دختري 20 ساله هستم. گاهي خيلي عصبي و زودرنج ميشوم و بياختيار اشک ميريزم. بيشتر اوقات احساس نااميدي ميکنم و از زندگي بيزار ميشوم. حدود يک سال است دچار سوءظن شدهام ذهن و زندگيام آشفته است. لطفا راهنماييام کنيد.
علايمي که ذکر شد بايد مشاهده شود که زمان شروع آن و علت شروع چه موقع و چه بوده است، زيرا تفاوت در هر کدام از اين موارد در تشخيص و نحوه برخورد با چنين علايمي متفاوت است. اگر علايم خلق پايين، احساس نااميدي، فقدان لذت از زندگي، ميل به گريه و... در پي واقعهاي بارز و مشخص ايجاد شده باشد نشان از نوعي افسردگي دارد که به افسردگي واکنشي موسوم است. چنين افسردگياي که برونزاد نيز گفته ميشود معمولا با برطرف شدن عامل بيروني کاهش يافته و از بين ميرود. پس اگر شخص چنين علايمي را در پس واقعهاي افسردهکننده تجربه کرده است، ميتواند اميدوار باشد به خودي خود با برطرف شدن عامل افسردهکننده علايم نيز کاهش مييابد، اما در غير اينصورت يعني علايم مذکور بدون عامل خارجي واضح ايجاد شده باشد که به آن افسردگي درونزاد ميگويند شخص بايد به متخصصين مربوطه جهت درمان مراجعه کند زيرا سهلانگاري در امر درمان باعث مزمن شدن و مقاوم شدن بيماري ميشود. در چنين مواردي ميتوان از رواندرماني و دارودرماني استفاده کرد. علايمي همانند بدبيني که چنين فردي نسبت به اطرافيان تجربه ميکند ناشي از همين افسردگي است که خود همين علامت تشديدکننده شدت بيماري نيز هست و با برطرف شدن بيماري علايمي همچون بدبيني کاهش خواهد يافت. جهت درمان افسردگي متداولترين شيوه رواندرماني شناخت درماني است که مستقيما روي همين افکار بدبينانه متمرکز است. به اين ترتيب که افکار منفي و شناختهاي نادرست در فرد باعث ايجاد عقايد بدبينانه و منفي ميشود و متعاقبا عقايد منفي واکنش بدني متناسب به همراه دارد و رفتارهايي متناسب با عقايد بدبينانه را ايجاد ميکند که در مجموع اين واکنشهاي فيزيولوژيکي به عنوان مثال کاهش ناقل عصبي سروتونين، خود باعث احساسهايي از قبيل خلق پايين ميشود. در روان درماني سعي بر اين است که مرحله اول ايجاد اين دور باطل خاموش شود يعني عقايد منفي تغيير يافته و شناختهاي صحيح و مثبت جاي آنها را بگيرد. در دارودرماني تاثيرات فيزيولوژيکي مستقيما از طريق دارو مورد مداخله قرار ميگيرد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر