دورهمی متفاوت برای یک قاتل / دختر 4 ساله شاهین در آغوش پدر بزرگ
حوادث رکنا : میهماننوازی چنان در پوست و خون شان است که وقتی وارد خانه میشویم نمیدانیم این روی گشاده را به حساب رضایت برای چشم پوشی از اعدام قاتل پسرشان بگذاریم یا رسم و رسومهای معمول هر خانواده ایرانی.
دو سال پیش پسر 27 ساله این خانواده به نام شاهین به قتل رسید و حالا جمعی از خیرین، ورزشکاران و چهرههای مردمی به خانهشان رفتهاند تا شاید با پادرمیانی در فاصله چند روز مانده به اجرای حکم اعدام ، بتوانند رضایت آنها را جلب کنند.
به گزارش رکنا، مادر شاهین حواسش به تکتک میهمانان است و با روی باز خوشامد میگوید. پدر هم که به «حاج علی» معروف است، روی زمین مینشیند تا به قول قدیمیترها، میهمانانش بالای مجلس بنشینند.خیلی زود یاد جوان از دست رفته به همه این خودخوریها و پایبندی به رسوم میهماننوازی میچربد و کمر شکسته پدر و مادر شاهین از پشت ردایی که برای حفظ آبرو برای خود دوختهاند بیرون میزند. سرخی سیلی صورتشان که محو میشود با رنگهای پریده و چشمانی کمسو نگاهمان میکنند تا بالاخره بفهمیم داغی که خانواده زند کریمخانی بر دل دارند، سنگینتر از آن است که بتوانند به راحتی ببخشند.
بغض پدر مقتول
پدر هنوز بغض دارد. وقتی یاد اتفاق سه سال قبل میافتد، نمیتواند عصبانیت و ناراحتیاش را پنهان کند. از خانواده قاتل و رفتارهایشان شاکی است.پدر شاهین میگوید: «در این مدت بجز در مواردی که لازم بوده، پایم را در دادگاه نگذاشتهام و اجازه دادهام همه چیز روال قانونیاش را طی کند اما آنها در مقابل چه کردهاند؟ در یکی از جلسات دادگاه، فردی که پسرم را کشت، گفت مسائلی پشت پرده است که نمیگوید. حرف من الان این است که بگوید چه مسائلی وجود داشته. او طوری صحبت کرده که انگار فرد دیگری میخواسته پسر من کشته شود و من میخواهم او را بشناسم.»
حرفهای پدر شاهین، حال و هوای خانه را تغییر میدهد. جوانترها همراه مادر و مادربزرگ شاهین اشک میریزند و بزرگترها سعی دارند پدر را قانع کنند که در شرایط سخت، چنین حرفهایی مطرح میشود تا مراحل صدور حکم عقب بیفتد.
وساطت مربی والیبال برای بخشش قاتل
حسین حسینی که از مربیان والیبال است، زمزمههایی با پدر مقتول دارد و میخواهد که به خاطر رضای خداوند از اجرای حکم اعدام بگذرد. پدر چند لحظهای با خودش و افکارش تنها میشود و اینجاست که مادربزرگ و مادر شاهین، از سختیهایی که در این مدت متحمل شدهاند، میگویند. از دختر بچه 4 سالهای که از پسرشان به یادگار مانده و پدری که در دو سالگی کودکش را تنها گذشته است. مادر میگوید: «نمیدانم باید چکاری انجام بدهم. اگر ببخشم، پسرم راضی میشود؟»
پدر و مادر شاهین به هم نگاهی میکنند و اینجاست که پدر با تکان دادن سر، رضایتش را اعلام میکند و میگوید بدون دریافت هیچ وجهی بابت دیه و... از خون پسرش میگذرد. عدهای از نزدیکان پیشنهاد میدهند که این کار پای چوبه اعدام انجام شود اما گویا پدر حتی به این کار هم راضی نیست و یکی دو روزی که میگذرد، خبر میرسد که پدر و مادر شاهین، رضایتشان را در دادگاه ثبت کردهاند.
آزاده پیراکوه
ارسال نظر