساخت های کشور خرج می کند.

آیا این افتخار دارد که بیش از میزان گازی که در ایران تولید می شود، مصرف می شود و هیچ تاثیری در جی دی پی کشور ندارد؟ این وضعیت در بنزین، گازوئیل، برق و به طور کلی در حوزه انرژی کشور کاملا قابل لمس است، زیرا به طور اساسی سیاست های انرژی کشور در تمام این بخش ها یکسان است. به طوری که مصرف کننده های گازوئیل در کشور فقط یک درصد قیمت تمام شده گازوئیل را می پردازند و 99 درصد دیگر یارانه دولتی است.

ناترازی گاز در کشور تا سال 1420 دائمی و فزاینده خواهد بود

اورعی در ادامه با بیان اینکه ناترازی گاز از سال 1400 آغاز شده است، گفت: متوسط عرضه گاز در سال 1400 روزی 812 میلیون مترمکعب و متوسط مصرف 834 میلیون مترمکعب در روز بود. به عبارت دیگر از  سال 1400 ناترازی گاز شروع شده است و به طور متوسط روزانه 22 میلیون مترمکعب ناترازی یا کسری گاز داشته ایم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا این ناترازی تنها مربوط به سال 1400 است، گفت: تمام آمارهای موجود و گزارش های وزارت نفت و شرکت ملی گاز تا سال 1420 حاکی از آن است که ناترازی گاز نه تنها دائمی است بلکه روند فزاینده خواهد داشت. مساله به میزانی حیاتی است که شرکت ملی گاز ایران اعلام کرده است در صورت اجرای کامل سیاست های بهینه سازی، ایران در سال 1420 روزانه 110 میلیون مترمکعب گاز کسری خواهد داشت.

در تایید این مساله وزیر نفت اعلام کرد که در زمستان سال جاری ناترازی گاز به 240 میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید. یعنی گزارشات حاکی از آن است که مساله کمبود و ناترازی گاز نه تنها موقتی و مقطعی نیست، بلکه دائمی و فزاینده است.

ایران فاقد شبکه حمل و نقل جاده ای مورد نیاز است

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران در پاسخ به این سوال که اثرات این ناترازی چیست؟ گفت: 37 درصد گاز کشور در بخش خانگی، 33 درصد در نیروگاه ها و 30 درصد در صنعت، پتروشیمی و حمل و نقل مصرف می شود. در هفت ماهه اول سال جاری، میزان گاز تحویلی به نیروگاه های کشور فقط 5/2 درصد کاهش یافته است. باتوجه به اینکه 84 درصد برق تولیدی کشور وابسته به گاز است و انقدر این وابستگی شدید است که به محض اینکه با کمبود گاز مواجه می شویم، کسری برق نیز خواهیم داشت.

چون فاقد انرژی های تجدید پذیر و هسته ای جایگزین هستیم، دو راه نفت گاز و نفت کوره را پیش رو داریم. این در حالی است که فقط سخن از هفت ماه نخست سال جاری است و آینده پیش روی ما است. اگر بخواهیم 5/2 درصد کاهش گاز را از نفت گاز یا نفت کوره تامین کنیم، باید میزان نفت گاز تحویلی به نیروگاه ها را به میزان 81 درصد افزایش دهیم که اختلال در شبکه حمل و نقل جاده ای را در پی خواهد داشت. اگر بخواهیم با نفت کوره کسری گاز را تامین کنیم، باید 20 درصد نفت کوره تحویلی به نیروگاه ها را افزایش دهیم و این در حالی است که ایران فاقد شبکه حمل و نقل جاده ای مورد نیاز بوده و مساله مهم تر آلایندگی است.

سخن گفتن از صادرات گاز ایران به اروپا هیچ معنی و مفهومی ندارد

استاد دانشگاه صنعتی شریف تاکید کرد: جالب این است که در این شرایط مسئولین از صادرات گاز به اروپا سخن می گویند. این سخن هیچ معنی و مفهومی ندارد. زیرا نخست اینکه وقتی بحث صادرات مطرح می شود که مازاد وجود داشته باشد. این در حالی است که ما کسری داریم و در این شرایط صادرات بی معنی است. دوم با فرض اینکه میزان تولید بیش از مصرف باشد، زیرساخت های لازم را نداریم. چگونه می خواهیم به اروپا گاز صادر کنیم؟ ایران که به اروپا خط لوله ندارد و ظرفیت های محدودی برای انتقال گاز به ارمنستان و ترکیه داریم. از سوی دیگر شرایط ژئوپلیتیکی لازم را هم نداریم و برای صادرات گاز به اروپا بایستی ظرفیت های صادراتی لازم را ایجاد کنیم. برای رسیدن به این هدف نیاز به سرمایه گذاری، فناوری روز و زمان طولانی داریم که در حال حاضر فاقد هر سه این مولفه ها هستیم. در نتیجه به این دلایل صحبت از صادرات گاز قطعا آدرس غلط دادن است.

علیرغم هشدارها در حوزه انرژی، سیاستگذارهای کشور عمیقا در خواب غفلت به سر می برند

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا دچار ناترازی گاز شدیم، گفت: در سال 1388 رساله دکتری در دانشگاه اصفهان با استفاده از روش برنامه ریزی پویای غیرخطی نگاشته شده است و سناریوهای مختلف برای وضعیت گاز کشور را در دوره 30 ساله بررسی کرده است. مگر این تحقیق ها به این منظور انجام نمی شود که مسئولین، وزارتخانه ها و سازمان های مربوطه از آن استفاده کنند؟ آنچه مشخص است سیاست وزارت نفت در چند دهه اخیر در مغایرت کامل با وضعیت و واقعیت انرژی کشور بوده است و فقط به دنبال افزایش تولید است.

مسئولین پس از دهه ها در حالی از خواب بیدار شده اند که رئیس کمیسیون انرژی مجلس اخیرا اعلام کرده است که همه باید بدانیم که ناترازی گاز یک تهدید جدی است. واکنش کارشناسان این است که این سخن را دهه ها است که کارشناسان می گویند، هشدار می دهند و همه می دانند به غیر از افراد و مسئولینی که باید بدانند. واقعیت این است که با کمال تاسف در حوزه انرژی کشور (برق، گاز، نفت، گازوئیل) هنوز که هنوز است علیرغم اینکه هشدارها مثل روز روشن است، سیاستگذارهای کشور عمیقا در خواب غفلت به سر می برند.

فقط در میدان گازی پارس جنوبی روزانه 25 میلیون مترمکعب کاهش تولید داریم

اورعی در ادامه با بیان مثالی درخصوص خواب غفلت مسئولین گفت: در گزارش کمیسیون انرژی مجلس در مهر ماه امسال آمده است: 75 درصد سبد انرژی کشور ایران وابسته به گاز است. سوال این است که آیا کارشناسان این گزارش واژه ای تحت عنوان "امنیت انرژی" را تا به حال نشنیده اند که 75 درصد انرژی یک کشور را وابسته به گاز اعلام می کنند. یعنی با کوچکترین مشکل کل کشور با بحران مواجه می شود. از سوی دیگر مشکل گاز به برق گره خورده است و مردم نه تنها با سرما بلکه با خاموشی و بی برقی مواجه می شوند.

وی افزود: ما برای اینکه بتوانیم مقدار گاز برداشتی را افزایش ندهیم و یا حداقل آن را ثابت نگه داریم به سرمایه گذاری نیاز داریم. گزارش اخیر کمیسیون انرژی در مجلس هشدار می دهد، در اثر افزایش بی رویه برداشت گاز فقط در میدان گازی پارس جنوبی به دلیل افت فشار، روزانه 25 میلیون مترمکعب کاهش تولید داریم. اگر بخواهیم از کاهش تولید گاز جلوگیری کنیم، باید 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری کنیم که نمی توانیم چون پول نداریم.

مساله امروز ما دیگر افزایش توان تولید گاز نیست، بلکه مساله امروز ما عدم توانایی در حفظ تولید گاز است. براساس تمام گزارشات رسمی شرکت نفت و شرکت گاز، ما شاهد روند فزاینده کسری گاز مورد نیاز تا سال 1420 هستیم. این است که رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، تاکید می کند، همه قوا باید بدانند ناترازی ها در حوزه انرژی تهدیدی است که در صورت عدم مدیریت به یک بحران امنیتی تبدیل خواهد شد.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

اورعی در پاسخ به این سوال که آیا گزارش مجلس نشان دهنده این است که مسئولین به اشتباه سیاست های خود در حوزه انرژی پی برده اند، گفت: اولین گام این است که بفهمیم که مسیر را اشتباه رفته ایم، اما وقتی ادامه گزارشات کمیسیون انرژی مجلس را می خوانیم مشخص می شود نه قبول داریم و نه فهمیده ایم که اشتباه رفته ایم و به ادامه حرکت در کوچه بن بست اصرار می ورزیم. در این گزارش پیشنهاداتی داده شده است، که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

از پیشنهادات گزارش مجلس، تشکیل معاونت راهبردی انرژی در ریاست جمهوری، ایجاد صندوق بهینه سازی انرژی و محیط زیست، افزایش بازدهی متوسط نیروگاه های کشور از 38 به 50 درصد و تشکیل کمیته ملی کاهش گازهای گمشده!

وی با بیان اینکه می دانیم که کشور نیاز به افزایش بازدهی نیروگاه های کشور دارد، گفت: آیا می توانیم راندمان بیش از 80 هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی کشور را یک شبه از 38 به 50 درصد برسانیم؟ این پیشنهاد بسیار خام و غیرممکن است و مشخص است کسی که این پیشنهاد را داده است نه می داند نیروگاه یعنی چه و نه می داند سرمایه، بازدهی و فنآوری یعنی چه؟

تشکیل فلان اداره و ایجاد فلان کمیته یعنی اینکه آقایان می گویند از طریق تشکیل ساختمان، کارمند، ماشین و تخصیص بودجه جدید می خواهیم مشکل انرژی کشور را حل کنیم. اگر با اطمینان بخواهیم بگوییم یک راه است که نمی تواند این وضعیت را حل کند، همین است. زیرا ما بسیاری از این سازمان ها داریم و نتوانسته است کمکی به کشور کند. مگر ساتبا در وزارت نیرو نداریم؟ مگر در وزارت نفت از این کمیته ها نداریم؟ و جالب است که ادامه همان مسیر پیشنهاد می شود.

در حوزه بنزین "کاسه همان کاسه و آش همان آش" است

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران درخصوص وضعیت بنزین در کشور با بیان اینکه "کاسه همان کاسه و آش همان آش" تصریح کرد: اینکه وضعیت انرژی در کشور به بحران رسیده است، اتفاقی و بدشانسی نیست. با اطمینان می توان گفت صد بار دیگر همین مسیر را طی کنیم، قطعا به اینجا خواهیم رسید.

در مورد بنزین چه کرده ایم؟ صنعت خودروسازی کشور تا جایی که توان دارد خودرو تولید می کند و کسی هم نمی پرسد که آیا این تولیدات براساس تکنولوژی روز است؟ مصرف بنزین آن چقدر است؟ میزان آلایندگی چقدر است؟ هر چند وقت یک بار سازمان استاندارد و پلیس راهور به خودروسازان هشدار می دهند که اگر تولیدات استانداردهای لازم را نداشته باشد، شماره گذاری متوقف می شود. هنوز که هنوز است این روند ادامه دارد و هیچ گونه نظارت واقعی کیفی در تولید خودرو کشور وجود ندارد.

در نتیجه تولید خودرو رو به افزایش است و حدود 25 میلیون خودرو در کشور وجود دارد. تعداد خودرو برای هر نفر و میزان پیمایش هر خودرو در سال را با جهان مقایسه کنیم. هم تعداد خودروها و هم میزان پیمایش بیشتر است. چرا؟ چون به اندازه کافی به شبکه حمل و نقل عمومی توجه نشده و همه از خودروی شخصی استفاده می کنند.

صنعت خودرو منافع یک گروه را تامین می کند و این حوزه رها شده است

اورعی درخصوص میزان مصرف بنزین در کشور گفت: با تکنولوژی روز دنیا یک خودرو برای 100 کیلومتر پیمایش حدود 4 لیتر بنزین مصرف می کند. این در حالی است که میزان مصرف بنزین در کشور ما قطعا 5/2 برابر و حدود 10 لیتر است. بنابراین سوال درست این نیست که چرا مشکل بنزین داریم، چون با این وضعیت باید مشکل بنزین داشته باشیم!

اگر مصرف بنزین ما بیش از متوسط مصرف بنزین در دنیا است و به 10 برابر ترکیه یعنی روزانه بالغ بر 100 لیتر می رسد به این دلیل است که صنعت خودور ترجیح می دهد بجای منافع ملی، منافع یک گروه را تامین کند و می توان گفت این بخش رها شده است. چرا صحبت از مافیای خودرو می شود؟ زیرا این روند ادامه دارد و کسی نیست که در مقابل خودروسازان بایستد.

در جهان به سرعت از خودروهای بنزینی به سمت خودروهای برقی می رویم

خودروسازان مردم و مسئولین را خواب می کنند تا به مسیر خود ادامه دهند

استاد دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به حمل و نقل جاده ای گفت: در دو دهه پیش رو شاهد تحولات عظیمی در این بخش خواهیم بود و به سرعت از خودروهای بنزینی به سمت خودروهای برقی می رویم. در آمریکا و چین نمی توان تصور کرد که در این حوزه چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. اخیرا یک شرکت چینی از خودروی برقی رونمایی کرده است که بیشتر نرم افزار است تا سخت افزار و بیشتر از اینکه مهندسی مکانیک در آن دخالت داشته باشد، مهندسی نرم افزار و اکترونیک در آن دخالت دارد و از بنزین خبری نیست.

حال سوال این است که ما چقدر به سمت تولید خودروهای برقی حرکت کرده ایم؟ پاسخ مشخص است: صفر. اگر چه گاهی از سوی خودروسازان ادعایی مطرح می شود، اما این ها خلاف واقعیت است تا مردم و مسئولین را خواب کنند و به مسیر خود ادامه دهند. کار به جایی رسیده که در اثر لجام گسیختگی صنعت خودرو و بی برنامگی در حوزه حمل و نقل عمومی شاهد گذشتن مصرف بنزین از مرز 100 میلیون لیتر در روز هستیم. تا چند سال گذشته حتی ظرفیت مازاد داشته و بنزین صادر می کردیم، اما به دلیل عدم سرمایه گذاری لازم به نقطه ای رسیده ایم که مصرف افزایش و تولید کاهش یافته و یا در بهترین حالت ثابت مانده است. در حال حاضر در این بخش ظرفیت افزایش تولید بنزین نداریم و اگر هم داشته باشیم مصرف به میزانی است که ظرفیت افزایش تولید را می بلعد.

قطعا به صورت فزاینده واردکننده بنزین خواهیم شد/ ماجرای انرژی در ایران مثل انبار باروت است

اورعی در ادامه افزود: آنطور که مشخص است قطعا در سال های پیش رو به صورت فزاینده واردکننده بنزین خواهیم شد. در این شرایط احتمال کاهش کیفیت بنزین تولیدی دور از ذهن نیست و این مساله به آلایندگی بیشتر و در معرض خطر قرار دادن سلامتی مردم می انجامد. مشکل بنزین به هیچ وجه کم اهمیت تر از ناترازی گاز نیست، اما دلیلی که ناترازی گاز مطرح می شود این است که بنزین با تغییر آب و هوا ارتباطی ندارد و چون به سمت زمستان می رویم، ناترازی گاز بیشتر مطرح می شود.

وی با بیان اینکه هر کسی که به ایران علاقمند است باید بپذیرد که ماجرای انرژی مثل انبار باروت است، گفت: ناترازی انرژی در گاز، برق، بنزین، گازوئیل خطر بزرگی است که کشور را تهدید می کند و باید به فکر این مساله بود. اگرچه آسان نیست و راهی پرهزینه است.

چرا به این نقطه رسیدیم؟

استاد دانشگاه صنعتی شریف در پاسخ به این سوال که چرا به این نقطه رسیدیم؟ گفت: اینکه چهارمین مصرف کننده گاز جهان شده ایم و با جی دی پی 400 میلیارد و به تعبیر دیگر 200 میلیارد دلاری ،روزی بالغ بر 100 میلیون لیتر بنزین مصرف می کنیم، به این دلیل است که شدت مصرف انرژی در کشور بسیار بالا است.

شدت مصرف انرژی یعنی میزان مصرف انرژی به ازای ارزش افزوده یک واحد پولی است. یعنی اگر یک دلار در جی دی پی کشور ارزش افزوده اضافه می کنیم، چقدر انرژی برای آن مصرف می کنیم؟ به عبارت دیگر اگر در ایران در مقابل مصرف 100 واحد انرژی، یک دلار به جی دی پی کشور افزوده می شود و در ترکیه همان یک دلار با مصرف 50 واحد انرژی تولید می شود، شدت مصرف انرژی ایران دو برابر ترکیه است.

چگونه شدت مصرف انرژی کاهش می یابد؟

اورعی در پاسخ به این سوال که شدت مصرف انرژی چگونه کاهش می یابد، گفت: باید بازدهی مصرف انرژی را افزایش دهیم. نکته این است که حدود دو دهه است که وارد دوران گذار انرژی شده ایم و جهان در سه دهه پیش رو شاهد تحولات عظیمی در صحنه انرژی خواهد بود. این دوران گذار انرژی چهار ویژگی بارز دارد که یکی از آن به کارگیری فناوری پیشرفته در بالا بردن بازدهی مصرف انرژی است.

قابل ذکر است که بهره وری مصرف انرژی عدم مصرف نیست بلکه درست مصرف کردن است. برای مثال وقتی تامین کنندگان انرژی اعلام می کنند که مصرف انرژی 100 واحد کاهش یافته است و نام آن را مدیریت مصرف می گذارند، به معنای خاموشی و عدم تولید کارخانه ها است. برق و گاز کارخانه ها را قطع می کنند و اعلام می کنند که مدیریت مصرف انجام شده است! این مساله به طور کلی غلط است و نشان دهنده عدم شفافیت و صداقت است.

ایران در شدت مصرف انرژی با 5/42 درصد افزایش در مقام اول قرار دارد

این استاد دانشگاه درخصوص شدت مصرف انرژی در جهان و اینکه آیا واقعا افزایش مصرف انرژی ما را با کمبود مواجه ساخته است، گفت: منحنی شدت مصرف انرژی در جهان از سال 2000 تا 2019 نزولی است. به طوری که در این مدت شدت مصرف انرژی جهان به طور میانگین 24 درصد کاهش یافته است و تاسف آور است که در همین دوره ایران نه تنها جزو کشورهایی است که شدت مصرف انرژی در آن صعودی است بلکه با 5/42 درصد افزایش در مقام اول قرار دارد. یعنی در ایران 20 سال پیش برای تولید یک دلار کالا یا خدمات اگر یک واحد انرژی مصرف می کردیم، در حال حاضر 42/1 واحد انرژی مصرف می کنیم. به عبارت دیگر نه تنها بهره وری انرژی در کشور بهتر نشده است که به مراتب بدتر شده است و نشان دهنده این است که تمام نهادها و سازمان های ذی ربط جز وجود داشتن و هزینه بر بودن، کاری را پیش نبرده اند و هیچکس نمی تواند ادعا کند که در کشور چیزی به نام بهره وری انرژی وجود دارد.

به زودی به انتهای کوچه بن بست خواهیم رسید

اورعی در ادامه افزود: مادامی که سیاستگذاری انرژی کشور این چنین باشد محال است وضعیت درست شود و صحبت از بهره وری انرژی و افزایش بازدهی مصرف انرژی سخنی بی ارزش است زیرا نمی توان از ارزش کالا صحبت کرد و آن را به طور رایگان عرضه کرد. وقتی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشوری که نرخ تورم ان حدود 40 درصد است و با ناترازی انرژی مواجه است، به عنوان یک خبر خوش از عدم افزایش قیمت حامل های انرژی در سال 1402 سخن می گوید، چه معنایی دارد؟ این سخن یعنی اینکه انرژی مجانی و بی اهمیت است و به مردم پیام می دهد که هرچقدر می خواهید مصرف کنید و یا در واقع هدر دهید.

وی در آخر تاکید کرد: در گام نخست باید اقتصاد انرژی اصلاح شود و در گام دوم حوزه انرژی به بخش خصوصی واگذار شود و با ایجاد رقابت و امنیت لازم مشکلات این حوزه را برطرف کرد. مالکیت، مدیریت و نظارت همه در دستان ناتوان دولت متمرکز شده است و بخش خصوصی هیچ جایگاهی ندارد. بالاخره اینکه باید به جهان بپیوندیم. این غده سرطانی راهی جز جراحی ندارد و از منظر فناوری و سرمایه گذاری بدون پیوستن به جهان نمی توانیم مشکلاتمان را حل کنیم. نمی توانیم در چاه های نفت دلاری که نداریم را بریزیم، بلکه به فناوری نیاز داریم که در اختیار چند شرکت بین المللی است.

به عبارت دیگر باید قبول کنیم که کار به جایی رسیده است که اگر بخواهیم مساله انرژی خود را به صورت واقعی حل کنیم باید به فکر برگشتن به جهان باشیم. اگر به جهان نپیوندیم به زودی به انتهای کوچه بن بست خواهیم رسید و زمان جبران را هم از دست خواهیم داد و هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم.

وبگردی