اتفاقاتی که در مورد ویلایی ها افتاد

نمی‌توان انکار کرد که «ویلایی‌ها» گل سرسبد اکران سینماها در ماه مبارک رمضان و یکی از بهترین‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر است. این فیلم هم در ساختار و هم در محتوا، أثری قابل تقدیر و احترام است. از همه مهم‌تر اینکه ما پس از مدت‌ها با یک فیلم دفاع مقدسی خوش ساخت و دارای فرم استاندارد مواجه هستیم. این فیلم بدون اینکه دچار شعار زدگی و سطحی گرایی شود، محتوایی با ارزش، ملی و دفاع مقدسی را تجلی بخشیده است.

فیلم «ویلایی‌ها» دارای ارزش‌های زیادی است و می‌توان به طور مفصل درباره این ارزش‌ها صحبت کرد. به طور خلاصه می‌توان گفت که منیر قیدی، کارگردان این أثر در اولین فیلم خود، فراتر از یک فیلم اولی عمل کرده است. به همین دلیل هم ویلایی‌ها در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به عنوان یک پدیده شناخته شد و تقریباً همه منتقدان سینما، از طیف‌ها و باسلایق و دیدگاه های متفاوت، به تحسین این فیلم پرداختند.

«ویلایی‌ها» ایده و موضوعی بکر دارد و از زاویه‌ای تازه به جنگ تحمیلی پرداخته است. این فیلم، دفاع مقدس را در آینه نگاه گروهی از زنان در نسل‌های مختلف بازتاب داده است و با درآمیختن دو سوژه متضاد «زن» به عنوان نماد زندگی و زایندگی و جنگ، به عنوان مظهر خشونت و مرگ، استعاره‌ای از وجه انسانی و انسان‌ساز دفاع مقدس را نمایش داده است.

نکته قابل تأمل این که به رغم حضور یک زن در مقام کارگردان و زنانه بودن فضای درام اما مسیر روایت فیلم از افراط و اغراق در احساسات گرایی در امان مانده است. این در حالی است که فیلم استعداد زیادی در افتادن به سانتی‌مانتالیسم و به اصطلاح، «هندی بازی» داشت. اما اینکه کارگردان، حد نگه داشته و از امکاناتی که در اختیار او بوده به اندازه و در چارچوب مضمون فیلم استفاده کرده، شخصیت دفاع مقدسی فیلم را حفظ کرده است.

وقتی یک فیلم با این ویژگی‌ها، آن هم به عنوان یک پدیده کم یاب که هر چند سال یک بار ممکن است مانند آن ساخته شود، در سینمای کشور به ظهور می‌رسد، توقع همه این است که با استقبال رسانه‌ها، سینمادارها و مدیران فرهنگی مواجه شود. اما واقعیت، دقیقاً برعکس است. یعنی «ویلایی‌ها» برخلاف ارزش هایش، مظلوم واقع شده و مدیران سینمایی نیز با این پدیده، مثل بچه سرراهی برخورد می‌کنند!

اولین ظلم به این فیلم، تعیین زمان نامناسب برای اکران است. «ویلایی‌ها» دقیقاً موقعی روی پرده سینماها رفت که جامعه درگیر انتخابات ریاست جمهوری، امتحانات دانش آموزان و دانشجویان و سپس، ماه مبارک رمضان شد. این درحالی است که حداقل می‌شد زمان مناسبت‌تری، مثل عید نوروز، عید فطر، تعطیلات تابستانی یا فصل پاییز را برای نمایش این فیلم تعیین کرد.

مسئله بعدی، تعداد اندک سینماهای اختصاص یافته برای این فیلم بود. در شرایطی که معمولاً برای فیلم‌های سخیف و سطح پایین، اکران گسترده‌ای فراهم می‌شود، فیلم‌های دارای محتوای ملی و ارزشی، مورد اجحاف قرار می‌گیرند و فضای محدودی برای اکران می‌یابند. به طوری که تعداد سینماهای اختصاص یافته برای نمایش «ویلایی‌ها» نصف فیلم «گشت 2» است. همچنین با نگاهی به سینماهای نمایش دهنده این فیلم دفاع مقدسی می‌توان دریافت که هیچ یک از سینماهای میدان انقلاب به این فیلم اختصاص نیافته است! حالا هم که مانع از اکران مناسب برای این فیلم شده‌اند، قصد دارند تا به بهانه فروش پایین، آن را از دور اکران خارج کنند.

در همه جای دنیا فیلم‌هایی که به موضوعات ملی می‌پردازند از حمایت و پشتیبانی نهادهای دولتی و حاکمیتی برخوردار می‌شوند. اما در کشور ما وضعیت به گونه دیگری است و نهادهای دولتی، پشت فیلم‌هایی مثل «ویلایی‌ها» را خالی می‌کنند!

از دولت و سازمان سینمایی توقع چندانی نمی‌رود، اما جای شگفتی است که چرا ارگان‌هایی مثل صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی برخورد غیرمنصفانه‌ای با این فیلم کردند؟! آن هم در شرایطی که همین چند روز پیش، رهبر انقلاب بر حفظ خاطرات و ارزش‌های دفاع مقدس تأکید کردند. با بیانات رهبر انقلاب انتظار داشتیم که نهادی مثل سازمان تبلیغات اسلامی به جای اینکه سینماهای تحت مالکیت خود را دربست دراختیار فیلم «گشت 2» قرار دهد، تعداد بیشتری از سالن‌های خود را به نمایش «ویلایی‌ها» اختصاص می‌دادند.

«ویلایی‌ها» تازه‌ترین قربانی بی عدالتی حاکم بر سینمای ایران است. هر چند که عوامل متعددی در ایجاد این فضای نامتوازن و ناعادلانه دخیل هستند، اما مسئول اصلی این وضعیت، سازمان سینمایی است. سازمان سینمایی با کم کاری‌ها و سیاست‌های اشتباه خود، بی‌عدالتی را به سینمای کشورمان تحمیل کرده است. وقتی می‌بینیم بسیاری از هنرمندان و فعالان سینما Cinema طی سال‌های اخیر بی‌کار مانده‌اند و مدیریت سینمایی دولت نسبت به آن‌ها بی‌توجه است، ظلم در اکران یک فیلم دفاع مقدسی نیز نتیجه همین شرایط است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
آرش فهیم