۲۷ ساله هستم. ۱۰ساله ازدواج کردم و چهار فرزند دارم. حالا همسرم میگوید کسی دیگر را دوست دارد و زندگی برایم سخت است. اصلا حرفم را گوش نمیکند و هر شب به خانه او میرود و من به مرز دیوانگی رسیدم.
نزدیک دو سال است با آقایی آشنا شده ام که همکار هستیم. اوایل خیلی رفتار خشن و حتی دست بزن داشت ولی قسم خورد و بعد قسم دیگر با من بدرفتاری نکرد ولی در جریان روابط گذشته من هست و خیلی حرفهایی که در دوران آشنایی در مورد بقیه همکارها زدم یا روابط گذشته من طعنه میزند. حتی در محل کار به خاطر آن حرفها نمیتوانم با همکارانم حرف بزنم میترسم این شرایط ادامه دار باشد و بعد از ازدواج هم کنار نگذارد. او قبلا ازدواج کرده و یک بچه هم دارد. لطفا راهنماییم کنید.
من حدود 18 سال پیش با یک خانم آشنا شدم تا مدتی که ایشان ازدواج کردند و بعد ایشان با خواهر دوقلو ایشان بودم. بعد از آن چون خواهر کوچک هم ازدواج کردند حدود یازده سال خبری نداشتم تا چند روز پیش ایشان را در اینستاگرام دیدم. با کلی ذوق و دلهره دایرکت دادم و گفت حدود یک سال است که مطلقه شده است. البته او بعد از طلاق در شرکتهای هرمی مشغول به کار شده و با شخصی رابطه عاطفی دارند. الان نمیدانم چکار کنم.
همسرم از من ناراحت است. سال ۸۹ متاسفانه به او خیانت کردم از آن به بعد دیگر نمیتواند فراموش کند. چکار کنم. طلاقم نداد ولی با رفتارش آزارم میدهد چکار کنم دوستش دارم او هم مرا دوست دارد.
آقا هستم و 49 سال سن دارم. همسرم 42 ساله و خانهدار است و خودم كارمند هستم. 27 سال است ازدواج كرده و 4 فرزند داريم. همسرم به شدت پرخاشگر و عصبي است و با كوچكترين موردي عصباني شده و توهين و فحاشي ميكند. مدتي است از سوزش كف پاهايش شكايت دارد. 3-2 بار پيش روانپزشك رفتهايم ولي الان به هيچوجه حاضر به رفتن پيش پزشك نيست. با بچهها هم بدرفتاري ميكند. بهانهگير و بسيار بدبين است و ميگويد ميخواهم با همه قطع رابطه كنم. لطفا كمكم كنيد.