مردي 47 ساله هستم داراي 4 فرزند که 2 دختر را به خانه بخت فرستادم، ولي ميترسم که 2 فرزند ديگرم را نتوانم چون با فشار تنگدستي دست و پنجه نرم ميکنم. گاهي وقتها ميخواهم از خانه فرار کنم ولي عذاب وجدان دارم و احساس مسووليت ميکنم.
طي چند دهه اخير تغيير و تحولات فراواني در حوزه خانواده منجر به ايجاد تغييرات اساسي در ابعاد مختلف اين نهاد مقدس شده است. در حوزه اقتصاد منزل شاهد تغييرات فراواني هستيم. ابتدا اينکه صنعت و تکنولوژي جديد نيازهاي فراوان و جديدي را بر خانوادهها تحميل کرده است و اين امر باعث افزايش تغيير خانوادهها شده است. کوتاهي عمر مصنوعات بشري نيز منجر به پيدايش نيازهاي کاذب فراواني شده است که هر يک هزينههاي فراواني را براي خانواده به همراه داشته است. چشم و همچشميها علت ديگر افزايش نيازهاي غيرواقعي در خانوادهها شده است. ارتقاي سطح رفاه، تجملگرايي و اشرافيتگرايي و پيروي از زندگيهاي لوکس و فانتزي به عنوان ارزش حاکم بر جامعه شرايط جديدي را بر روند رشد هزينههاي خانوادهها فراهم ساخته است. افزايش روحيه سهمخواهي به جاي سهمگذاري در نهاد خانواده باعث شده است اگر سابق بر اين هر عضو خانواده به اندازه بهرهاي که از امکانات خانواده ميبرد به همان اندازه بايد به روند رشد اين نهاد کمک ميکرد يعني در کنار استفاده از امکانات خانواده بايد تلاش ميکرد تا سهمي در اقتصاد خانواده داشته باشد ولي امروزه به جاي نگرش سهامگذاري، سهمخواهي و مطالبه حق خويش از سرپرست خانواده مطرح شده است و پدر به عنوان تنهاترين تامين کننده هزينههاي خانواده ميبايست پاسخگوي خواستههاي همه اعضاي خانواده باشد. اين پدر همانند همه پدران جامعه گرفتار چنين تفکري شده است و لذا براي اصلاح اين روند بايد درصدد تغييرات اساسي در جامعه خويش برآمده تا مشکلات اساسي پدران کاهش يابد اما شما نيز بايد با صبوري روند فعاليتهاي اقتصادي خويش را با توکل به خداي رحمان ادامه داده و شرايط خانواده را براي حل معضلات ياد شده مهيا سازيد تا با کاهش بار هزينهها با اميدواري بهتر مشکلات را حل کنيد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر