يک چشمم آه و يک چشمم اشک است. نه راه زندگي با چنين مردي را دارم نه طلاق. بر سر دو راهي سختي قرار گرفتهام. با اينکه هنوز در عقد هستم اما مادر همسرم خيلي اذيت ميکنند و نميگذارند يک روز اعصاب خوبي داشته باشم. گرفتار قوم بدي شدم خدايا به فريادم برس.
توجه داشته باشيد طلاق اضطرار است. اگر تا اين حد اذيت ميشويد و در زندگيتان با اينکه هنوز زير يک سقف مشترک نرفتهايد مشکل داريد اين زندگي نميتواند پايهاي داشته باشد مگر اينکه از خانواده همسرتان جدا شويد و يک زندگي را دور از خانواده او با هم شروع کنيد تا شرايط را در دست گرفته و به ادامه زندگي با او فکر کنيد ولي در صورت ادامه فشار عصبي و زجر هيچ گاه نميتوانيد زندگي خوبي داشته باشيد بخصوص اگر بچهدار شويد اين وضعيت بدتر شده و بعد از آن طلاق آسيبهاي شديد را نشان خواهد داد. هر چند طلاق اکنون هم آسيب زيادي دارد ولي اين مساله دليل نميشود بهخاطر آسيبهايش زندگي ملالآوري را تحمل کنيد زيرا انسان يک بار حق زندگي دارد و بايد کسي را انتخاب کند که با او احساس راحتي داشته و خوشبخت باشد. ممکن است نگران طلاق باشيد ولي با اين وضعيت بالاخره تحملتان تمام شده بخصوص که بعد از ازدواج روز به روز عادتهاي بد همسرتان را که ممکن است در اين دوران ناديده ميگرفتيد زيادتر شود و شما چارهاي جز جدايي نداشته باشيد. بايد زن محکم و استواري باشيد و شرايط را در دست بگيريد و با همسرتان صحبت کنيد و اوضاع را کنترل کنيد و اجازه ندهيد خانواده همسرتان باعث آزار و ناراحتي شما شوند. اگر واقعا از ناراحتي روحي رنج ميبريد و زندگي با اين مرد را بينتيجه ميدانيد اميدتان را از دست ندهيد و احساس يأس و ناچاري و ترس از طلاق نداشته باشيد. در ضمن توصيه ميشود حتما از يک مشاور خانواده در اين باره کمک گرفته و سپس تصميم قطعي را بگيريد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر