من به دلیل انتخاب اشتباه خودم یک سال با مردی که بینهایت به خانواده خود وابسته بود و من به خاطر علاقهای که به ایشان داشتم تمام تلاشم را برای راضی نگه داشتن به خصوص مادرشان انجام دادم ولی در نهایت بدون هیچ علتی من را ترک کرد. البته ایشان هفده سال از من کوچکتر بود. الان اصلا وضع روحی خوبی ندارم کلافه و سردرگم هستم اصلا حالم خوب نیست.
متاسفانه بخش بزرگی از شکایات زوجین در مراکز مشاوره را مساله وابستگی یکی از زوجین نسبت به خانواده اش تشکیل می دهد. مثل وابستگی بیش از حد همسر خود به مادر و سایر اعضای خانواده اش. لذا برای بررسی و علتیابی این موضوع بهتر است ابتدا تعریفی از وابستگی بیمارگونه را داشته باشیم. مردها یا به خانوادهشان وابسته هستند یا دلبسته. وابستگی زمانی صورت می گیرد که ما به کسی به خاطر نیازی که به وی داریم وابسته باشیم، اما دلبستگی زمانی است که ما به خاطر علاقه صرف، به دیگری نزدیک می شویم، بدون اینکه هیچ نیازی به او داشته باشیم و متاسفانه مشکل بسیاری از مردهای ایرانی این است که مرزی بین وابستگی و دلبستگی قائل نیستند. گاهی برخی افراد وابستگی های مالی یا عاطفی به خانواده های خود دارند، یعنی نمی توانند بدون چتر حمایتی آنها از پس نیازهای معیشتی خود و خانواده هایشان برآیند. گاهی نیز وابستگی، به دلیل ضعف شخصیتی در فرد به وجود می آید، به این معنا که چون فرد توانایی تصمیم گرفتن برای زندگی خود را ندارد به ناچار به خانواده خود متکی می شود. لذا مددجوی گرامی متاسفانه جز انتخاب یک فرد وابسته همان طور که ذکر کرده اند تفاوت سنی لازم را نیز رعایت نکرده اند. امروزه ازدواج های معکوس را می توان از جمله پدیده ها و معضلاتی دانست که این روزها در جامعه شاهد رشد آن هستیم. ازدواج هایی که گاهی دختران تا 15 سال از شریک زندگیشان بزرگتر هستند. مطالعات انجام گرفته در این رابطه نشان داده است که مهمترین علل گرایش مردان به ازدواج با زنانی بزرگتر از خودشان شاید وضعیت شغلی و مالی برخی خانم های شاغل باشد. دیگر اینکه در گذشته اعضای خانواده ها با یکدیگر تعامل عاطفی بهتری داشتند و والدین توجه عاطفی بیشتری را نسبت به فرزندان خود داشتند ولی متاسفانه امروزه تکنولوژی و فضاهای مجازی منجر به افت ارتباطات اجتماعی و عاطفی شده است. لذا گاهی پسران وقتی محبت مادرانه را از دختران بزرگ تر از خود دریافت می کنند، جذب آنها می شوند .اما با توجه به سوال مددجوی گرامی به نظر می رسد هنوز عرف جامعه از ازدواج های معکوس استقبال کمتری می کند و اغلب خانواده های پسر، راضی نمی شوند که عروسشان چند سال بزرگتر از فرزندشان باشد و گاهی به دلیل عدم همکاری خانواده ها با این نوع ازدواج ها منجر به تنش های خانوادگی می شود. برخی از روانشناسان نیز عقیده دارند با توجه به اینکه زنان از نظر فیزیکی و جسمی آسیب پذیری بیشتر ی را نسبت به مردان تجربه می کنند مثلاً بعد از زایمان پس از مدتی شاهد افت جذابیت فیزیکی در خانم ها هستیم به ویژه آن گروه از خانم هایی که به رعایت رژیم غذایی و ورزش کردن نیز روی خوشی را نشان نمی دهند ممکن است این افت چشمگیر تر باشد. بنابر این کاهش جذابیت فیزیکی و همچنین کوتاه شدن فرصت های بارداری و نگاه اقوام دور و نزدیک به این نوع ازدواج ها از جمله خطراتی است که ازدواج های معکوس را تهدید می کند. در نهایت باید پذیرفت این واقعیتی است که در زندگی شما رخ داده است، هر چند که باعث ایجاد حس دلتنگی، خشم و عصبانیت نسبت به رابطه قبلی خواهد شد برای جلوگیری از این اتفاق سعی کنید دلایل بالقوه ای که باعث از بین رفتن رابطه شده است را به همراه نقاط ضعف خود و طرف مقابلتان بر روی یک کاغذ یاد داشت کنید، تا هنگامی که دلتنگ شدید، به خودتان یاد آوری کنید که چه دلایلی باعث از بین رفتن رابطه شما شده است. همچنین یکی از باورهایی که می توانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است که با خود تکرار کنید من برای شاد بودن به هیچکس و هیچ چیز نیاز ندارم. مهم تر از همه این است که باید بدانید همه ما در مسیرزندگی مان موفقیت ها و شکست های زیادی را تجربه خواهیم کرد. هر شکست، درسی برای پیروزی بزرگتر است و اگر در رابطه ای شکست خورده ایم، باید از آن درس بگیریم و نقش یک بازنده خوب را بازی کنیم نه یک بازنده بد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر