پسر 18 سالهاي دارم كه مدتي است افت تحصيلي پيدا كرده، گوشهگير و كمحوصله شده است. تمركزي براي درس خواندن ندارد، از خانه بيرون نميرود، با دوستانش ارتباط ندارد و مصرف داروهاي ... نيز تأثيري بر بهبودياش نداشته است. براي تغيير رفتارهايش چه راهحلي را توصيه ميكنيد.
رابطه اجتماعي محدود، كمبود تمركز و توجه، گوشهگيري و درخود بودن، از علائم ابتدايي ابتلا به بيماري افسردگي است و باتوجه به سن فرزند شما كه بسيار مهم است، بايد هر چه سريعتر پيگيريهاي مناسب صورت گيرد.
در چنين مواردي، عامل ژنتيك و محيط بسيار مؤثر است و صرفاً دارودرماني راهكار درماني نيست، اما بايد اين باور غلط از بين برود كه با مصرف دارو بايد بسيار سريع بهبودي حاصل شود چرا كه مصرف دارو بايد تحت نظر روانپزشك آغاز، احتمالاً افزايش، بعد از مدتي كاهش و به مرور زمان قطع شود.
مزيت استفاده از دارو اين است كه فرد را بهطور موقت آرامتر و با احساس خوب آشنا ميكند تا توانايي پاسخگويي به رواندرماني را پيدا كند.
همچنين به احتمال زياد علائم افسردگي، ريشه در دوران كودكي اين فرد دارد، زيرا معمولاً كودكاني كه علائم بيشفعالي داشته باشند، در صورت كنترل و درمان نشدن و يا سركوب توسط والدين، در بزرگسالي دچار افسردگي خواهند شد و شخصيتي درونگرا خواهند داشت.
شرح حال ارائه شده نشاندهنده اين است عارضه افسردگي به مرحله حاد نرسيده است اما اگر درماني صورت نگيرد شدت خواهد يافت، به همين دليل توصيه مي شود به متخصص روانشناس مراجعه شود تا در مورد مرحله بيماري و نوع آن تشخيص قطعي داده شده و در صورت نياز براي شروع دارودرماني به روانپزشك ارجاع داده شود كه معمولاً در اين موارد مصرف دارو نياز است اما نبايد فراموش كرد كه ممكن است با مصرف دارو، بهبودي مقطعي حاصل شود اما در صورت برطرف شدن ريشه عارضه از طريق رواندرماني، دوباره فرد به اين عارضه مبتلا خواهد شد.
نكته مهم ديگر كه وجود دارد اين است كه افراد احساس ميكنند با مصرف دارو به نتيجه دلخواه نرسيدهاند بنابراين بايد مصرف دارو را قطع كنند در صورتي كه بهتر است با مراجعه به همان روانپزشكي كه داروها را تجويز كرده بود، نوع دارو يا ميزان آن تغيير كند زيرا متابوليسم بدن افراد، ساختار جسماني، فيزيكي و رواني شان با يكديگر متفاوت است در اين صورت بايد مصرف داروها آنقدر ادامه پيدا كند تا بدن فرد با دارويي خاص انطباق پيدا كند.
علاوه بر اين غفلت از رواندرماني نيز، سير درمان را با كاهش روبهرو ميكند به همين دليل تخليه هيجاني، شناسايي افكار مزاحم و تعديل و كاهش آنها براي بهبود تمركز و پرش فكري، در گام نخست آن هم توسط روانشناس باليني بسيار مهم خواهد بود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر