پسری 22 ساله هستم كه با دختری از اقوام آشنا شدهام و رابطهمان در حدی است كه قصد ازدواج داریم، اما مدام بر سر مسائل كوچك و جزئی با هم قهر میكنیم. لطفا راهنماییام كنید چطور با او رفتار كنم.
پسری 23 سالهام كه به مدت یك سال و نیم پیش با دختری از اقوام نامزد كردم و طولی نكشید به خاطر آزارهای خانوادهاش نامزدیام به هم خورد. حالا از ازدواج كردن میترسم و به كسی نمیتوانم اعتماد كنم. لطفا راهنماییام كنید چطور با این ترس كنار بیایم.
دختری 27 ساله دارم كه ازدواج نكرده است و مسوولیت كارهایش را به دیگران محول میكند و از افراد دیگر توقع دارد كه كارهایش را انجام دهند. لطفا بگویید چطور او را راهنمایی كنم تا فرد مسوولیتپذیری شود.
مردی 25 ساله هستم و یك سال است ازدواج كردهام و در گذشته با خانمی آشنا شده بودم كه 3 سال با هم در ارتباط بودیم و قرار بود با هم ازدواج كنیم، اما چون اختلاف طبقاتی شدیدی داشتیم، خانوادهها با ازدواجمان مخالفت كردند، اما نمیتوانم او را فراموش كنم. لطفا راهنماییام كنید.
مدتی است كه دختر 19 سالهام با جوانی آشنا شده است و تمایل به ازدواج دارند. از اینكه او ازدواجی نافرجام داشته باشد، ترس دارم و مدام این فكر را میكنم كه شكست نخورد. لطفا راهنماییام كنید.