کمبود آب ایران مشکل فرهنگی نیست، بحران مدیریتی است/ هدررفت سالانه ۳۰ تا ۴۰ درصد آب کشور به دلیل مدیریت نادرست

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سالانه حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از منابع آبی ایران به دلیل مدیریت نادرست هدر می‌رود و به بحران آب تبدیل می‌شود.

این هدررفت ناشی از عواملی همچون استفاده از روش‌های آبیاری سنتی و غیرکارآمد در کشاورزی است که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب در کشور به شمار می‌آید.

همچنین، سدسازی‌های بی‌رویه و غیرمنطقی که بدون توجه به ظرفیت‌های زیست‌محیطی و مطالعات علمی انجام شده‌اند، به کاهش کیفیت و حجم منابع آبی منجر شده است.

برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی نیز در سال‌های اخیر باعث کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و تخریب منابع آبی شده است.

علاوه بر این، فرسودگی شبکه‌های انتقال آب در بسیاری از مناطق کشور موجب نشت و هدررفت آب در حین انتقال می‌شود.

این مشکلات در کنار تغییرات اقلیمی، تشدید بحران آب را در ایران به دنبال داشته و تهدیدی جدی برای آینده منابع آبی کشور به حساب می‌آید.

عارف : گاز نباشد می‌توانیم لباس بیشتر بپوشیم، اما آب نباشد می‌خواهیم چه کنیم!؟

به گزارش خبرنگار رکنا، در تاریخ 19 آذرماه 1403، محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، در سخنانی اظهار کرد: «گاز نباشد می‌توانیم لباس بیشتر بپوشیم، اما آب نباشد می‌خواهیم چه کنیم؟» این سخنان در حالی مطرح شد که ایران از مدت‌ها قبل با بحران‌های متعدد زیست‌محیطی، به‌ویژه بحران کم‌آبی مواجه بوده است.

در چند دهه اخیر، کارشناسان داخلی و خارجی، محققان و پژوهشگران، همواره نسبت به وضعیت بحرانی آب در ایران هشدار داده‌اند.

حال، در شرایطی که کشور در میانه یکی از شدیدترین بحران‌های آبی خود قرار دارد، مسئولان اجرایی به‌جای اتخاذ راه‌حل‌های عملیاتی و علمی، به فرهنگ‌سازی در مصرف آب روی آورده‌اند. این رویکرد، سوالات بسیاری را در خصوص کارآمدی و اثربخشی آن در حل بحران‌های جاری مطرح می‌کند.

سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد

بحران آب در ایران نتیجه سیاست‌گذاری‌های نادرست و مدیریت ضعیف منابع آبی در طول چند دهه گذشته است. طی سال‌های متمادی، مسئولان به جای تمرکز بر مدیریت صحیح منابع آبی، به‌ویژه در زمینه ذخایر آب زیرزمینی، به ساخت سدهای بزرگ و سرمایه‌گذاری‌های کلان در پروژه‌های آبی پرداخته‌اند که در بسیاری از موارد، نتایج منفی به‌دنبال داشته است. سدسازی‌های بی‌رویه و برداشت‌های بی‌حد و حصر از منابع زیرزمینی، به‌شدت سطح آب‌های زیرزمینی را کاهش داده و باعث کاهش کیفیت منابع آب در بسیاری از مناطق کشور شده است.

علاوه بر این، عدم توجه به تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر منابع آبی کشور، یکی دیگر از عواملی است که موجب بحرانی شدن وضعیت آب در ایران شده است. دماهای بالاتر، کاهش بارندگی‌ها و تغییر الگوهای بارش، همه عواملی هستند که باعث شده‌اند بسیاری از مناطق کشور در وضعیت خشکسالی‌های مداوم قرار گیرند.

در چنین شرایطی، تنها تکیه بر فرهنگ‌سازی و مصرف بهینه آب بدون اتخاذ سیاست‌های کارآمد، ناتوان از حل مشکلات بنیادی خواهد بود.

آیا فرهنگ‌سازی در شرایط بحران کارساز است؟

سخنان معاون اول رئیس‌جمهور درخصوص فرهنگ‌سازی مصرف آب به‌عنوان یک راه‌حل، به نوعی نشان‌دهنده این است که مسئولان هنوز به عمق بحران پی نبرده‌اند و به جای ارائه راه‌حل‌های علمی و اجرایی، در حال پیشنهاد اقدامات سطحی هستند.

حقیقت این است که در شرایطی که کشور با بحران‌های جدی در زمینه آب مواجه است، این فرهنگ‌سازی، بدون بسترهای مناسب اجرایی، هیچ تاثیری در رفع مشکل نخواهد داشت.

بله، فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه آب و توجه مردم به صرفه‌جویی در مصرف این منبع حیاتی، امری ضروری است، اما این مسئله باید به‌عنوان بخشی از یک استراتژی جامع‌تر در کنار سیاست‌گذاری‌های اجرایی و علمی مطرح شود.

فرهنگ‌سازی در مورد آب باید همراه با تغییرات اساسی در شیوه‌های کشاورزی، صنعت، و مصرف خانگی باشد، زیرا این عوامل به طور مستقیم و غیرمستقیم بر مصرف آب تاثیرگذارند.

 از کمبود منابع تا بحران مدیریتی

بحران آب ایران تنها به یک مشکل فرهنگی تبدیل نشده است بلکه به بحران مدیریتی نیز تبدیل شده است. نبود سیاست‌های کلان و یکپارچه در مدیریت منابع آبی و همچنین عدم نظارت دقیق بر استفاده از این منابع، باعث شده است که بسیاری از منابع آبی کشور به‌طور بی‌رویه مصرف شوند. در سال‌های گذشته، به جای استفاده از روش‌های نوین آبیاری، همچنان شیوه‌های سنتی و پرهزینه‌ای در کشاورزی به‌کار گرفته می‌شود که میزان هدررفت آب در آن‌ها بسیار بالا است.

علاوه بر این، مسئله سدسازی‌ها و پروژه‌های بزرگ آبی که عمدتاً به دلیل نداشتن مطالعات دقیق زیست‌محیطی، پیامدهای منفی به‌دنبال داشته‌اند، نشان‌دهنده کمبود توجه به اثرات بلندمدت این پروژه‌ها بر اکوسیستم‌های آبی و محیط‌زیست کشور است. از سوی دیگر، عدم مدیریت صحیح در توزیع و مصرف آب در بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت و مصرف خانگی، موجب هدررفت‌های زیاد و افزایش فشار بر منابع محدود آبی شده است.

ضرورت برنامه‌ریزی و مدیریت علمی منابع آبی

برای مقابله با بحران آب ایران، نیاز به یک رویکرد جامع، علمی و مبتنی بر داده‌های دقیق است. سیاست‌گذاری‌ها باید بر اساس اصول مدیریت پایدار منابع آب، بهره‌وری بهینه از منابع موجود و همچنین استفاده از فناوری‌های نوین در کشاورزی و صنعت استوار باشد. علاوه بر این، اجرای طرح‌های احیای منابع آبی از جمله بازسازی منابع زیرزمینی و استفاده از سیستم‌های آبیاری هوشمند و کارآمد باید به‌عنوان اولویت‌های اصلی دولت قرار گیرد.

فرهنگ‌سازی، هرچند اهمیت زیادی دارد، اما بدون حمایت‌های عملی و بودجه‌های کافی نمی‌تواند به‌تنهایی بحران آب را حل کند. مردم باید بدانند که برای مقابله با بحران آب، لازم است تا ساختارهای کلان مدیریتی تغییر کنند، زیرا صرفه‌جویی در مصرف آب زمانی اثرگذار است که زیرساخت‌های لازم برای بهره‌وری بیشتر از این منبع ارزشمند فراهم شده باشد.

سخنان امروز محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، درخصوص بحران آب، بیانگر یک ضعف اساسی در تحلیل و درک صحیح از عمق بحران است. به‌جای پیشنهادات سطحی و تمرکز بر فرهنگ‌سازی، که در بسیاری از موارد نتیجه ملموسی به همراه ندارد، نیاز است که سیاست‌های مدیریتی و اجرایی در سطح کلان تغییر کند. بحران آب ایران نه‌تنها یک بحران فرهنگی، بلکه یک بحران مدیریتی است که با برنامه‌ریزی‌های علمی، استفاده از فناوری‌های نوین، و توجه به اثرات تغییرات اقلیمی، می‌توان به آن پاسخ داد. تا زمانی که این تغییرات در سیاست‌گذاری‌ها ایجاد نشود، فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه آب قادر نخواهد بود بحرانی را که ایران با آن روبه‌رو است، حل کند.

 

وبگردی