30 روز است که مادر شوهرم فوت کرده و از روزی که رفته انگار تمام خوشیهای زندگیام را با خودش برده است. شوهرم که انگار اصلا برایش وجود ندارم. وقتی بیمارستان بستری شدم اصلا نیامد و تلفن هم نزد. خدا بیامرز مادرشوهرم اگر میفهمید سردرد دارم چند بار به من زنگ میزد اما شوهرم فکر میکند من فیلم بازی میکنم. نمیدانم با این وضعیت چکار کنم.
در مورد بررسی بیماری افراد خانواده باید توجه داشت که علاوه بر عوامل جسمی، عوامل روانی هم نقش دارد. گاهی اوقات یک عضو خانواده نیاز خود را برای مورد توجه بودن به صورت نشانههای بیماری ابراز میکند و البته این مساله جنبه ناخودآگاه دارد. برای نمونه خانمی که به صورت نمادین احساس میکند کمرش زیر بار مسوولیتهای خانواده خم شده است احساس کمردرد میکند. این کمردرد باعث میشود شوهرش که قبلا هیچ توجهی به او نمیکرد خانم را نزد پزشک ببرد و درمانها را انجام دهد. این توجه شوهر باعث میشود کمردرد خانم بهبود پیدا کند. شوهر که خیالش راحت شده است مجددا سراغ کارهای قبلی میرود و خانم را تنها میگذارد. مجدد خانم دچار کمردرد میشود و این روند تکرار میشود. عوامل روانتنی در ایجاد و تشدید بسیاری از بیماریها نقش دارد و باید دانست که حتی اگر احساس میشود فردی از افراد خانواده واقعا بیماری جسمی ندارد اما از بیماری و ناراحتی صحبت میکند به آن مفهوم است که او نیاز دارد دیگر افراد خانواده به او توجه کنند و اینجا ضروری است که افراد خانواده آگاه باشند و نیازهای عاطفی یکدیگر را بررسی کنند.
به هر حال توصیه این است که افراد خانواده نسبت به یکدیگر حساسیت و توجه داشته باشند و اگر فردی به دیگران کمتوجهی میکند در آن صورت نیاز به اشاره مستقیم دارد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر