جواني 21 ساله هستم. خانوادهام اصرار بر ازدواج دارند، اما از ازدواج ميترسم و اين ترس مانع از تشكيل خانواده شده است. دوستانم هم همين حرف را ميزنند. لطفا راهنماييام كنيد.
ازدواج به عنوان يكي از مراحل اصلي زندگي نقطه عطف عاطفي در تكامل جسمي و بلوغ اجتماعي مردان و زنان است. اين پيوند در مسير تاريخ و در جوامع مختلف همواره با وجود مراسم متفاوت ماهيت يكسان داشته و آن پيوند يك زن و مرد براي آغاز زندگي مشترك است. هر چند در مسير تكامل اجتماعي ازدواجهاي پلي گامي و مونوگامي، يعني يك زن و چند مرد، يك مرد و چند زن اتفاق ميافتاده است، اما طبيعيترين و منطقيترين شكل ازدواج همان است كه در بسياري از كشورها سنت نهادينه، يعني ازدواج يك زن با يك مرد است. در كشور ما آیين و سنتهاي مختلف براي شكلگيري اين پيوند وجود داشته و دارد كه بعضي از آنها از عوامل كاهشدهنده ازدواج است. مهريه سنگين، شيربها و جهيزيه آنچناني مواردي هستند كه باعث كاهش آمار ازدواج ميشوند، متاسفانه آمار ازدواج و طلاق در كشور گوياي اين حقيقت تلخ است كه ازدواج 3 درصد كاهش يافته و طلاق 8 درصد افزايش نشان ميدهد. در سالجاري علل كاهش آمار ازدواج را ميتوان به دو گروه از عوامل تقسيم كرد: علل محيطي و علل رفتاري.علل محيطي همان بيكاري، گراني مسكن و تورم است و علل رفتاري عبارتند از كمرنگ شدن آرمانهاي عاطفي در پيوند زناشويي و اصليترين دليل رفتاري را در فرايند ترس از مسووليتپذيري و فقدان آموزش مهارتهاي زندگي باید دانست. جوانان امروزي از اينكه آزاديهاي تجرد از آنها سلب شود و تعهد و محدوديتهاي تشكيل خانواده آنها را محاصره كند به شدت وحشت دارند و اين موضوع به تربيت خانوادگي برميگردد كه خانوادههاي ايراني از واگذاري مسووليت به فرزندان خود كوتاهي ميكنند حتي در خريد يك نان يا آب دادن به گلدانها و فعاليتهاي اينچنيني به فرزندانشان اجازه نميدهند. اينگونه كودكان همين جوانان پرتوقع و مسووليتناپذيري هستند كه تصور مي كنند زمين و زمان بايد در خدمت آنها باشد، ولي آنها هيچگونه حركتي نكنند. كمرنگ بودن آموزش مهارتهاي زندگي از يك طرف از عوامل اصلي كاهش آمار ازدواج است و اين وظيفه آموزش و پرورش و رسانه ها است كه جنبه مهارت برقراري تفاهم در رابطه عاطفي و مراحل تصميمگيري را به جوانان آموزش دهند. توصيه ميشود مهارتهاي زندگي را در خودتان تقويت كنيد و پس از پيدا كردن شغل و درآمد براي ازدواج پيشقدم شويد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر