زني 28 ساله هستم که بهخاطر اخلاق خوب و صبور بودن در بين همه اعضاي فاميل زبانزد هستم اما مادر شوهرم من را اذيت و توهين و بياحترامي ميکند و مدام بهخاطر چيزهاي پيش پا افتاده دعوا و جر و بحث راه مياندازد، ديگر خسته شده ام و دنبال راه چارهاي هستم.
چنانچه شما در کنار مادرشوهرتان زندگي نميکنيد به نظر نميرسد شما و مادرشوهرتان بيش از سه بار در هفته همديگر را ببينيد. اگر فکر ميکنيد اختلافات شما در اين ديد و بازديدهايتان زياد ميشود بهتر است زمان ملاقات با او را به کوتاهترين حد و زمان برسانيد. همچنين لازم است با او در مورد مشکلاتتان بهصورت رودررو و حضوري صحبت کنيد. البته زمان گفتوگو لازم است شوهرتان هم حضور داشته باشد و نبايد هميشه پشت سر مادرشوهرتان و در خفا از عيبهاي او به شوهرتان چيزي بگوييد تا بحث ادامه يافته و باعث اختلاف بين شما و شوهرتان شود. ببينيد اختلاف شما در چيست زيرا خيلي از مشکلات ما انسانها در همان لحظه اول و تنها با يک پاسخ درست و منطقي حل و فصل ميشود، همانطور که گفتيد شما زن صبوري هستيد ولي اين صبوري در جايي خوب است که باعث نشود نتوانيد از حق خودتان دفاع کنيد و بگوييد من حق خودم را زير پا ميگذارم چون صبور هستم. در جايي که لازم است در مقابل رفتارهاي تند و توهينآميز مادرشوهر اعتراض کنيد بهصورت گفتوگوي منطقي اين مساله را حل کنيد و به او بگوييد دليل ايرادگيريهايش ناشي از چه چيزي است. از او بخواهيد کاملا در اين باره صادق باشد تا مشکلات تمام شود. صبوري تا يک حدي خوب است و اگر بيش از حد باشد ممکن است زماني کاسه صبر لبريز شده و منجر به کينهتوزي و درگيري شود. اگر شوهرتان ميداند شما هيچ تقصيري نداريد خيلي عامرانه و به دور از هرگونه تنش صحبت کنيد. بسياري از افراد با اينکه صبور هستند ولي در برخي مواقع خيلي از حرفهايي که بايد بزنند را نميزنند و اين مساله بعدها باعث ميشود مظلوم واقع شوند و مورد سوءاستفاده قرار بگيرند. با قاطعيت و قدرت کلام بسياري از مشکلات و اختلافات به حداقل ميرسد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر