خانواده شوهرم از هر لحاظ با خانواده من تفاوت دارد. اين تفاوتها موقعي که همديگر را ميبينند بيشتر ميشود و موجب اختلاف من و شوهرم ميشود. مادر شوهرم من را در حد خودشان نميبيند و دائما ايراد ميگيرد، نميدانم با اين وضعيت چگونه زندگيمان را شروع کنيم. آيا اين اختلافات به زندگي ما لطمه ميزند؟
بايد از ابتدا و قبل از ازدواج به اختلاف سطح طبقاتي توجه ميکرديد زيرا وقتي خانوادهها در يک سطح اجتماعي نباشند و با يکديگر تفاوت سطح فرهنگي داشته باشند مبناي اختلاف و درگيري خواهد شد. اما شما اين ازدواج را قبول کردهايد و مجبور هستيد براي حفظ زندگي شرايط را تحمل کنيد. سعي کنيد اگر سطح فرهنگ شما با خانواده همسرتان تفاوت دارد خودتان را بالا بکشيد و رفتارهاي درست را ياد بگيريد زيرا يادگيري نوعي رفتار بوده و اين رفتار قابل آموختن است. به عنوان مثال اگر سطح تحصيلات يکساني نداريد سعي کنيد ادامه تحصيل بدهيد تا اين تفاوت را به حداقل برسانيد. اجازه ندهيد مشکلات خانوادهها شما را نيز درگير کند. دورادور با آنها ارتباط داشته باشيد تا ميزان دخالتها کمتر شود زيرا ممکن است در اثر ارتباط زياد دو خانواده تفاوتها بيشتر خودش را نشان داده و اختلافات شروع شود. شما پذيرفتهايد که با اين شرايط با همسرتان ازدواج کنيد و مبناي اصلي ازدواج را که همان تطابق خانوادهها به هر لحاظ است در نظر نگرفتهايد پس سعي کنيد اين مسائل نتواند مشکلساز باشد. علاوه بر اين خانوادهها ميتوانند از نظر مالي، فرهنگي، اخلاقي و فکري در يک سطح نباشند اما شما اجازه ندهيد اين مسائل دردسرساز شود. به عنوان مثال مراسم سادهاي بگيريد و رفت و آمدها را محدود کنيد تا دو خانواده مجبور نشوند همديگر را ببينند و در برابر هم قرار بگيرند تا بدين ترتيب تفاوتها نمايان شود. تا جايي که ميتوانيد سعي کنيد آنها کمتر همديگر را ببينند تا بين شما و همسرتان اختلاف نيندازند، در واقع نبايد عدم تطابق اخلاقي و فرهنگيشان روي زندگي شما تاثير بگذارد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر