اردشیر گراوند، جامعه شناس در گفت و گو با رکنا:
رانت ها مسئولیت مدنی مردم را ربود / مردم مسئولیت مدنی و اجتماعی خود را فراموش کرده اند
یک جامعه شناس به رکنا گفت: در کشورهای پیشرفته دولت را کوچک و نهادهای مدنی را بزرگ کردند. در کشور ایران هر جناح و دولتی که روی کار آمد دولت را بزرگ و فربه و نهادهای مدنی را ضعیف تر کرد. بنابراین قاعدتا راهی برای مشارکت مردم باز نمی ماند. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که همه مردم در شرایط بحران مشارکت مدنی داشته باشند.
به گزارش گروه اجتماعی رکنا: مردم کشورهای مختلف در مواجه با کروناویروس توصیه های بهداشتی را جدی گرفته و مسئولیت های مدنی خود را از یاد نبردند و همراه شده اند تا این ویروس را شکست دهند. اما در ایران شاهد عدم توجه عده زیادی از مردم نسبت به هشدارها و درخواست هایی هستیم که از سوی نهادهای پزشکی و بهداشتی کشور اعلام می شود. نشانه آن دوری از سفرهای غیرضروری است که هرروز شاهد افزایش این سفرهای بین شهری و انتقال و گسترش ویروس از شهری به شهر دیگر هستیم. اما چرا مردم ایران مسئولیت مدنی خود را کمتر مورد توجه قرار می دهند؟
اردشیر گراوند، جامعه شناس در مورد کاهش مسئولیت مدنی در جامعه تاکید کرد: در مدل حکمرانی مان، مدعی شدیم میخواهیم مردم را نجات داده و به سعادت برسانیم. قاعدتا با وجود این شعارها مردم نباید کاری انجام دهند چرا که مسئولان تمام وظایف را برای سعادت مردم به عهده گرفته اند. ما این مدل را به مردم القا کردیم و درآمدهای بی دلیل نفتی هم به این القا کمک شایانی کرده است. از سوی دیگر علاوه بر انتظار و توقعاتی که برای مردم به وجود آوردیم درآمد نفتی کلانی متعلق به مردم در دست دولت است. در واقع دولت انتظار فراهم کرده و ابزار در اختیار گرفته است. به تدریج این رویه در جامعه جا افتاده است در حالی که ساختار سنتی در اواخر دهه 60 و حتی در دهه هفتاد این مسئولیت مدنی در مردم وجود داشت. به عنوان مثال مغازه داران هر روز صبح پیاده روی روبروی مغازه خود را جارو و آب پاشی می کردند. اما به نظر می رسد در 30-40سال اخیر مردم مسئولیت مدنی و اجتماعی خود را فراموش کردند و انتظار دارند تا سر کوچه هم نروند و دولت زباله را از واحدهایشان جمع آوری کند. در طول 30-40 سال اخیر در کم و کسری ها گفتیم چرا دولت کم گذاشته و نگفتیم مردم چرا کار خودشان را انجام نداده اند؟
دولت ها مسئولیت مدنی را از بین بردند
او با بیان این که پول نفت در دست دولت است، افزود: مردم می پندارند که پول نفت شان در دست دولت است بنابراین تمام کارها را باید دولت انجام دهد. از سوی دیگر دولت تمام وظایف را به عهده گرفته است. این در حالی که اگر مردم وظایف را به عهده بگیرند، علاوه بر این که اقدامات ارزان تر ارائه انجام می شود، وظایف سریع تر و بهتر به نتیجه می رسد. اما انجام این وظایف ها برای کارگزاران دولتی رانت و سود داشته و دلیل شده که تمایلی برای محول کردن این وظایف به مردم نیستند. این رویه دولت باعث شده که مردم انتظار داشته باشند که دیگران کار آنها را آنجام دهند. این نافرمانی مدنی نیست بلکه رویه ای است که با اخلاق و رفتار ایرانی ها اجین شد. تنها راه درست شدن این اتفاق این است که مال مردم (نفت) به آنها پس بدهیم و دولت به ماموریت های خود بپردازد. در این شرایط مردم نیز متوجه میشوند با پرداخت پول نفت و مالیات چه اقداماتی انجام می شود و تصمیم می گیرند برای کارهایی که خودشان میتوانند انجام دهند به دولت پول بدهند یا خیر؟ نبودن مسئولیت مدنی در کشور به عهده به دلیل کوتاهی مردم نیست. ما این خلق و خو را در آنها ایجاد کرده ایم. مسئولان به مردم قول داده اند که هم دنیایشان را بسازند و هم آینده شان.
بحران مشارکت مدنی مردم
این جامعه با بیان این که در حوزه صنعت نیز این مشکل وجود دارد، گفت: در حوزه صنعت به دلیل وجود نفت همه چیز را وارد کرده و به تدریج صنایع را از بین برده ایم. مالیاتی هم نگرفته ایم و پولی هم برای مردم و دولت باقی نماینده است. بنابراین به پول نفت محتاج می مانیم. در کشورهای پیشرفته ای اروپایی که مسئولیت مدنی مردم بسیار بالاست درآمد باد آورده نفت وجود ندارد که وارد سیستم دولتی کنند. بنابراین مردم مجبورند مشارکت داشته باشند.
گراوند با اشاره به این که دولت ها در سراسر دنیا پی بردند، با سیستم دولتی نمی توان کشور را به خوبی اداره کرد، افزود: در کشورهای پیشرفته دولت را کوچک و نهادهای مدنی را بزرگ کردند. در کشور ایران هر جناح و دولتی که روی کار آمد دولت را بزرگ و فربه و نهادهای مدنی را ضعیف تر کرد. بنابراین قاعدتا راهی برای مشارکت مردم باز نمی ماند. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که همه مردم در شرایط بحران مشارکت مدنی داشته باشند چرا که مردم را نهادهای مردمی پای کار می آورند. مشارکت خودجوش و بدون مدیریت می تواند خطرناک شده و باعث هدر رفتن منابع می شود. بنابراین می توان گفت که دولت ها، مردم ایران را طوری تربیت کرده اند که زندگی موتوری داشته باشند و دنبال این باشند که سازمان ها همه کارهایشان را انجام دهند.
او در پاسخ به این سوال که گرفتن نفت از دولت آرمانی است و امکان پذیر نیست، این راه حل درستی است که شما ارائه می کنید؟ گفت: دولت قوه مجریه است و باید وظایفی که مردم به عهده او می گذارند را انجام بدهد. برای آن وظایف نیز بودجه و نیروی انسانی معینی نیاز دارد.
حذف 4 سازمان برای اصلاح ساختار کشور
گراوند با بیان این که تا زمانی که چهار نهاد وجود دارد، نمی توان کشور را اصلاح کرد، افزود: این چهار سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان تامین اجتماعی هستند. سازمان برنامه و بودجه باید به دولت برنامه، بودجه و نیرو انسانی بدهد تا به وظایف خود عمل کنند. در حالی که این سازمان در دل دولت است. معلوم است وقتی پول نفت در دست دولت باشد، دولت برای خود کار می تراشد، بودجه تعیین و نیروی انسانی استخدام می کند. دومین مسئله این است که بانک مرکزی چرا باید دست دولت باشد و اجازه داشته باشد که ارزش پول را پایین و قیمت دلار و ارز را بالا ببرد؟ دولت سیاست اقتصادی اصولی به کار نمی برد بلکه برای حفظ ارزش پول کشور از قدرت استفاده می کند. به همین دلیل در طول این 40سال ارزش پول کشور 2هزار برابر کاهش یافته است. سومین چالش این است که دولت ها در سراسر دنیا مخل محیط زیست هستند. به همین دلیل در تمام دنیا محیط زیست تحت نظارت نهادهای مردم نهاد است. دولت ها مخل امور اجتماعی نیز هستند چرا که می خواهد به اهداف خود برسند و مردم برایشان اهمیت ندارد. با سیستم نمادی که در کشور داریم اگر این 4نهاد در دست دولت باشند، نمی توان انتظار اصلاح داشته باشیم. مردم می گویند پول، قدرت، برنامه، فضای اجتماعی و محیط زیست در دست دولت است و همه را نابود می کند، چه دلیلی برای مشارکت ما وجود دارد؟
خبرنگار: پریسا هاشمی
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر