دختری 22 ساله هستم. دو سال پیش با پسری آشنا شدم. یک ماه که از این ماجرا گذشت، از او متنفر شدم. به من ابراز علاقه کرد، اما باگذشت زمان به او علاقه پیدا کردم. اگر یك روز نبینمش دیوانه میشوم. قرار بود با هم ازدواج کنیم، خانوادهاش مخالف هستند. لطفا راهنماييام كنيد؟
يكي از موضوعاتي كه بايد مشخص شود برقراري روابط دوستانه به خصوص روابطي كه طولاني مدت است به منظور زندگي مشترك در فرد پايهگذاري ميشود. اگر كسي بر مبناي صحيح ويژگيهاي بينفردي سازگاريهايي داشته باشد، يعني از راه مطالعه، جستوجو و شناخت كامل صورت نگيرد، احتمال شكست آنها وجود دارد و زماني كه رابطه دو فرد به خصوص بعد از گذشت مدت زماني اگر اين رابطه به هم خورد طبيعي است كه باعث بروز يك سري واكنشهاي هيجاني و رفتاري در طرفين ميشود. بويژه زماني كه اين رابطه به منظور ازدواج و زندگي مشترك باشد، زيرا در چنين روابطي احساسات و عواطف درگير است و دلبستگي و وابستگي به طرف مقابل ايجاد ميشود، از اين رو قطع چنين ارتباطي باعث بروز مشكلاتي در فرد خواهد شد. مشكلات تغذيهاي و مشكلات خواب، عمدهترين اختلالاتي است كه فرد با آن روبهرو ميشود. احساس غمگيني، دلتنگي، نااميدي و عدم تحمل شرايط محيطي مثل از كوره دررفتن و عصبي شدن در فرد ايجاد ميشود و اگر احساس تنفر در فردي شكل بگيرد، ميتواند مفهوم ضمني آن علاقه مفرط باشد، از اين رو براي اينكه بتوانيد منطقي تصميمگيري كنيد، بهتر است از مشاورههاي متعدد استفاده كنيد. به هر حال براي ازدواج معيارهاي متعددي دخيل است؛ يكي از آن معيارها يا فاكتورها همخواني و سازگاري فرهنگي، خانوادگي و اجتماعي طرفين خصوصا تفاهم بينفردي است كه در تفاهم بينفردي يكي از عوامل موثر مهارتهاي اجتماعي طرفين بويژه مهارت حل مساله است. وقتي كه يكي از طرفين يا هر دو در اين مهارت ضعيف باشند، در مهارت بينفردي مشكل پيدا خواهند كرد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر