من حدوداً ۳ سال است که ازدواج کرده ام و در این مدت مشکلات، اختلاف و درگیری زیادی با همسرم بخصوص با خانواده اش داشتیم طوری که ۵ - ۶ بار به دست شوهرم کتک خوردم و از خانه بیرونم کرده است. آخرین بار چند ماه پیش بود که خانوادهاش به خانه ما آمده و طبق معمول با دخالتها و طعنه و کنایه ها و سبب دعوا و درگیری شدند و چند نفری من را زدند و از خانه خودم بیرون کردند. در پزشکی قانونی شکایت کردم و چون قفل درها را هم عوض کرده بودند دیگر چاره ای نداشتم و مهریه ام را به اجرا گذاشتم. الان بیشتر از سه ماه است که منزل پدرم هستم و بخاطر این اتفاقات احساس ناامیدی میکنم. من واقعا همسر و زندگیام را دوست داشتم ولی در دوراهی مانده ام، از نطر عقلانی و منطق دیگر در آن خانه و زندگی برای من جایی نیست ولی از نظر احساسات و قلبی هنوز هم دلم آنجاست و میخواهم برگردم. خواهش میکنم بگویید چکار کنم؟
ارسال نظر