دختري هستم 12 ساله. علاقه مند به پسري شدم که اصلا دوستم ندارد. اين روزها دچار افسردگي شدهام. هر کاري هم ميکنم نظرش راجع به من عوض نميشود، درست است که نبايد در اين سن عاشق بشوم اما اتفاقي است كه رخ داده، لطفا راهنماييام کنيد.
در دنيايي كه عصر ارتباطات نامگذاري شده است و به خاطر تمدن و خصوصا رهاوردهاي تمدن يعني تجدد، همه انسانها تمايل به اين دارند كه از اين قافله عقب نمانند و وقتي به اطراف خود نگاه ميكنند تصورشان اين است كه نسبت به سايرين دچار مشكل شدهاند يا از آنها جا ماندهاند. به همين لحاظ سعي ميكنند با شرايط موجود خود را وفق داده و با مسائل جاري جامعه پيش روند. شايان ذكر است هميشه اكثريت درست فكر نميكنند همچنين در رفتارشان اصول درستي رعايت نميشود. ظاهرا فرد مورد نظر با جريان اشتباه جامعه پيش رفته و تصور ميكند به اين روش بهتر است كمبودهاي محبت ناشي از روابط بين فردي خود را از طريق عشق برطرف كند. عشقهاي رمانتيك نابهنگام هميشه نافرجام بوده و ميتواند بسيار آسيبزا باشد زيرا تنها برآوردن نياز دروني مدنظر است و معمولا نتيجه خاصي ندارد. هر چند با نصيحت و سرزنش نميتوان ديدگاه يك نوجوان را تغيير داد و اين خود فرد است كه ميتواند عواقب اين روش را پيشبيني كند و خود را از نتايج آن دور كند اما پيشنهاد ميشود تمام ويژگيهاي منفي طرف مقابل را دريافت كرده و سعي كنيد راجع به آنها منطقي فكر كنيد. شايد از اين طريق نظام باورهاي خود را تقويت كرده و بتوانيد منطقيتر تصميمگيري كنيد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر