به گزارش رکنا، تولد سراسر خیر و برکت حضرت صاحب‌الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف از مادری با اصالت از سرزمین روم و پدری امام حسن عسکری علیه السلام رویدادی است که نشان از اتصال شرق و غرب عالم حول محور آن وجود مبارک دارد؛ اما درباره وقوع این ازدواج تا تولد امام زمان علیه السلام سؤالاتی مطرح می‌شود. اینکه حضرت نرجس خاتون چگونه به خانه امام عسکری علیه السلام وارد شدند؟ این تولد مبارک چگونه از چشم مأموران معتصم عباسی پنهان ماند و به وجود مقدس آن حضرت آسیبی وارد نشد؟ حیله جعفر کذاب چه بود و چطور توسط امام زمان علیه السلام خنثی شد؟

حجت‌الاسلام مهدی نیلی پور، نویسنده و مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف شرایط میلاد پر خیر و برکت حضرت صاحب الزمان علیه السلام را مورد بررسی قرار داده است. آن طور که این کارشناس مهدوی توضیح می‌دهد، در منابع تاریخی نوشته شده دورانی که این بانوی محترم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باردار بود، به اراده خدای متعال حتی در ظاهر ایشان نشانی از بارداری معلوم نبود تا کسی متوجه این امر نشود. به طوری که گفته شده حتی عمه آن حضرت هم تا شب نیمه شعبان که امام زمان علیه السلام به دنیا آمدند، متوجه ایشان نشده بود و از این موضوع بی‌خبر بود. تا اینکه در این شب امام حسن عسکری علیه السلام به حکیمه خاتون فرمودند: «امشب در خانه ما بمان که حجت خدا به دنیا می‌آید.» به این صورت بود که مولود مبارکی که خیر و برکت سرشار برای همه انسان‌ها در طول تاریخ دارد، در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمد و این اتفاق مهم همچنان از مأموران عباسی پنهان باقی ماند.

نحوه ازدواج پدر و مادر امام زمان علیه السلام

می‌دانیم که مادر گرامی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از شاهزادگان رومی هستند. چگونه ازدواج امام حسن عسکری با این بانو فراهم شد، آن هم در شرایطی که آن امام بزرگوار تحت کنترل و مراقبت شدید حکومتی بودند؟

نرجس خاتون یکی از نوه‌های قیصر، پادشاه روم بزرگ بود. ماجرای ازدواج امام حسن عسکری با این بانوی گران‌قدر در منابع تاریخی به این صورت ثبت شده که این خانم در خواب، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها را می‌بیند که ایشان را به اسلام دعوت می‌کند و در ضمن ایشان را برای فرزندش یعنی امام حسن عسکری علیه السلام خواستگاری می‌کند.

این خانم در ابتدا از این خواب تعجب می‌کند و مفهوم آن را درک نمی‌کند. اما به خواست خدای متعال این خواب چند بار دیگر تکرار می‌شود. این بانوی گران‌قدر بر طبق این رؤیای صادقه به جمع افرادی می‌رود که در جنگ میان مسلمان‌ها با امپراتوری روم به اسارت درآمده بودند، چراکه می‌خواست از این طریق خود را به آن امام شریف رسانده و مفهوم خواب خود را بپرسد.

از سوی دیگر امام هادی علیه السلام، پدر بزرگوار امام حسن عسکری علیه السلام، با علم به این موضوع و بر اساس حکمتی و دانشی که از سوی خدای متعال به ایشان داده شده این موضوع را متوجه شدند. آن حضرت شخصی را مأمور کردند تا برای خرید این بانو و آزاد کردن ایشان به بازار برود. چراکه نرجس خاتون در قالب کنیز به بازار آورده شده بودند و فردی قصد فروش ایشان را داشت.

ورود نرجس خاتون به خانه امام عسکری علیه السلام

مأموری که از سوی امام هادی علیه السلام فرستاده شده بود، چطور این بانوی بزرگوار را شناخت؟

مشخصات این بانو، محل فروش و حتی قیمتی که فروشنده عنوان می‌کرد را امام هادی علیه السلام به او آموخته بودند تا در انجام مسئولیت خود دچار اشتباه نشود. آن حضرت هم همه این مسائل را به اذن الهی و حکمت امامت خود می‌دانستند.

به این صورت بوده که آن مأمور و فرستاده امام هادی علیه السلام، نرجس خاتون را شناخت و به مقدار تعیین شده ایشان را خریداری کرده و به منزل امام آورد. نرجس خاتون در خانه امام هادی تحت تربیت حکیمه خاتون، عمه دانشمند و جلیل‌القدر آن حضرت قرار گرفت تا اینکه به اسلام مشرف شده و احکام و اصول اسلامی را آموخت.

ورود در قالب کنیز

در آن دوران منزل امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام تحت کنترل شدید نیرو‌های بنی‌عباس بود. چگونه نرجس خاتون وارد خانه امام شد و مأموران مخالفت نکردند؟

به این علت که ایشان در قالب کنیز به خانه امام وارد شد. مأموران با ورود و خروج کنیزان مخالفت نمی‌کردند. چون به هیچ وجه تصور نمی‌کردند که یکی از همین افراد مادر امام موعود علیه السلام باشد. درواقع تصور نمی‌کردند کنیزی بتواند به عنوان مادر آخرین حجت خدا باشد. به همین علت حساسیتی نسبت به ورود کنیز به خانه آن حضرت نشان ندادند.

به هر حال داشتن کنیز هم در آن دوران مرسوم بود. حتی افرادی که با امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام کاری داشتند، عمدتاً در همین قالب کنیز و خدمه به خانه ایشان رفت‌وآمد می‌کردند.

پس ازدواج پدر و مادر امام زمان علیه السلام مخفیانه اتفاق افتاد.

همین طور است. این ازدواج پر خیر و برکت به اراده الهی به صورت مخفیانه و به دور از چشم مأموران بنی‌عباس در خانه حکیمه خاتون عمه امام هادی علیه السلام اتفاق افتاد. هرچند که این بانوی محترم در ابتدا در قالب کنیز به خانه ایشان وارد شده بود، ولی به درجات معنوی بالایی رسیده بود.

تولد مخفیانه امام زمان علیه السلام در نیمه شعبان

حال این سؤال مطرح می‌شود که دوران بارداری نرجس خاتون چگونه گذشت که مأموران عباسی متوجه این تولد مبارک نشدند؟

آن طور که در منابع تاریخی نوشته شده، دورانی که این بانوی محترم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باردار بود، به اراده خدای متعال دورانی بود که حتی در ظاهر ایشان نشانی از بارداری معلوم نبود تا کسی متوجه این امر نشود. به طوری که گفته شده حتی عمه آن حضرت هم تا شب نیمه شعبان که امام زمان علیه السلام به دنیا آمدند، این خانم هم متوجه بارداری ایشان نشده بود و از این موضوع بی‌خبر بود. تا اینکه در این شب امام حسن عسکری علیه السلام به حکیمه خاتون فرمودند: «امشب در خانه ما بمان که حجت خدا به دنیا می‌آید.»

به این صورت بود که مولود مبارکی که خیر و برکت سرشار برای همه انسان‌ها در طول تاریخ دارد، در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمد و این اتفاق مهم همچنان از مأموران عباسی پنهان باقی ماند.

اطلاع شیعیان از تولد موعود

تا چه زمانی مخفی نگه داشتن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسط خانواده آن حضرت ادامه داشت؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم چگونه یاران و شیعیان آن حضرت از این تولد مبارک باخبر شدند؟

به دستور خدای متعال، امام حسن عسکری علیه السلام تا وقتی که به شهادت رسیدند، فرزند پر خیر و برکت خود یعنی امام زمان علیه السلام را جز به تعداد معدودی از شیعیان نشان نداده بودند تا مبادا جان آن حضرت به خطر بیفتد. این افراد وقتی امام زمان علیه السلام را که در آن زمان خردسال بودند، مشاهده و زیارت می‌کردند، خبر این اتفاق خوش را به سایر شیعیان می‌رساندند.

در عین حال امام حسن عسکری علیه السلام برای تعدادی از وکلای خود از جمله در شهر قم نامه‌هایی فرستاده و مژده تولد آخرین حجت خدا را داده بودند.

ماجرای نمایان شدن چهره نورانی امام زمان علیه السلام برای مردم

با این وجود آیا هرگز چهره مبارک امام زمان علیه السلام برای همه مردم و به خصوص مأموران بنی‌عباس آشکار شد و آن‌ها توانستند این امام بزرگوار را با چشم خود ملاقات کنند؟

نمایان شدن چهره نورانی حضرت بقیه‌الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی اتفاق افتاد که امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند.

چگونه؟

امام حسن عسکری علیه السلام برادری به نام جعفر داشتند. جعفر فرزندی ناصالح برای امام هادی علیه السلام و برادری آزاردهنده برای امام حسن عسکری علیه السلام بود. در بعضی منابع نوشته شده که او به عنوان مأمور مخفی حاکمان بنی‌عباس، در خانه پدر و برادر خود رفت و آمد می‌کرد تا خبر تولد آخرین حجت خدا را به آن‌ها بدهد و فرصتی برای مأموران خبیث عباسی فراهم کند تا آخرین امام را به شهادت برسانند.

اما می‌دانیم که به اذن خدا، جعفر به این کار و این خیانت بزرگ موفق نشد و هرگز ندانست که آخرین حجت خدا یعنی امام زمان علیه السلام متولد شده است. به همین دلیل و بر اساس جهل و دنیاپرستی که در وجود جعفر قرار داشت، وقتی دید امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسیده اند، تصمیم گرفت ادعای امامت کند. او خودش را آماده کرده بود که بر پیکر مطهر امام حسن عسکری علیه السلام نماز بخواند، چون گمان می‌کرد بعد از آن حضرت امامی نیست که شایسته این کار باشد.

پیکر مطهر امام حسن عسکری علیه السلام را بعد از شهادت آن حضرت، به بیرون از خانه و مقابل چشم مردم و مأموران عباسی قرار دادند تا بر ایشان نماز خوانده شود. جعفر آماده اقامه نماز شده بود که طبق نوشته منابع تاریخی، «ناگهان کودکی گندمگون که همچون پاره‌ای ماه می‌درخشید با مو‌های پیچیده و دندان‌هایی که از هم فاصله داشتند، از داخل خانه بیرون آمد. لباس جعفر را گرفته و کشید و او را با عنوان عمو مورد خطاب قرار داد و فرمود که: عمو! کنار برو، من از هر کسی بر نماز خواندن بر پیکر پدرم شایسته‌تر هستم.» در این زمان بود که چهره مبارک و نورانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای مردم و مأموران عباسی نمایان شد.

ناتوانی مأموران از دستگیری حضرت صاحب الزمان علیه السلام

در این زمان مأموران عباسی اقدام به دستگیری آن حضرت نکردند؟

آن‌ها در بهت و تعجب غرق شده بودند زمانی که آن حضرت بر پیکر پدر گرامی خود به نماز ایستاده بودند. به همین دلیل به خواست خدا فقط توانستند حضور ایشان را ببینند و اراده‌ای برای دستگیری و آزار ایشان نداشتند. پس از اینکه اقامه نماز بر پیکر مطهر امام حسن عسکری علیه السلام به پایان رسید، آن حضرت را تدفین کردند و سپس امام زمان علیه السلام به داخل خانه رفتند.

این موقع بود که عده‌ای از شیعیان برای پرسیدن سؤالات خود و رساندن وجوهات خمس و زکات آماده بودند. آن‌ها هم از این رویداد تعجب کرده بودند و نمی‌دانستند جعفر امام است یا آن کودک خردسال که بر پیکر امام عسکری علیه السلام نماز خواند. آن‌ها ابتدا به سراغ جعفر رفتند، چون او ادعای امامت کرده بود به او گفتند اگر امام هستی باید با علم الهی بگویی که داخل هر کیسه چه مبلغ پول و چه چیز‌هایی وجود دارد و از سوی چه افرادی به سوی امام فرستاده شده است. جعفر نتوانست جوابی بدهد و کذاب بودن او برای همه ثابت شد.

در این موقع از طرف امام زمان علیه السلام پاسخی آوردند که داخل کیسه‌ها فلان مبلغ وجود دارد و از سوی فلان افراد فرستاده شده است. حتی عنوان شد که کدام سکه‌ها طلا هستند و کدام یک و چه تعداد فقط روکش طلا دارند. به این صورت همه یقین پیدا کردند که همان کودک خردسال امام زمان و منجی موعود علیه السلام است.

آغاز غیبت امام زمان علیه السلام

این خبر مهم به معتصم عباسی رسید که با وجود مراقبت‌های شدید و کنترل‌های سخت‌گیرانه از امام حسن عسکری علیه السلام و خانواده آن حضرت، ایشان دارای فرزند شده است که بر پیکرشان نماز خوانده و ایشان را دفن کرده است. اما به خواست خدای متعال حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف از چشم‌ها پنهان شدند تا کسی از دشمنان آن حضرت نتواند به جان مبارک ایشان صدمه‌ای وارد کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی