من فمنیست نیستم؛ نیکی کریمی هم فمنیست نیست

 

اولین سوالی که پیش می‌آید استفاده از مضمون قصاص است. باتوجه به استفاده چندباره از آن در فیلم‌های مختلف، تفاوت این مضمون مشخص در فیلم‌ شما با سایر فیلم‌ها در چیست؟

آذر قصه‌ی قصاص و رضایت نیست بلکه این فضا بستری را فراهم می‌کند که به بهانه‌ی موقعیتی که آذر در آن قرار دارد؛ به کاراکتر درونی و واکنش‌های فردی او نسبت به رفتارهایی که جامعه شامل خانواده و همسر و دوستان و آشنایان او از خود نشان می‌دهند، نزدیک شویم.

اینجا مضمون قصاص بهانه‌ای است تا موقعیتی خلق شود و شاهد این باشیم که کارکتر اصلی داستان برای هموار کردن موانع و مشکلات پیش‌رو برای حفظ موقعیت و چارچوب چگونه تلاش می‌کند و در آخر چه بازخورد و نتیجه‌ای از تلاش خود می‌گیرد. در اینجاست که فیلم نشان می‌دهد این شخصیت در بزنگاه موردنظر در چه موقعیتی به لحاظ تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد و واکنش او نسبت رفتارها و هنجار و ناهنجار جامعه چیست. اساسا فیلم به استقلال و تلاش یک زن برای حفظ موقعیت زیستی یک زن در جامعه می‌پردازد.

شما قبول ندارید فیلم‌تان یک اثر فمنیستی است. به‌نظر خانم نیکی کریمی هم در مقام تهیه کننده فیلم گرایش‌های فمنیستی دارند. آیا در طول ساخت فیلم تحت تاثیر ایشان بودید؟

فکر می‌کنم این نظر و برداشت به دلیل نظر و دیدگاه تهیه‌کننده فیلم است و نیز موقعیتی که ایشان به عنوان بازیگر Actor و تهیه‌کننده داشته‌اند و احتمالا بحث‌هایی که پیش از این درباره فمینیست داشته‌اند. ولی من شخصا این نگاه و نظر را ندارم چراکه در فیلم ما با کاراکتر زنی مواجهیم که برای رسیدن به مقصود خود که تلاش برای ارتقای سطح اقتصادی خانواده است؛ با همسر خود همراه است و اصرار به همراهی و یاری او دارد اما پس از بروز مشکلاتی که سر راه او و همسرش قرار می‌گیرد، با زنی روبرو می‌شویم که برای برون‌رفت از شرایط موجود ناگزیر به ادامه راهی‌ست که پیش از این با همسر خود تجربه کرده است. او اصرار به ادامه راه دارد و البته ویژگی‌های یک قهرمان را دارد که برای رسیدن به مقصودش و اگر بپذیریم که در جامعه‌ای مردسالار زندگی می‌کنیم، پس می‌توانیم آذر را باور کنیم. قبول داریم که حدود و میزان حضور زن در جامعه را عرف و شرع تعیین می‌کند. طبعا موانع و عوامل بازدارنده آذر برای حضور در جامعه نیز جنس مخالف اوست نه زنان قصه. به همین دلیل است که ما در موقعیت‌های مختلف آذر را در مواجهه با موانعی می‌بینیم که مردان برای او به وجود آورده‌اند. من فقط این نگاه را در فیلم دنبال کردم و شخصا رویکرد فمنیستی به داستان نداشتم.

ساخت فیلم اول چگونه تجربه‌ای بود؟

واقعیت ماجرا این است که تا روزهای آخر درگیر آماده‌سازی به لحاظ صدا و موسیقی بودیم. با توجه به حجم و فشردگی کارهای پست پروداکشن برای اغلب پروژه‌ها، موسیقی ما هم دیر آماده شد و بعد از میکس موسیقی فرصت نبود یکی دو نمایش برای فیلم داشته باشیم و بازخورد آن را قبل از جشنواره تجربه کنیم تا بعدا به فراخور فضای فیلم آن را کم و زیاد کنیم. بعد از اولین نمایش در برج میلاد و چند سینمای دیگر؛ احساس می‌کنم باید در فیلم تجدیدنظر کنم تا اتفاق بهتر در برقراری ارتباط با مخاطب رخ دهد.

برای جوان‌هایی که دنبال ساخت اولین فیلم‌شان هستند؛ چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهاد ویژه‌ای ندارم جز اینکه روی نگاه و نگرش خود ایستادگی کنند و برای رسیدن به مقصود خود؛ فقط و فقط به فیلم و قصه خود فکر کنند تا بتوانند تماما فیلم موردنظر خود را بسازند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی