23 ساله هستم و به مدت 5 ماه است عقد كردهام، ولي همسرم زود قهر ميكند و جواب تلفن و پيامكهايم را نميدهد. اصلا به آينده زندگي مشتركمان اميدوار نيستم؛ ميگويد ما به درد هم نميخوريم و از اين اتفاقات ميترسم. لطفا راهنماييام كنيد.
اميد در زندگي باعث ايجاد پيوند دوباره در زندگي ميشود و كدورتهاي پيش آمده به سرعت حل ميشود، اما اگر با روشهاي نامناسبي براي حل مشكلات قدم برداريم، به طور قطع با شكستهايي روبهرو ميشويم كه حلقههاي ارتباطيمان روز به روز بيشتر از هم فاصله ميگيرد. زندگي مشترك زناشويي مانند حلقههاي يك زنجير بايد به هم پيوسته باشد تا گسستي رخ ندهد و چنانچه حلقهاي در اثر قهر و بيعاطفگي دچار فاصله شود، بنيان زندگي از هم پاشيده و زندگی زن و مرد ديگر در كنار هم معنا پيدا نميكنند. همچنين عامل ديگري كه باعث ايجاد تنش در روابط زناشويي ميشود، ترس و فكر كردن به نقاط مبهم زندگي است كه نياز به همفكري و همياري دارد تا بتوان آنها را حل و فصل كرد.بهترين راهكار براي وصل دوباره حلقههاي مفقود شده يك زندگي از هم پاشيده اعتماد و مذاكره است و به جاي راهكارهاي دفاعي مانند قهر و پرخاشگري كه بسيار مخرب عمل ميكند، بهتر است صحبت و گفتوگو را انتخاب كنند. در شيوههاي پاسخدهي افراد نسبت به يكديگر ممكن است در پارهاي از موارد زن و شوهرها بدون اينكه هوشيار باشند، به شيوهاي پرخاشگرانه بخواهند رابطه خود را مديريت كنند، يعني اينكه در واقع وقتي جلوههاي خشم را بررسي ميكنيم، با انواع شيوههاي بروز خشم و شيوه ابراز خشم ممكن است متوجه شويم. يكي از الگوهاي ابراز پرخاشگرانه ابراز نافعال و غيرمستقيم است كه اصطلاحا آن را در جامعه به قهر تعريف ميكنند و قهر كردن مصداقي از اشكال پرخاشگرانه، اما به شيوهاي نافعال و غيرمستقيم است. به عبارت ديگر افرادي كه اقدام به قهر ميكنند، در مديريت خشم خود آسيبپذيريهايي دارند. اگر ياد بگيريم خشم خود را به شيوهاي سالم و مناسب و به واسطه كلام در گفتوگو با افراد در ميان بگذاريم، به مراتب نتايج موفقتري خواهيم گرفت تا اينكه بخواهيم از روشهاي ناسالم خواه قهر يا فرياد و توهين باشد بگيريم. پس اگر قرار است در ما تغييري رخ دهد، از طريق سكوت و پرخاشگري نافعال الزاما تغييري رخ نميدهد و هم تغيير در خود و افرادي كه با هم زندگي ميكنند مستلزم گفتوگو است. به نظر ميرسد به لحاظ رواني افرادي كه از الگوي پرخاشگرانه و بحث كردن استفاده ميكنند، ساختاري در ذهنشان شكل ميگيرد كه اين ساختار مثل يك مسير باعث جدا شدن افراد از ديگران و سوءگيري در پردازش شناختيشان ميشود. به اين كيفيت كه معمولا چنين افرادي روابط خود هر نوع پيامي از طرف ديگران را ممكن است به گونهاي اغراقآميز يا تحريف شده ادراك كنند و در مرحله بعد براي پاسخ به تهديدي كه از ادراك ناشي از رابطه با ديگران به دست آوردهاند، جستوجوي راهكاري داشته باشند. برخي افراد در جستوجوي اين راهكار اقدام به انزوا و كنارهگيري ميكنند يا به عبارتي قهر ميكنند. برخي ديگر ممكن است به شيوهاي فعال پرخاشگری خود را بروز دهند. گروه سومي نيز در اين ميان وجود دارد كه الزاما قهر نميكنند و پرخاشگرانه فعال عمل نميكنند و به طرف مهرطلبي و جلب تاييد ديگران ميروند. وقتي حرف از ابراز خشم ميشود، به نظر ميرسد افراد دچار سردرگمي ميشوند كه فارغ از قهر كردن در روابط بينفردي عمل ميكنند. شايد در يك عبارت ساده اگر ميخواهيد در روابط موفق باشيد و از الگويي ناسالم استفاده نكنيد، توصيه ميشود قاطع باشيد و براي قاطعيت راهكارهاي زيادي وجود دارد. راهكارهاي دوري از قهر راهكارهاي فراواني در اين زمينه وجود دارد كه در گفتوگويي قاطعانه بايد با ديگران رعايت شود. سعي كنيد حرفهايتان را با عبارتهاي مثبت آغاز كنيد و به جاي حاشيه رفتن صريح و شفاف صحبت كنيد. افراد بهتر است تا ميتوانند شدت خشم خود را مشخص و از به كار بردن عبارتهاي كلي پرهيز كنند. الزاما ديگران را به خاطر اينكه عصبانيتان كردهاند سرزنش نكنید. ممكن است خود ما نيز در پردازش اطلاعات مشكلاتي داشته باشيم. شايد بد نباشد از احساساتي مانند ترس و نگراني استفاده كنيد كه اين ميتواند فرصت بيشتري براي شناخت بدهد. سعي كنيد مسووليتپذير باشيد و به مسووليتهاي خودتان در شكلگيري توجه كنيد. افراد نبايد خود را دست كم بگيرند يا خود را خوار و كوچك برشمرند. از سوي ديگر طرف مقابل خود را فردي برتر از خود تلقي نكنيم و لزومي ندارد گلايه و شكايتهاي رخ داده در گذشته دوباره بحث كرده و مرور كنيد. از تفسير رفتارهاي افراد كه با آنها زندگي ميكنيد، پرهيز كنيد و نقش روانشناسي آماتور را بازي نكنيد. اين موضوع را به موارد ديگر تعميم ندهيد و حوادثي كه اتفاق افتاده است را به يكديگر برچسب نزنيد و از به كار بردن واژههاي منفي پرهيز كنيد.
از موعظه كردن و درس اخلاق دادن در هر جايي استفاده نكنيد و بلكه تغيير هر رفتاري با سرزنش كردن صورت نميگيرد و هيچ وقت پاي اشخاص ديگر را وارد بحث خود نكنيد، به خصوص افراد غيرمتخصص يا اعضاي خانوادهاي كه نميتوانند در حل مساله نقشي داشته باشند. به جاي انتقاد از تمامي شخصيت فرد رفتار خاصي را هدف قرار بدهيم و تلاش كنيم آن رفتار اصلاح شود، در خواستههاي خود و نحوه بيان خواستهها واقعبينانه و شفاف عمل كنيم. اگر قرار باشد تهديد يا تنبيه صورت گيرد، به شكل صحيح آن را به كار ببريم و تلاش كنيم كه به همان نسبت تنبيه را در برخي موارد استفاده كنيم از پاداشهاي مناسب در مواقع ضروري بهرهمند شويم. پرهيز از شوخيهاي مخرب يكي ديگر از راهكارها به شمار ميرود و در مواقعي كه لازم است قاطع باشيم لحن جدي را حفظ كنيم و از زبان قاطعانه استفاده كنيم، يعني اينكه وقتي مي گویيم زبان قاطعانه ديگر نبايد منفعلانه رفتار كنيم و معمولا ضمير من در اين حالت به كار رفته است. به طور مثال «من احساس ميكنم، من فكر ميكنم، به عقيده من و...». اثرات تخريبي قهر كردن و پرخاشگري در روابط بينفردي است كه اختلالاتي ايجاد ميكند و در زمينههاي مختلفي ديده ميشود. يكي از اين زمينهها، زمينه فردي است كه باعث شكلدهي حالت بدبيني در افراد ميشود و به همان نسبت باعث بروز بيماريهاي رواني و جسماني ميشود.
در بعد اجتماعي ميتوان به موقعيتهاي شغلي و خانوادگي افراد اشاره كرد و اين شرايط را تحت تاثير قرار ميدهد و باعث اختلالاتي در موقعيتهاي شغلي و خانوادگي فرد ميشود و به لحاظ بعد فرهنگي و آموزشي وقتي كه قهر يا پرخاشگري فعال پيش ميآيد، الگويي از ارتباطات در سطح خانواده در سطح جامعه باشد و ميتواند باعث ترويج بدبيني و بياعتمادي و به همان نسبت بيهنجاري در روابط بينفردي ميشود، به گونهاي كه مفهوم الگوسازي به معناي مثبت زير سوال ميرود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر