پسري دارم 18 ساله كه مدام با گوشياش اس ام اس بازي ميكند. نمیدانم چگونه اين عادت او را ترك دهم. لطفا راهنماییام کنید.
دنياي پيچيده امروزي كه عصر اطلاعات و بمباران اطلاعاتي است، استفاده از ابزارهاي جديد را نميتواند مهار كند و حتي خانوادهها در كنترل فرزندان خود هيچ ارادهاي ندارند و نميتوانند استفاده از اين وسيلهها را مهار كنند. در اين عصر نوجوانان و جوانان گرايش و تمايل زيادي به استفاده از اين ابزار دارند و به نوعي تنهايي و احساس خلأ خود را با اين ابزارها پر ميكنند و در فضايي مجازي قرار ميگيرند كه بسيار آسيبزا تلقي ميشود. وقتي قشر جوان يك جامعه كه سرمايههاي اجتماعي محسوب ميشوند، اسير تنهايي و دستاويز اين ابزارها و وسايل شوند، بايد براي آن جامعه نگران بود، زيرا باعث هدر رفتن سرمايههاي اجتماعي ميشود و ديگر نميتوان ساختارهاي اجتماعي را سازنده و مفيد تلقي كرد. اغلب جوانان در محيطهاي خانوادگي و فردي مدام مشغول بازي با اين ابزارها هستند و از تجربياتي كه بايد در گروههاي اجتماعي كسب كنند، غافل ميمانند و همين انزوا و فرورفتن در افكار خود باعث ميشود به آسيبهاي اجتماعي روي بياورند و از موفقيت و پيشرفت باز بمانند. اغلب كارشناسان علوم رفتاري آسيبهاي اجتماعي و فردي را محصول استفاده از همين ابزارها ميدانند.
دنياي مدرن امروز دنياي امروز، دنياي تمدن و ارتباطات بينفردي است، به همين منظور وسايل ارتباط جمعي به شكلهاي مختلف و با نوآوريهاي روزمره در اختيار افراد قرار گرفته است. طبق ديدگاه روانشناسي امروز افراد با دسترسي به اين ابزار و فناوريها تمايل به پيشرفت در زمينههاي فرهنگي و علمي و صنعتي دارند، اما غافل هستند كه اين ابزارها براي ارتباط بينفردي و آسانتر شدن روابط ساخته شدهاند.
فراسوي منافع مضرات ارتباطي نيز در پي خواهد داشت. به عنوان مثال ما براي آزادي و آسايش و حفظ آرام در تلاش براي دسترسي به اين ابزارها هستيم كه هرچه دنياي ارتباط مجازي گستردهتر ميشود و اصطلاحا روابط صميمي ما با ديگران از كانال فناوري نزديكتر ميشود، در دنياي واقعي از يكديگر بيشتر فاصله ميگيريم. اين امري بديهي است كه هيچگاه تعاملات اجتماعی مانند تعاملات در دنياي مجازي نبوده و نميتواند جايگاه دنياي واقعي را برايمان پر كند، از اين رو با استفاده بيشتر از تكنولوژي آرام آرام فاصله اجتماعي در دنياي واقعي بيشتر ميشود. از مضرات فردي استفاده از تكنولوژي، ميتوان به روابط زناشويي و ساختار شخصيتي كه در فرزندانمان ديده ميشود اشاره كرد. به عنوان مثال هرگاه زن و مردي بيش از اندازه از تلفن همراه و برنامههاي شبكه اجتماعي استفاده كنند، تنش و تناقضات شناختي در آنان بيشتر ديده ميشود و شكاف ارتباطي عميقتر ميشود. دنياي جديدي از بدبيني و سوءظن ايجاد ميشود كه اعتياد به اينترنت و ابزار ذكر شده به اين بدبينيها دامن ميزند.
ميتوان از علل گرايش نوجوانان و كودكان به اينگونه روابط مجازي و ابزارهاي در دسترس به چند علت اشاره كرد؛ اول اينكه مانند روزگار گذشته احساس مسووليت در والدين و بزرگسالان بنا به مشغلههاي شديد شغلي و اقتصادي بسيار ضعيف شده است و نوعي غفلت از تربيت در همه افراد شكل گرفته است. از سوي ديگر رو به توسعه بودن جامعه ساختار صحيح فرهنگي گذشته را تغيير شكل داده و به سمت بينظمي و فقدان هويت ديني و فرهنگي كشانده است، يعني حساسيتهاي صحيح و منطقي و ديني كه در گذشته وجود داشته، ضعيفتر شده و جاي خود را به خودباختگي فرهنگي و دگرسانبيني از نظر فرهنگي داده است. آنچه در گذشته خانواده نامش را تربيت گذاشته بودند و در ذهن داشتند، تغيير يافته است و اغلب كودكان به حال خود رها شدهاند. در جامعه اين چنيني انتظار تعليم و تربيت ديگر بيمعنا ميشود و به جاي حساسيتهاي فردي تربيت را به وسواس اجتماعي ميسپارند. از طرفي از ديد كودكان هيجانات و تمايلات آني و زودگذر در دنياي مجازي همراه با تكنولوژي كه جديدا دور از چشم والدين است، جايگاه خاصي پيدا كرده است. به عنوان مثال كودكي كه تا ديروز براي استفاده از بازيهاي رايانهاي مجبور به اجازه گرفتن و كسب تكليف از والدين بود و مجبور بود زمان خاصي را براي لذت بردن از اين فعاليتها طبق قاعده بزرگترها اختصاص دهد، اكنون با گوشي تلفن همراه در همه مكانها و در هر جايي به آساني استفاده ميكند و تقريبا نيازي به كسب اجازه براي زمانبندي و تعيين نوع لذت ندارد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر