سمی مهلک در فنجان بن سلمان! + جزییات
حجم ویدیو: 5.18M | مدت زمان ویدیو: 00:01:51

فیلم لحظه ورود خبرنگار سعودی به سفارت عربستان در ترکیه

«جلال چراغی» تحلیلگر مسائل اعراب در تشریح آثار پرونده خبرنگار سعودی بر پروژه اصلاحات ولیعهد عربستان اظهار کرد: با نگاهی گذرا به اخبار منتشر شده در روزهای اخیر به این مفهوم می‌رسیم که پرونده «جمال خاشقجی» روزنامه‌نگار و منتقد برجسته سعودی به حدی وجهه و پرستیژ سیاسی عربستان را با چالش روبه‌رو کرده است که ولیعهد این کشور را باید در لبه پرتگاه بدانیم. سر و صدا کردن پرونده قتل Murder خاشقجی دقیقاً نشان می‌دهد که او در عرصه رسانه و سیاست دارای جایگاه ویژه‌ای بوده است؛ او را نباید تنها یک روزنامه‌نگار بدانیم بلکه منش و رفتار او به صورتی است که باعث می‌شود چهره او به عنوان یک منتقد و مصلح سیاسی – اجتماعی در عربستان معنا پیدا کند. چراکه او خواهان براندازی در کشورش نبود اما به صورت گسترده بر اصلاحات سیاسی و اجتماعی تاکید داشت.

ولیعهد عربستان، خاشقجی را یک «مزاحم» می‌دانست

وی ادامه داد: در برخی از متونِ خاشقجی به وضوح بر فاصله گرفتن آل‌سعود از اسرائیل تاکید شده و حتی در برخی از مصاحبه‌هایش شاهد مخالفت او با معامله قرن هستیم. این موضوع‌ها باعث می‌شود که خاشقجی در نظر ولیعهد عربستان به عنوان یک «مزاحم» مورد اشاره قرار بگیرد و در اینجاست که به دلیل تعارض منافع، پای سرویس‌های اطلاعاتی غربی و خصوصاً اسرائیل به میان می‌آید. چراکه رویکردش در قبال معامله قرن و بسیاری از مواضع او دقیقاً بر خلاف سیاست‌های ریاض است. از سوی دیگر، خاشقجی مخالف سر سخت سیاست‌های محمد بن سلمان بود و از این جهت باید بگوییم که ولیعهد عربستان با نگاه غضب آلود که توام با بغض شخصی بوده به او نگاه کرده است که نباید از کنار این مولفه به سادگی عبور کنیم.

چراغی تصریح کرد: بازداشت و سرنوشت نامعلوم «سلمان العوده» مبلغ سعودی که تا سال گذشته خواستار گفت‌وگوی حاکمیت عربستان با قطر بوده، به علاوه دستگیری و حکم اعدام execution برای «اسراء الغمغام» فعال حقوق بشر عربستان که مذهبش شیعه بود، نمونه‌هایی از برخورد سخت آل سعود و شخص محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان است. این روند دقیقاً نشان می‌دهد که سیاست سرکوب مخالفان توسط سعودی‌ها، در زمان عبدالعزیز و پس از آن در وضعیت فعلی که بن سلمان عملا بر کرسی قدرت نشسته است تا حد زیادی در راستای یکدیگر قابل تحلیل است اما ولیعهد عربستان سرکوب خارجی را به فهرست اقدام‌های سخت خود اضافه کرده است.

این پژوهشگر مسائل کشورهای عربی با اشاره به برخی از نمونه‌های سرکوب داخلی و خارجی در عربستان، گفت: در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی شخصی به نام «ناصر سعید چمبری» که کتاب تاریخ آل‌سعود را تالیف کرده بود، به دلیل اینکه خواستار اصلاحات سیاسی، دینی، اجتماعی و غیره بود، به عنوان اولین منتقد این خاندان مورد شناسایی قرار گرفت. او معتقد بود که آل‌سعود ریشه یهودی دارد و اصالتاً ارتباطی به اسلام ندارد. تهدیدها علیه او به حدی زیاد شد که مجبور شد به قاهره مهاجرت کند و پس از آنجا به دمشق و نهایتاً به بیروت مهاجرت کرد. این روند در لبنان به پایان رسید، چراکه دستگاه امنیتی عربستان او را در این کشور بازداشت کرد و پس از آن به کلی ناپدید شد. نمونه دیگر، عبدالکریم احمد القحطانی نظامی سعودی بود که از دهه ۶۰ میلادی در ساختار نظامی و امنیتی عربستان مشغول به خدمت بود و سخنان زیادی علیه ریاض مطرح کررده بود که نهایتاً در سال ۲۰۰۳ در یمن به صورت مشکوکی کشته شد.

وی افزود: نمونه‌های بسیاری زیادی در این بین می‌توان نام برد که دقیقاً نشان می‌دهد کارنامه آل‌سعود در خصوص سرکوب مخالفان داخلی بسیار سنگین و خونین است اما بخشی از این سرکوب توسط ولیعهد فعلی عربستان وارد فاز حذف و سرکوب در خارج از خاک عربستان شده است. به عنوان مثال بازداشت سعد الحریری (نخست‌وزیر فعلی لبنان) که دارای شهروندی عربستان بوده و در یکی از کمپانی‌های بزرگ عربستان (سعودی الاوجه) سهامدار است، نشان می‌دهد که مدل سرکوب در زمان محمد بن سلمان تا حدودی تغییر پیدا کرده است. این تغییر بدان معنا نیست که سرکوب داخلی به حاشیه رفته است بلکه به این مفهوم است که حجم و مدل سرکوب‌ها افزایش پیدا کرده و این روند در خارج از مرزهای عربستان هم ادامه خواهد داشت.

قتل خاشقجی، سمی مهلک برای بن‌سلمان است

ولیعهد عربستان رسماً اعلام کرده که چیزی حدود هزار و ۵۰۰ مخالف و منتقد در داخل عربستان حضور دارند که این نشان می‌دهد محمد بن سلمان به این راحتی از حذف مخالفان خود منصرف نخواهد شد. او در برخی از سخنانش با انتقاد از حوادث Accidents پس از کودتای ۱۵ جولای ترکیه اعلام کرده که این مقدار از بازداشت یا سرکوب مخالفان در برابر اقدام دولت ترکیه و دولت اردوغان بسیار ناچیز است؛ اما باید توجه داشته باشیم که جایگاه و شخصیت خاشقجی، روند و محوریت رفتار ولیعهد عربستان را به گونه‌ای دیگر برای دنیا عیان کرد. چراکه قتل خاشقجی را باید نوعی سم مهلک برای بن سلمان بدانیم.

چراغی با اشاره به تاثیر پرونده خاشقجی بر روند پروژه اصلاحات ولیعهد عربستان، بیان کرد: واقعیت این است که برای تشریح اصلاحات در عربستان باید به این نکته مهم اشاره کنم که این طرح و مشکلات سر راه آن از شخصیت محمد بن سلمان تفکیک‌پذیر نیست. ولیعهد عربستان قبل از اینکه به این سِمت انتخاب شود، در عرصه سیاسی و اجتماعی کشورش به عنوان یک مهره مجهول و ناشناخته مورد شناسایی قرار گرفته بود و حتی بسیاری از رسانه‌ها و مطبوعات منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای اعلام کرده بودند که او از حیث عقلی و جسمی رشد نکرده است. از این منظر او برای معرفی این اصلاحات به یک الگو نیاز داشت که نتیجتاً امارات این الگو را در اختیار وی قرار داد. هدف بن سلمان از معرفی طرح اصلاحات حول دو محور می‌گردد: نخست، اهداف شخصی و برجسته کردن برتری خود که منجر به پنهان کردن ضعف‌هایش شود؛ دوم، اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی.

سیاست خارجی عربستان محکوم به شکست است

وی در پایان تصریح کرد: بن سلمان وهابیت را مانع پیشرفت عربستان می‌داند و از این منظر با خاندان آل‌شیخ وارد درگیری سیستماتیک شده است. او قصد داشت تا مناطق دینی را به جغرافیای گردشگری تبدیل کند که بلافاصله مفتی‌های آل‌شیخ با سیاست‌هایش مخالفت کردند و این وضعیت بدون تردید ادامه خواهد داشت. به موازات این وضعیت، سیاست خارجی عربستان که در راس آن ولیعهد سعودی قرار دارد، آن‌گونه که اطرافیان و شرکای آنها فکر می‌کردند موفق نبوده و محکوم به شکست است. به عنوان نمونه در پرونه یمن جز خرابی و بحران انسانی و مخدوش شدن چهره سعودی‌ها در جامعه بین‌الملل، هیچ دستاوردی برای ریاض رقم نخورده است. در عراق، سوریه و حتی در سناریوی محاصره قطر هم عربستان آن‌گونه که فکر می‌کرد، پیروز نشد و نهایتاً سیاست خارجی این کشور بدون نتیجه مثبت، مسکوت مانده است. از این منظر با توجه به اختلاف‌های داخلی (نزاع میان آل شیخ و آل‌سعود) که بر آمده از تعارض میان ساختار سیاسی با ساختار دینی عربستان بوده و همچنین به دلیل شکست و بایکوت طرح‌های خارجی ولیعهد سعودی، باید بگویم که اصلاحات در ریاض با بن‌بست روبرو خواهد شد.خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

 

وبگردی