همسرم یکدفعه از زندگی دلسرد شده

پسری 25 ساله هستم كه با دخترخاله‌ام كه 9 سال از من كوچك‌تر است، سه ماه است ازدواج كرده‌ام و با هم خوب بودیم، ولی یكباره از زندگی دلسرد شد و مدام می‌گوید برای بازگشت به زندگی به او فرصت بدهم. لطفا راهنمایی‌ام كنید.

2020-12-13 16:33:52 تاریخ : ۱۳۹۹/۰۹/۲۳ ۲۰:۰۳:۵۲ تعداد پاسخ ها 1
  • زندگی مشترك در برخی موارد طوری برای بعضی از افراد پیچیده می‌شود كه یكباره عشق و صمیمیت رنگ می‌بازد و در ابتدای مسیر زندگی از شروع زندگی مشترك پشیمان می‌شوند. مسوولیت‌پذیری فاكتور مهمی است كه در زندگی زناشویی مهم است. گاهی اوقات افراد بدون شناخت از یكدیگر وارد یك رابطه می‌شوند كه به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم از رابطه دلسرد شده و تصمیم به جدایی و طلاق می‌گیرند. تجربیات این افراد از زندگی به حدی اندك است كه حتی در زندگی قبلی خود با والدین‌شان هم مهارت لازم را پیدا نكرده‌اند.

    خام بودن افراد به لحاظ عاطفی، روانی و اجتماعی یكی دیگر از مسائلی است كه منجر به فروپاشی خانواده در ابتدای زندگی می‌شود و ایجاد دلسردی در رابطه می‌كند، بنابراین لازم است كه این دلسردی‌ها از سوی زن و مرد مورد بررسی قرار گیرد تا انگیزه لازم برای زندگی دوباره و شروعی مجدد را داشته باشند. وقت گذاشتن زن و مرد برای یكدیگر و بررسی موارد اختلاف‌شان باید مورد توجه قرار گیرد. در ابتدای راه هر زندگی مشترك ممكن است افراد دچار مشكل شوند، اما باید با ارائه راهكارهای مفید این زندگی دوباره را ساخت تا آمارهای رسمی طلاق كاهش پیدا كند و در جامعه خانواده به دوام و قوام لازم دست یابد.
    عوامل متعددی در اینكه زوج‌ها در ابتدای راه زندگی یا در همان ماه‌های ابتدایی سال‌های اولیه از یكدیگر دلسرد شوند یا فاصله بگیرند یا بخواهند به زندگی مشترك‌شان پایان دهند وجود دارد، اما برخی مسائل عمده‌ترین مشكلات تحت‌عنوان مداخله‌گر به شمار می‌رود. نداشتن آشنایی با زندگی زناشویی و مسوولیت‌پذیری یكی از این عوامل است. وقتی زوج‌ها وارد یك رابطه مشترك می‌شوند باید تجربیات كافی و آموزش‌های لازم را برای نحوه برقراری ارتباط یكدیگر و ایجاد توافق و هدفگذاری مشترك در زندگی‌شان داشته باشند، ولی گاهی اوقات برخی پسران و دخترانی كه وارد زندگی مشترك می‌شوند، تجربیات و یادگیری‌های مناسبی از گذشته با خود نیاورده‌اند. به طور مثال برخی افراد ممكن است خانواده و رابطه بین زن و شوهر را به معنای واقعی آن تجربه نكرده باشند، زیرا ممكن است پدر و مادر این افراد از هم طلاق گرفته باشند یا آنها والدین خود را در سن پایین از دست داده باشد. برخی والدین این افراد ممكن است به دلایل شغلی و ارتباطی در كنار یكدیگر حضور دائم مناسب و كافی نداشته‌اند.
    از این رو به نظر می‌رسد این فرد تجربیات متناسب با زندگی مشترك ندارد و احتمال دارد همان اوایل زندگی به دلیل بی‌تجربگی مشكلاتی در روابط برایشان پیش آید و به طور ناگهانی دلزده شوند و بخواهند از رابطه مشترك خارج شوند. یكی از فاكتورهای مهم در زندگی زناشویی مسوولیت‌پذیری است كه روابط یك زوج را شكل می‌دهد، زیرا یك زوج باید بعد از شروع زندگی مشترك مسوولیت‌پذیری را به تنهایی به عهده بگیرند، یعنی بدون حضور والدین به زندگی خود ادامه دهند، بنابراین وقتی فرزند را طوری بار می‌آورند كه مسوولیت‌پذیر نیستند یا در این مورد ضعف دارند، بعد از مدت كوتاهی ممكن است بار مسوولیتی را كه به عهده‌اش گذاشته شده، نتواند تحمل كند و توان تحمل نداشته و بخواهد از این موقعیت به هر شكل ممكن خارج شود كه در این بخش آموزش و همكاری و همراهی غیرمستقیم والدین و دیگر افراد موثر می‌تواند این مشكل را به حداقل برساند.
    نداشتن شناخت كافی، ‌سطح انتظارات و... از دیگر فاكتورهای مهم است و معمولا زوج‌ها قبل از ازدواج ممكن است به پیشنهاد والدین خود و در یك محیط رسمی و آگاهانه فرصتی برای شناخت یكدیگر داشته باشند، ولی متاسفانه دوران آشنایی آنها ممكن است به سرخوشی و تفریح طی شود و به جای آنكه با گوشه و كنار شخصیت و ویژگی‌های خانوادگی یكدیگر آگاهی یابند و وقت خود را به بطالت گذرانده و پس از آنكه والدین می‌خواهند زندگی مشترك‌شان را شروع كنند، شناخت كافی برای شروع زندگی ندارند و دیگران گمان می‌كنند این زمان آشنایی مفید و مناسب بوده است و به همین دلیل ممكن است وقتی وارد یك زندگی مشترك می‌شوند در همان ماه‌ها و روزهای ابتدایی با مسائل رفتاری یكدیگر آشنا شوند كه تا كنون نسبت به آنها شناخت و آگاهی نداشته و این باعث می‌شود به سرعت از یكدیگر خسته شده و بخواهند به رابطه‌شان پایان دهند. پیشنهاد می‌شود در این موارد خانواده‌ها شرایط و فاكتورهای مشخص و مفیدی را برای شناخت همسر در اختیار فرزندان‌شان قرار دهند، همچنین از روان‌شناس و مشاوران خانواده جهت مشاوره‌های پیش از ازدواج استفاده كنند تا بتوانند با بالاترین شناخت یكدیگر را انتخاب كرده و زندگی مشترك‌شان را شروع كنند.
    سطح انتظارات نیز ممكن است عاملی باشد كه زوج‌ها پس از شروع زندگی‌شان به دلایل نامشخص بودن آن باعث شوند یكدیگر را تحت فشار قرار داده و بخواهند به سرعت تغییراتی در رفتار و كردار یكدیگر ایجاد كنند، این سطح انتظارات می‌تواند گاهی اوقات نتیجه ایده‌آل‌گرایی و متوقع‌سازی باشد كه از سوی والدین به فرزندان القا شده است، از این رو آگاهی و شناخت نسبت به خود و تعدیل سطح انتظار می‌تواند بسیار مفید واقع شود، چون اگر سطح انتظار از همسر مشخص و متعادل نباشد، به سرعت موجب فرسایش رابطه و تمایل به جدا شدن از یكدیگر خواهد شد. هیجان شروع زندگی به گفته محققان هیجان رابطه و شروع زندگی كه توسط عوام در برخی موارد عشق توصیف می‌شود که معمولا بین 6 ماه تا یك سال این عشق بیشتر طول نمی‌كشد و به همین دلیل ممكن است افرادی كه با شور و هیجان زیاد و همچنین تمایل فراوان زندگی مشترك‌شان را شروع كرده‌اند، پس از مدتی که شور و هیجان فروكش می‌كند، بیشتر مسائل اصلی زندگی نمود پیدا كرده و فرد كه از این شور و هیجان خارج شده مشكلاتی را مطرح می‌كند یا این مشكلات گریبانگیر او می‌شود و باعث می‌شود دیگر تمایلی به ادامه زندگی مشترك نداشته و احساس می‌كند عشق در وجودش به پایان رسیده است، از این رو این شور و هیجان نباید مهم‌ترین عامل انتخاب همسر و شروع زندگی مشترك باشد، بلكه آن را به عنوان یكی از عوامل باید در نظر گرفت.

    2020-12-13 16:33:59 ۱۳۹۹/۰۹/۲۳ ۲۰:۰۳:۵۹ 488

ارسال پرسش

پرسش شما با موفقیت ارسال شد ، کاربر گرامی چنانچه ایمیل خود را هنگام ثبت سوال وارد کرده اید در صورت پاسخ دادن به سوال شما از طریق ایمیل به شما اطلاع داده خواهد شد.

پرسش شما با موفقیت ارسال شد، کاربر گرامی، لطفا برای بازدید از پاسخ‌های ارسالی به سوالتان، حداکثر تا 7 روز آینده به همین صفحه مراجعه کنید.

ایمیل واد شده صحیح نمیباشد.
وارد نمودن ایمیل ضروری نیست
انتخاب دسته بندی اجباری می‌باشد.
ok {{ uploadedFileData.name }} uplodaed.
این فیلد اجباری میباشد. کاراکتر وارد شده کم میباشد.

ارسال نظر