جوانی 20 ساله هستم. به دختری علاقه پیدا کردهام. به او وابسته شدهام طوری که نمیتوانم او را ترک کنم. او هم به من همین حس را دارد، اما خانوادههايمان اجازه ازدواج نميدهند. لطفا راهنماييام كنيد.
معمولا وابستگي در شخصيتهايي رخ ميدهد كه تحت عنوان شخصيتهاي وابسته مطرح هستند. در اين افراد هويت فردي و شخصي از دوران كودكي شكل نگرفته است و هميشه در تصميمات فردي و اجتماعيشان به فرد يا افراد ديگري متكي هستند، از اين رو وابستگي و علاقه بيش از حد نسبت به ديگران نشان ميدهند و در صورتي كه تهديد به جدايي شود، علائمي مانند اضطراب و استرس در آنها پديدار ميشود. معمولا اين نوع جدايي و تهديد به آن و ترسي كه در فرد به وجود ميآيد را اضطراب جدايي ميگويند. به طور مثال برخي كودكان روز اول مدرسه به شدت از جدا شدن از مادر خود ميترسند و احساس ناامني و اضطراب از مشكلات شايعي است كه به سراغشان آمده و آنها را تهديد ميكند. وقتي رابطه خيلي نزديك با فردي دچار اختلال شود و تهديد به جدايي اتفاق بيفتد، فرد مضطرب ميشود. احساس ناامني كرده و به تدريج افسرده ميشود، چون هويت فردي و شخصي به طول كامل در فرد شكل نگرفته است بخشي از اين هويت را در فرد ديگري جستوجو ميكنند. مجموعه عواملي مانند ژنتيك، تربيت و... باعث ميشود فرد درگير چنين اختلالاتي شود، زيرا در همان سن كم و كودكي به او اجازه تصميمگيري و ابراز عقايد داده نشده است و فرد نتوانسته به خوبي خود را مطرح كند. اين افراد اعتماد به نفس كمي دارند و در بيان عقايد و نظرات خود دچار مشكل هستند، از اين رو باعث ميشود به فرد ديگري وابسته شود. اين وابستگي در جوانان و نوجوانان بيشتر رخ ميدهد، حتي ممكن است به شخصيتهاي بزرگ نيز احساس علاقه نشان دهند. نوجوانان اين دورهها را تجربه ميكنند و اين تحولات در آنها بيشتر نمايان ميشود. به طور مثال ممكن است نوجوانان اسير عشقهاي سوزان و آتشين شوند كه اين جزئي از رشد و تكامل طبيعي فرد به شمار ميرود و رشد عقلي و رواني باعث ميشود فرد اين مساله را حل كند، بنابراين تا حدي اين پديده عادي تلقي ميشود و جاي نگراني نيست، اما در برخي افراد كه شخصيت ناپخته و ضعيفي دارند ممكن است مشكلساز شود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر