خانواده همسرم رفتارهاي بسيار نامناسبي دارند و همسرم مدام از من ميخواهد كه با آنها خوش برخورد باشم و عيبهايشان را ناديده بگيرم، اما در مقابل نسبت به خانواده من، بسيار بياهميت است در ضمن با يكديگر صميمي نيستيم و در اكثر كارهايش از من مشورت نميگيرد. چه برخورد مناسبي را توصيه ميكنيد؟
بهطور كلي در پديده ازدواج حوزه ارتباط طرفين با خانوادهها متفاوت است، به اين معني كه هيچ همسري مجبور نيست به خانواده همسرش بسيار علاقهمند باشد اما بايستي احترام آنها را حفظ كند.
در صورتي كه زن و شوهر، به برقراري آرامش ميان يكديگر معتقدند و اگر خانواده مقابل، تنشهايي را ايجاد ميكند كه آرامش زن و شوهر را برهم ميزند، بهتر است اين روابط محدود شود و فقط در مناسبتهاي خاص، با يكديگر رفت و آمد داشته باشند. همچنين روزمرگي و يا عادي شدن زندگي، اساس ماهيت زندگي زناشويي است و انسان تنها موجودي است كه در نحوه زندگياش تغيير و تحول به چشم ميخورد، پس چنين اتفاقي در زندگي طبيعي است اما اينكه مرد، حرفهايش را به همسرش نگويد و يا اينكه آنها را با افرادي به غير از همسرش مطرح كند، دلايل مختلفي را به دنبال دارد.
براي مثال، مرد به دليل خستگي، حوصله صحبت ندارد و يا اينكه زن نميداند چطور مرد را به سمت گفتوگو بكشاند و در اين صورت مرد بهترين راه را سكوت ميداند. علاوه بر اين ممكن است زن و شوهر اين توانايي را نداشته باشند كه عيوب يكديگر را بازگو كنند و يا اينكه مرد هنوز به احساس بزرگي و رفتارهاي مردانهبودن و استقلال نرسيده باشد و اين ضعف را با عنوان وفاداري به ارزشهاي خانواده بروز دهد. در همه موارد ياد شده كه وجود مشكلات ارتباطي را نشان ميدهد مراجعه به يك مشاور خانواده و استفاده از راهكارهاي مناسب، در برطرف شدن اين مشكلات بسيار مؤثر است.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر