اعتراف عجیب راننده شیطان صفت + جزئیات از ناگفته های تلخ 3 زن تهرانی
رکنا: راننده شرور خودروی زانتیا که بهخاطر کینه از همسرسابقش، تصمیم به انتقام از زنان گرفته بود به بهانه مسافرکشی آنها را داخل خودرویی که هیچ راه فراری نداشت مورد آزار و اذیت شیطانی قرار میداد.
به گزارش رکنا، نخستین شکایت از این مرد میانسال چند روز قبل از سوی زن جوانی به پلیس مطرح شد. وی که بسیار هراسان و نگران بود در تماس با پلیس از ربوده شدن و آزار و اذیت خود توسط راننده یک خودروی زانتیا خبر داد.
مرد زانتیا سوار در جاده های بهشت زهرا به این زنان تعرض می کرد
او در تحقیقات گفت: خانهام در اطراف جاده بهشت زهرا است. آن روز از محل کارم بیرون آمدم و منتظر تاکسی بودم که خودروی زانتیایی مقابل پایم توقف کرد. راننده مرد میانسالی بود و خودرواش هم فرسوده و قدیمی بود بههمین خاطر اطمینان کردم و سوار شدم. البته به غیر از من مسافر دیگری هم داشت. بعداز طی مسافتی مسافرش پیاده شد و ناگهان راننده زانتیا تغییر مسیر داد.
او ادامه داد: با تغییر مسیرش خیلی ترسیدم و سعی کردم که از خودرو پیاده شوم. اما درها از داخل باز نمیشد. هر چه التماسش کردم بیفایده بود و او در بیابانهای اطراف جاده بهشت زهرا توقف کرد و سپس داخل خودرو مرا مورد تعرض قرار داد. بعد هم دوباره به راه افتاد و مرا در نزدیکی خانهام رها کرد.
با شکایت زن جوان کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. در ادامه بررسیها آنها با شکایت مشابه دیگری مواجه شدند. زن جوان دیگری در جاده بهشت زهرا قربانی جنایت سیاه راننده زانتیا شده بود.
تصویر چهره نگاری شده متهم از سوی زن جوان شباهت زیادی با راننده قبلی داشت و با توجه به یکسان بودن نوع خودرو و شباهت تصویر متهمان احتمال اینکه هر دو جنایت سیاه از سوی یک نفر صورت گرفته شده باشد، مطرح شد.
بررسیها دراین باره ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی به پلیس زنگ زد و گفت: به تازگی ازدواج کردهام و همسرم لحظاتی قبل هراسان با من تماس گرفت و گفت سوار خودروی زانتیایی شده که راننده قصد آزار و اذیت او را دارد. خانهمان حوالی بهشت زهرا است و در راه بازگشت به خانه به دام راننده شیطان صفت گرفتار شده است.
بدنبال اعلام این تماس مأموران بلافاصله وارد عمل شدند اما دقایقی بعد دوباره مرد جوان با پلیس تماس گرفت و از فرار همسرش خبر داد و گفت: همسرم موفق شده از دست راننده فرار کند.
کشف سرنخ
بلافاصله تحقیقات از زن 18 ساله که موفق به فرار شده بود شروع شد. او گفت: راننده مردی میانسال بود و خودرواش هم فرسوده و قدیمی، از طرفی دو مسافر هم داخل خودرواش بودند و همه اینها باعث شد که به او اعتماد کنم و سوار خودرواش شدم. اما مسافرها در بین راه پیاده شدند و ناگهان راننده تغییر مسیر داد و در جادهای خلوت پیچید. تازه آن زمان بود که فهمیدم چه نقشه شومی در سر دارد. ابتدا سعی کردم در ماشین را باز کنم اما درها از داخل باز نمیشد. بشدت ترسیده بودم که ناگهان فکری به ذهنم رسید، دستم را از شیشه نیمه پایین پنجره بیرون برده و در را باز کرده و خودم را از ماشین بیرون انداختم. بعد با تمام قوا در خلاف جهت فرار کردم و درنهایت موفق شدم با کمک مرد جوانی که در یک کیوسک روزنامه فروشی کنار جاده ایستاده بود، نجات پیدا کنم. حین فرار عینک قرمزرنگم که روی دسته آن اسم خودم و همسرم را حک کرده بودم داخل ماشین متهم افتاد. اما در همان گیر و دار موفق شدم شماره پلاک خودرو را حفظ کنم گرچه که همه اعداد یادم نیست.
دستگیری مرد زانتیا سوار
با اعدادی که زن جوان از پلاک خودروی متهم در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران موفق به شناسایی خودروی زانتیا و مالک آن بهنام بابک شدند. مأموران برای دستگیری راننده زانتیا به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت وارد عمل شده اما مشخص شد که مرد میانسال در مسافرخانهای در جنوب تهران ساکن شده است.با بهدست آمدن این اطلاعات، مأموران راهی مسافرخانههای جنوب تهران شدند و پس از جست و جوی فراوان در نهایت موفق به شناسایی متهم شدند. این در حالی بود که خودروی زانتیای بابک نیز در نزدیکی مسافرخانه پارک شده بود.
در بازرسی از خودروی زانتیا مشخص شد وی به عمد درهای آن را خراب کرده و همچنین عینک قرمز رنگ زن جوان نیز زیر صندلی شاگرد داخل خودرو کشف شد.مرد میانسال ابتدا منکر این بود که زنان جوان را سوار خودرواش کرده است. اما مدارکی که کارآگاهان در خودروی او پیدا کردند و همچنین مواجهه حضوری شاکیها باعث شد که وی لب به اعتراف باز کند.
متهم گفت: مدتی قبل از همسرم جدا شدم و او مهریهاش را به اجرا گذاشت. بهخاطر پرداخت مهریه همه خانه و زندگی و سرمایهام را از دست دادم و سرگردان مسافرخانههای جنوب شهر شدم. از همسرم کینه به دل گرفته بودم و تصمیم به انتقام از زنان گرفتم آنها را بهعنوان مسافر سوار میکردم، اما به آنها تجاوز نکردم فقط آنها را می ترساندم و بعد هم در نزدیکی خانه هایشان پیاده میکردم.
با آنکه متهم همچنان منکر آزار و اذیت زنان بود، اما اظهارات شاکیها، نظریه پزشکی قانونی و مدارک و شواهدی که کارآگاهان پلیس بهدست آوردند نشان میدهد که او واقعیت را نمیگوید. بنابراین به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت متهم در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت و از کسانی که توسط این راننده زانتیا مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، خواسته شد برای شکایت به اداره شانزدهم پلیس آگاهی یا شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت بروند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
جزای مفسد فی الأرض اعدام است