سفرنامه خواندنی زن و شوهر سینمایی ایران در چین+ تصاویر
رکنا: مهراب قاسم خانی نویسنده کشورمان مدتی است به همراه همسر و فرزندانش به چین سفر کرده و اتفاقات جالب سفرش را در اینستاگرامش منتشر کرده است.
سفرنامه مهراب قاسمخانی در چین / بخش اول:
اولین نکته ای که از بدو ورود به چین متوجه میشید اینه که یه ایرانی هیچ رقم اینجا احساس غربت نمیکنه. حالا نمیدونم ما فرهنگ ارزشمندمون رو صادر کردیم به اونا یا اونا فرهنگ غنی خودشون رو صادر کردن به ما… ولی اینجا هم هیچ ماشینی چراغ قرمز رو به گلگیر چپش هم حساب نمیکنه. هیچ عابری خط عابر رو به گلگیر چپ همون ماشین حساب نمیکنه، همه بوق میزنن، خط ویژه مخصوص ماشینائیه که بیشتر عجله دارن، همه روی زمین آشغال میریزن و تف میکنن… خلاصه که شما میتونید توی پیاده رو های پکن قدم بزنید و در حالی که اشک غرور توی چشمانتون حلقه زده ترانه وطنم، وطنم رو زیر لب زمزمه کنید… پ.ن. اول:حتی به شکلی باور نکردنی همه اجناس مغازه ها هم عین ایران چینیه
پ. ن. دوم:استادیوم آشیانه پرنده و مکعب آبی پکن
سفرنامه مهراب قاسمخانی در چین / بخش دوم:
اگه یه روزی تصمیم گرفتید یه چینی رو بترسونید باهاش انگلیسی صحبت کنید. نود درصدشون وقتی باهاشون انگلیسی حرف میزنید به سرعت فرار میکنن. اون ده درصدی هم که فرار نمیکنن در جواب سوال انگلیسی شما یه ربع باهاتون چینی حرف میزنن. در عوضش زبان اشاره هم اینجا هیچ کاربردی نداره. مثلاً شما اگه سه تا از یک چیزی بخواهید و با انگشت عدد سه رو بهشون نشون بدید، قطعاً دو تا از اون چیز بهتون میدن… نکته دیگه این که زبانشون یه جوریه که هی فکر میکنید یکی داره فارسی حرف میزنه. به جان خودم من چند بار شنیدم یکی گفت “محسن بدو بیا اینجا” یا “آقا مهراب چطوری؟” یا “رختخوابو جمع کن” یا … بعد برگشتم دیدم یه چینی داره با یه چینی دیگه چینی حرف میزنه
پ.ن. اول:یه مشکلی هم با شمارش دارن که نمیدونم دقیقاً چیه. مثلاً من امروز به یه مغازه دو تا دونه اسکناس صد یوانی دادم. دو بار با دست شمردشون، سه بار هم گذاشت تو دستگاه شمارش اسکناس
پ.ن دوم:امروز برای تهیه یه قرص سرما خوردگی برای نیروانا، مجبور شدم کلی ادای خارش گلو و آب ریزش بینی دربیارم. حالا خودتون تصور کنید برای پرسیدن آدرس باغ وحش یا دستشویی ناچار به انجام چه حرکاتی شدم
پ.ن. سوم:عکس مربوط به مسیجائیه که امروز برای من اومده روی سیم کارتی که از اینجا گرفتم. نمیدونم شارژش داره تموم میشه، یا یه میلیون یوان برنده شدم، یا تبلیغ آهنگ پیشواز چینیه…
سفرنامه مهراب قاسمخانی در چین / بخش سوم:
تا حالا شده شیشه های ماشین رو با کهنه خیس بشورید و آبش رو بچلونید توی سطل؟ توی چین بهش میگن سوپ. با این تفاوت که نه بو داره و نه مزه. یکی دیگه از عادات غذایی مردم چین اینه که همونطور که توی تایلند هر چیزی رو که سیخ توش فرو بره میخورن، توی چین هم هر چیزی رو که توی قابلمه جا بشه روش آب میریزن، میجوشونن، میخورن. البته اگه فکر کردین اون چیزایی رو که توی قابلمه جا نمیشن نمیخورن سخت در اشتباهید. اونا رو هم یه جوری جا میکنن توی قابلمه میجوشونن. اصلاً قابلمه نکته انحرافی بود. مهم اینه که اون چیز قابل جوشوندن باشه. هیچ اعتقادی هم به نمک و فلفل و ادویه جات ندارن. فقط بجوشه کافیه
پ.ن. اول:البته نه که فکر کنید همه چی رو میجوشونن. یه سری شیرین کاری متنوع هم بلدن. مثلاً برعکس همه جای دنیا که مرغ رو از روی مفاصلش قطعه قطعه میکنن، اینجا با ساطور میفتن دنبال مرغ از هر جاش که ساطور گرفت قطعش میکنن. در نتیجه شما هیچ وقت نمیفهمید کجای مرغ رو دارید میخورید. یا مثلاً تخم مرغ رو میذارن میگنده بعد میپزنش که نتیجه اش یه تخم مرغ سبز خوش رنگی میشه که هیچ رقم نمیشه خوردش
پ.ن. دوم:با همسر جان روی دیوار بزرگ چین
مروز رسیدیم شانگهای و مهمون یه دوست خوب بودیم. یه دوست مجری، خواننده و بازیگر که اینجا بین چینی ها معروفه و همه توی خیابون میشناسنش. اینجا بهش میگن “خوا بوبو” که معنیش میشه “چینی که ایرانیه”. هیجان انگیز نیست؟ یه ایرانی داریم که توی یه کشور دیگه معروفه. اونم یه کشور با دو میلیارد جمعیت. اسمش هست آرش استیلاف. فکر میکنم بعداً بیشتر ازش میشنویم
سفرنامه مهراب قاسمخانی در چین/ بخش چهارم:
خیلی در مورد این که چینی ها به چه چیزایی اعتقاد دارن اطلاعات ندارم، عوضش توی این چند روز کشف کردم که به چه چیزایی اصلاً اعتقاد ندارن. مثلاً به نمک و ادویه و دم کنی اصلاً اعتقاد ندارن که قبلاً گفتم. ولی یه چیز دیگه که بهش اعتقاد ندارن رختکنه. البته توی استخراشون یه سالن دارن ولی خبری از اتاق و در و پرده نیست. همه شون هم همون وسط با همون اوضاع راست راست راه میرن و معاشرت میکنن. حالا این که قبل از شنا مجبورید اون مناظر رو ببینید یه طرف، توضیحش برای نویان که اینجا همه خیلی با هم دوست و صمیمی هستن یه کم سخت بود. یه چیز دیگه که اینجا بهش اعتقاد ندارن شلنگ دستشوئیه که باعث میشه در موارد خاص لحظات سختی رو سپری کنید. به پوشک هم اعتقاد ندارن اصلاً. به جاش یه شلوارایی پای بچه ها میکنن که پشت و جلوش یه سوراخ گنده ست و همه محتویاتشون بیرونه، عوضش میتونن هر جا که چیزشون گرفت همونجا کارشونو بکنن. علاوه بر اینها به دنده یک هم اعتقاد ندارن. تقریباً هر تاکسی که سوار میشیم راننده با دنده دو راه میفته. کلی هم جونشون بالا میاد و ماشین ریپ میزنه ولی از دنده یک استفاده نمیکنن
پ.ن. اول:این سفرنامه ها معنیشون این نیست که چین جای بدیه. اتفاقاً جای خیلی متفاوت و خاصیه
پ.ن. دوم:اگه تصمیم گرفتید یه روز به چین سفر کنید علاوه بر نمک و ادویه و دمکنی، یه شلنگ توالت و یه رختکن و یه دنده یک با خودتون ببرید.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
منبع: نت نوشت
اخبار زیر را از دست ندهید:
اشک های پسر دانشجو در دادگاه قتل هم کلاسی
پیامک جان دو نوزاد را گرفت + عکس
قتل پسرخوانده برای انتقام جدایی از همسر + عکس
به شوهرم گفتم با بهنام دوست شدم طلاقم بده قبول نکرد / حتی بهنام هم با او صحبت کرد ولی ... + عکس
وقتی که سوپراستار های زن سینما پسر جوانی را غافلگیر کرد! +عکس
نمایی متفاوت از لباس های رنگارنگ 3 بازیگر زن +عکس
خواننده مشهور ترک از شوهر ایرانی اش جدا شد! +عکس
ارسال نظر