پسری 20 ساله هستم که به یک دختر علاقهمند شدهام، ولی خانوادهام با ازدواجم مخالفت میکنند و این مساله باعث شده عصبانی شوم و در برخی رفتارها کنترل درستی نداشته باشم. لطفا راهنماییام کنید.
ازدواج در سن 20 سالگی برای پسران ازدواجی آسیبزا از نگاه جامعهشناختی تلقی میشود، زیرا از بدو تولد تا 18 سالگی دوره کودکی به شمار میرود و یک فرد در این سن، یعنی دو سال است که از دوره کودکیاش گذشته است و چطور میتواند تشکیل خانواده داده و ازدواج کند.
با ورود به 20 سالگی نیز فرد دچار مشکلات و سردرگمیهایی میشود که حتی در سن 21 سالگی این مساله نیز تفاوت دارد، حتی دغدغهها، نیازها، خواستهها و مشکلات افراد در 22 سالگی با سنین بالاتر، یعنی 23 سالگی فرق میکند و دیدگاه و نظراتشان سال به سال تغییر میکند، زیرا نگرشها و باورها در این دوره سنی متغیر است. با توجه به اینکه تغییر نگرش احتمال دارد، ممکن است این تصمیم به ازدواج تصمیمی آنی و مقطعی بوده و با گذشت حتی یک سال این دیدگاه تغییر کند و از این تصمیم پشیمان شوید. تصمیمگیریهای آنی برای ازدواج ممکن است خطرات و آسیبهایی را به افراد، خانواده و جامعه وارد آورد که غیرقابل جبران است و معمولا این ازدواجها با شکست مواجه میشود. باید فکر کنید چطور میخواهید از عهده هزینههای زندگی و درآمد برآیید و چقدر نسبت به خود و طرف مقابل شناخت کافی دارید. کسب تجربه در طول زندگی باعث میشود شرایط بهتری برای زندگیتان رقم بزنید، از این رو توصیه میشود با زبانی شیوا و گویا این مساله را با خانواده در میان گذارید تا به نقطهنظرات قانعکنندهای دست پیدا کنید، زیرا احتمال تغییر تصمیم و پشیمانی در سالهای آتی وجود دارد و امری اجتنابناپذیر است. تا زمانی که وارد مرحله بلوغ فکری و روانی نشدهاید، هیچ تصمیمی در این زمینه اتخاذ نکرده و سعی کنید زمانی برای ازدواج تصمیم قطعی بگیرید تا به معیارها و فاکتورهای لازم رسیده باشید. شرایط اقتصادی و مشکلات مالی را نیز در نظر بگیرید.
از آنجا که در بحث ازدواج، این امر یک تعهد و قرارداد بین دو فرد و خانوادههایشان است، افراد وقتی وارد این پروسه مهم زندگی خود میشوند و میخواهند زندگی مشترک را تشکیل بدهند، باید تعهدات و مسوولیتهای زندگی مشترک را پذیرفته و نسبت به آن آگاه باشند، اما با توجه به اینکه بحث علاقهمندی و دوست داشتن در قبل از ازدواج پررنگتر است و بیشتر عشق، علاقه و جذابیتهای طرف مقابل مطرح میشود، بنابراین افراد در این شرایط کمتر به واقعیتهای زندگی فکر میکنند و بیشتر نگاهشان به زندگی احساسی است، از این رو باید تلاش کنید به تعهدات مالی، اقتصادی، مسائل خانوادگی، علایق، سلیقهها، افکار و احساسات مثبت دست پیدا کنید، زیرا بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک به طور قطع هر دوسوی این ارتباط تصور میکنند تفاوتهایی با یکدیگر دارند به خصوص در 3 سال نخست زندگی این فضا مهیا میشود که در برخی زمینهها تفاوتهایی موجود است و ممکن است باعث اختلاف شده و نزاعهای خانوادگی را پررنگتر کند، بنابراین توصیه میشود تفکری ایدهآل و منطقی داشته باشید تا بتوانید تصمیمی درست اتخاذ کنید. با توجه به اینکه پدرتان مخالف این مساله است و با ازدواج در سن 21 سالگی مخالفت میکند، شاید علت اصلیاش این است که هنوز به رشد اقتصادی، موقعیت کاری و تحصیلی و به طور کلی آمادگی برای ازدواج و تشکیل خانواده نرسیدهاید. توصیه میشود بسیار واقعبینانه به پتانسیلهای خود و داشتههایتان تکیه کنید و به ازدواج و مسائل پیرامون آن نگاه عمیقی داشته باشید. به جای معطوف شدن و وقت صرف کردن برای به دست آوردن رضایت پدرتان بهتر است به کمبودها، نقصانها و نارساییهایی که وجود دارد، فکر کنید و بیشتر روی تواناییها و توانمندیهای خود اندیشه کنید. از لحاظ اشتغال، استقلال، بلوغ فکری، روانی و اجتماعی هر اندازه رشد بیشتری داشته باشید، به موفقیت بیشتری دست مییابید و خانواده رضایت خاطرشان از شما بالاتر میرود و به طور قطع انتخاب درستتری خواهید داشت، بنابراین با درایت با خانواده در این خصوص مشورت کرده تا به یک تصمیم نهایی درست برسید. عجله نکنید و به خود فرصت بیشتری بدهید تا شرایط آنطور که مناسب است، مهیا شود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر