راز مرگ مشکوک دانشجوی نخبه دکتری تهران قبل از سفر به امریکا

به گزارش رکنا، ظهر 17 خرداد پسر جوانی با مأموران اورژانس تماس گرفت و گفت: در پارکینگ خانه‌ام می‌خواستم سوار خودروام شوم که متوجه مرد جوانی شدم که روی زمین افتاده بود. با تماس او، بلافاصله امدادگران راهی محل شده و پسر جوان را به یکی از بیمارستان‌های شهرک غرب منتقل کردند. اما تلاش کادر درمان بی‌نتیجه ماند و پسر جوان به‌ نام علی تسلیم مرگ شد.

با مرگ مشکوک علی، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و تحقیقات برای رسیدگی به این پرونده آغاز شد، در حالی که ساعتی از مرگ گذشته بود دوست علی به‌ نام حامد خود را به بیمارستان رساند و گفت: شنیدم حال دوستم وخیم است خودم را به بیمارستان رساندم اما به من گفتند فوت کرده است. امروز علی با مرد میانسالی قرار ملاقات داشت. آنها با هم اختلاف مالی داشتند و قرار ملاقات نیز به خاطر همین مسأله بود. بعد از آن علی به خانه ما آمد و آبمیوه‌ای نوشید و خانه را ترک کرد. بعد از اینکه متوجه شدم حال علی بد شده خودم را به بیمارستان رساندم که با جسد او مواجه شدم.

با اظهارات حامد، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی دستور تحقیق از مرد میانسال و آزمایش آبمیوه‌ای را که حامد مدعی شده بود علی نوشیده است ، صادر کرد.

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان به سراغ مرد میانسال رفته اما وی منکر ماجرا شد و بررسی‌ها نشان می‌داد که او در مرگ علی نقشی نداشته است. از طرفی خانواده علی مدعی شدند که به حامد مشکوک هستند و احتمال دارد که او واقعیت‌هایی را کتمان کرده باشد.

آبمیوه دست ساز

در ادامه بررسی‌ها به دستور بازپرس مصطفی واحدی، تیم تحقیق به سراغ حامد رفتند. پسر جوان این بار اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: من و علی از دوران دبیرستان همکلاس بودیم و هر دو نفرمان در یکی از دانشگاه‌های معتبر ایران در رشته شیمی قبول شدیم. فوق لیسانس را هم گرفتیم. علی موفق شد از دانشگاهی معتبر در امریکا برای تحصیل در مقطع دکتری پذیرش بگیرد و قرار بود دو هفته دیگر به آنجا برود.

او ادامه داد: روز حادثه به دیدن من آمد، آن روز من با الکل، کلروفرم، آبجو و آبمیوه یک نوشیدنی درست کرده بودم و داخل بطری یکی از آبمیوه‌های مارک دار ریخته بودم. من و علی هرگز مشروبات الکلی مصرف نکرده بودیم و آن روز من آبمیوه را برای حس کنجکاوی و آزمایش درست کرده بودم.

او ادامه داد: علی که وارد خانه‌ام شد، بطری آبمیوه را برداشت، من به او نگفتم که این آبمیوه نیست. مقداری از آبمیوه را خورد و من باز هم به او نگفتم که داخل آبمیوه چه موادی ریخته ام. کم کم حال او بد شد ترسیدم و علی را بغل کردم و به پارکینگ رفتم. ابتدا می‌خواستم او را در صندوق عقب خودروام بگذارم، اما نتوانستم و بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم.

بازداشت پسر جوان

در ادامه با توجه به تناقض گویی‌های حامد و پنهان کردن برخی حقایق و گمراه کردن پلیس دستور بازداشت او از سوی بازپرس مصطفی واحدی صادر شد. همچنیبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی