چند روزي است فكر ميكنم فرد بدي شدهام و مدام غصه ميخورم، اما نميدانم از چه چيزي بداخلاق شدهام. دلم ميخواهد گريه كنم و فكر ميكنم عصبي شدهام، با اينكه از لحاظ درسي مشكلي ندارم و فشار درسي را تحمل نميكنم، اما رنج ميبرم. لطفا راهنماييام كنيد.
اگر فردي دچار علایم به شكل احساس غمگيني، دلتنگي و لذت نبردن از زندگي شده است و نسبت به مسائلي كه در گذشته از آن لذت ميبرده، اما مدتي است آن مسائل او را شاد و خوشحال نميكند و احساس گناه، نااميدي و مشكلات خواب، كماشتهايي و پراشتهايي به مدت حداقل دو هفته باشد، دچار يك دوره اختلال افسردگي اساسي شده است. در مواردي كه مدت زمان بروز اين علایم كمتر از دو هفته باشد، نميتوان اين تشخيص را مطرح كرد. به دليل اينكه علایم افسردگي به صورت كوتاهمدت و گذرا گاهي ثانويه به استرسها و عوامل و شرايط محيط ممكن است پديدار شود كه در اين صورت به عنوان علایم انطباقي يا اختلال انطباق تلقي ميشود، البته نبايد فراموش كرد گاهي در زنان و دختران به دليل مسائل هورموني و مسائل مربوط به سيكل ماهيانه دورههاي كوتاهمدت افسردگي قبل از بروز عادت ماهيانه بروز خواهد كرد كه اين علایم را به عنوان سندرم مرتبط با قاعدگي ميشناسند، بنابراين همانطور كه گفته شد علل متعدد از جمله عوامل زيستشناختي و محيطي و اجتماعي و استرسزا در بروز افسردگي دخيل است، توصيه بر اين است كه ضمن توجه به اين که کدام یک از علایم با كدام يك از انواع مشكلات فوق همخواني دارد، با مشخص كردن علل در جهت رفع آن اقدام كنيد. بديهي است اگر علایم افسردگي از محيط و استرسها و عوامل پيرامون منشا گرفته باشد، توجه به تعديل اين عوامل بسيار كمككننده خواهد بود و اگر افسردگي نشأت گرفته از مسائل زيستشناختي دروني فرد باشد، ممكن است نياز به درمان دارويي داشته باشد. از نظر علامتشناسي از علایم افسردگي ميل به تنهايي و عدم تمايل به برقراري روابط اجتماعي است، بنابراين اين فرد افسرده ممكن است انگيزهاي براي حضور در فعاليت هاي اجتماعي نداشته باشد. از علائم افسردگي كاهش انگيزه، كاهش تمركز و توجه و بيميلي نسبت به انجام تكاليف و وظايف خواهد بود، بنابراين باعث ايجاد اختلال در عملكرد شغلي و تحصيلي شود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر