نزديك به چهار سال است دچار پرخوري شديدي شدهام و زماني كه غذا نميخورم احساس گزگز و بيحسي در ناحيه سر ميكنم. آزمايشها نشاندهنده عارضه كم كاري تيروئيد بوده است اما دارو در كاهش اشتها بيتأثير هستند. به هر مكاني كه بروم يا شبها هنگام خواب، بايد غذا در كنارم باشد. گاهي اوقات از شب تا صبح غذا داخل دهانم ميماند فقط به اين خاطر كه احساس آرامش كنم. وزنم افزايش يافته و نميتوانم اشتهايم را كاهش دهم. چه راه درماني را توصيه ميكنيد؟
پرخوري و چاقي ناشي از مجموعه عوامل ژنتيك شناختي، روانشناختي، جامعهشناختي است. براي نمونه برخي از افراد به صورت ژنتيك استعداد چاقي دارند و يا در برخي از افراد ممكن است بيماريهاي غدد داخلي موجب چاقي شود. از نظر روانشناختي معمولاً خوردن غذا، روشي براي رفع پرخاشگري و يا برطرف كردن نيازهاي عاطفي برطرف نشده است. خيلي از اوقات كودكاني كه مورد كم توجهي در خانه و مدرسه قرار دارند با خوردن بيش از حد غذا و چاق شدن و توجهي كه از اين بابت به آنها ميشود، حتي اگر توجه منفي باشد احساس رضايت ميكنند. ضمن آنكه گاهي اوقات ممكن است پرخوري نشانهاي از بيماري رواني باشد. از نظر اجتماعي در بعضي جوامع چاقي و سلامت مترادف با يكديگرند. در حالي كه در جوامع ديگر لاغر بودن به معني جذابيت و سلامت است. در جوامع فقير، افراد چاق به عنوان كساني كه توانايي مالي دارند مورد توجه و احترام قرار ميگيرند. از جمله در برخي كشورهاي شرق آسيا، كه اينها به معني مسائل اجتماعي دخيل در چاقي است. با اين توصيف، عرض ميشود كه درمان اين فرد بايد توسط تيمي متشكل از متخصص غدد داخلي، روانپزشك و پرستار انجام شود و اگر متخصصين غدد داخلي، توصيه براي بستري شدن دارند، حتماً ضرورت دارد با تشخيص مشكلات زمينهاي بيمار، امكان درمان و تغيير عادات غذايي او نيز فراهم شود.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر