من 28 سال دارم. سه سال است جدا شدهام. خيلي احساس تنهايي ميكنم ميخواهم ازدواج كنم، ولي نميتوانم اين مساله را با خانوادهام مطرح كنم.
زنان مطلقه وقتي در ازدواج اول خود با شكست مواجه ميشوند ميبايست تجربهاي را كسب كنند تا بتوانند در انتخاب بعدي خويش؛ اولا مشكل انتخاب اول را تكرار نكنند و ثانيا با مداخله ملاكها و معيارها بتوانند وضعيت مطلوبي را براي خويش تعيين كنند. به هر حال اقتضاي سن طلاق كه امروزه متاسفانه اكثريت قريب به اتفاق آن در پنج سال اول زندگي حادث ميشود فرصت انتخاب بعدي را فراهم ميسازد. اينكه اين خانم سوالكننده مطرح فرمودند توان طرح مساله را با والدين خويش ندارند اولا جفاي نابخشودني را در خصوص حقوق خويش مينمايند و بعد والدين نيز شايد به لحاظ مشكل نخستين مواجه با عدم تكرار در ازدواج بعدي ميشوند ولي اگر گزينه مطلوب و مناسبي مطرح شود قطعا والدين نيز ايشان را همراهي خواهند كرد. پس بايد با طرح مساله يخ اين مطلب ذوب شده و تابوي دومين انتخاب شكسته شود. اگر ايشان شخصا توان طرح اين مساله را كه منطقي و عقلايي است نداشته باشد ميتواند از بستگان و خويشاونداني كه ياراي طرح مساله را با والدیني دارند مطرح کنند تا آنان نيز در جريان اين امر قرار گرفته و قطع به يقين براي انجام آن همكاريهاي لازم را انجام دهند. اگرچه به لحاظ شرعي در انتخاب دوم رضايت والدين شرط نيست ولي ايشان بنا به حرمتي كه براي والدين خويش قائل است ميتواند با طرح مساله به صورت مستقيم يا غيرمستقيم شرايط مطلوبي را براي خويش فراهم سازد تا از حرف و حديثهاي اطرافيان خلاصي پيدا كرده و متناسب با فطرت خويش مسير تكامل و پيشرفت را در زندگي طي كند.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر