گفتگوی اختصاصی با 2 زن پلید تهرانی / خانم منشی برای آقای رییس دسیسه داشت + عکس
حوادث رکنا:مهدی ابراهیمی / 2 زن و 2 مرد با طراحی یک سرقت میلیاردی به خانه مدیر یک شرکت رفتند و پس از بستن دست و پاهای زن جوان 43 هزار دلار سرقت کردند.
به گزارش اختصاصی رکنا، سردار علیرضا لطفی، رییس پلیس آگاهی تهران در راستای این خبر گفت: چندی قبل ماجرای سرقت مقرون به آزار در شمال تهران به پلیس گزارش شد و با توجه به حساس بودن پرونده تیمی از ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقت میلیاردی وارد عمل شدند.
سردار لطفی ادامه داد: کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پیبردند که ابتدا یک زن ابتدا در خانه را به صدا در آورده و بعد از باز کردن در از سوی زن صاحبخانه ناگهان 2 مرد و یک زن وارد خانه شده و پس از بستن دست و پاهای زن جوان به سراغ گاوصندوق رفته و اقدام به سرقت طلا، جواهرات، پول و ارز به ارزش یک میلیارد تومان کردهاند.
رییس پلیس آگاهی تهران اظهار داشت: تیم پلیسی در همان تحقیقات ابتدایی به 2 کارمند شرکت همسر زن صاحبخانه که از کارمندان اخراجی بودند مشکوک شدند و پس از دستگیری 2 کارمند شرکت مشخص شد متهمان با توجه به اطلاعاتی که از خانه مدیر شرکت داشته 2 مرد و یک زن را اجیر کرده و نقشه سرقت میلیاردی را به اجرا گذاشتهاند.
وی افزود: خیلی زود ماموران با ردیابیهای پلیسی متهمان را دستگیرکردند و بخشی از اموال سرقتی نیز از متهمان کشف شد.
مدیر شرکت که از خانهاش سرقت میلیاردی شده است به خبرنگار رکنا گفت: روز 15 آبان ماه زنی با چهرهای فریبنده در خانهمان را به صدا در آورده و زنم را با نام خودش صدا میزند و همسرم که احتمال میداد یکی از همسایهها پشت در خانه است اقدام به باز کردن در میکند و در این صحنه 2 مرد و یک زن وارد خانه شده و با تهدید اقدام به بستن دست و پای همسرم میکنند.
وی افزود: دزدان ابتدا ادعا کرده بودند که مامور پلیس هستند که بعد از سرقت ماموران در تحقیقات پی بردند که پشت پرده این سرقت، منشی اخراجی و یکی از تحصیلدارهای شرکت است.
مرد جوان ادامه داد: همسر تحصیلدار شرکت بارها برای کار نظافت به خانهمان مراجعه کرده بود و اطلاعات کامل به خانهمان داشته که روز سرقت 2 مرد و زن جوان با پوشاندن چهرهشان وارد خانه شده و مستقیم به سراغ گاوصندوق خانه رفتهاند.
ترس از یادآوری روز سرقت
زن مدیر شرکت نیز که هنوز با یاد آوردن صحنه سرقت ترس در چهرهاش نمایان است به خبرنگار رکنا گفت: ساعت 13:15 دقیقه سه شنبه 15 آبانماه بود که در خانه را زدند و یک خانم چادری پشت در بود که مرا با اسم خودم صدا زد و فکر کردم یکی از همسایهها است و به محض باز کردن در، 2 مرد و یک زن وارد خانه شدند و ادعا کردند مامور هستند.
وی افزود: دزدان صورتشان را بسته بودند و شروع به جیغ و فریاد کردم که ناگهان اسلحهای روی سرم گذاشتند و تهدید کردند و خواستند تا ساکت باشم سپس دست و پاهایم را بستند و به سراغ گاوصندوق رفتند و طلا، جواهرات و دلار را به ارزش یک میلیارد تومان به سرقت بردند.
زن جوان ادامه داد: وقتی پلیس سر رسید در همان تحقیقات ابتدایی با توجه به اینکه دزدان مستقیم به سراغ گاوصندوق رفته بودند اطمینان داشتند که سرقت از سوی یک آشنا صورت گرفته و تجسس ها روی منشی اخراجی و تحصیلدار اخراجی که خودش و همسرش بارها برای کار نظافت به خانه مان آمده بودند متمرکز شد.
وی ادامه داد: ماموران احتمال دادند که سرقت 2 روز قبل از این ماجرا صورت گرفته و با توجه به اینکه تنها کسی که به خانه ما رفت و آمد داشت مرد تحصیلدار شرکت بود، این مرد برای فریبکاری و صحنه سازی این سرقت را به کمک دوستانش به اجرا گذاشته است.
این زن در توصیه به خانواده ها گفت: خواهشن به هیچ کسی اعتماد نکنید و کلید خانهتان را در اختیار دیگران قرار ندهید و حتی در صورت حضور نظافتچی حتما در خانه حضور داشته باشید و در محل کار نیز آدرس خانه و جزئیات زندگی تان را برای دیگران بازگو نکنید تا مثل من گرفتار این سرقت هولناک قرار نگیرید.
گفتگو با منشی اخراجی
منصوره 42 ساله که منشی اخراجی شرکت است ادعا میکند که از ماجرای سرقت بیاطلاع بوده و دوستش لیلا این سرقت را اجرا کرده است.
سابقهداری؟
نه.
چرا دزدی کردی؟
من دزدی نکردم.
پس چرا دستگیر شدی؟
من منشی شرکت بودم و بعد از اخراج شدنم بارها آبدارچی شرکت با من تماس گرفت و میگفت که مدیر شرکت دلارهای زیادی دارد و میخواست مرا وسوسه کند اما من توجهای نکردم تا اینکه یک روز امیر به من زنگ زد و چون گوشی موبایلم خراب بود و صدا را از اسپیکر گوشی میشنیدم لیلا و همدستش متوجه شدند که داخل خانه مدیر شرکت دلارهای زیادی وجود دارد و دیگر اطلاعی از تصمیم آنها نداشتم تا اینکه دستگیر شدم.
امیر گفت چقدر دلار داخل خانه است؟
4 چمدان، باور کنید من از ماجرای سرقت اطلاعی نداشتم.
گفتگو با سارق پشیمان
لیلا که با شنیدن کیفهای پر از دلار وسوسه شده بود ادعا می کند بعد از سرقت پشیمان شده و قصد بازگرداندن دلارها و طلاها را داشته اما موفق به این کار نشده است.
سابقه داری؟
نه.
ازدواج کردی؟
بله، اما از همسرم جدا شدم و سرپرستی 2 فرزندم را به عهده دارم.
چرا دزدی کردی؟
من برای یک سرقتی معمولی نرفته بودیم، ما از امیر شنیدیم که 4 کیف پر از دلار داخل خانه است .
امیر به شما اطلاعات خانه مدیر شرکت را داد؟
وقتی با منصوره صحبت میکرد از روی اسپیکر گوشی شنیدیم که داخل کیف پر از دلار داخل خانه است و آدرس را از او گرفتیم.
چه کسی نقشه را طراحی کرد؟
خیلی اتفاقی این سرقت را انجام دادیم.
قرار بود با پولها چه کار کنی؟
قرار بود پولی زیادی به دست بیاوریم و نمیدانستم با این همه پول چه کاری انجام دهم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، ولی خوشحالم که دستگیر شدم.
چرا؟
چون عذاب وجدان داشتم که بعد از دستگیریام این عذاب وجدان تمام شد و امیدوارم مرا ببخشند چون دوست ندارم جزء آدمهای خلافکار محسوب شوم.
چرا دزدی کردی؟
طمع کردم، از روی بدبختی، فقر باعث شد دست به این کار بزنم.
حرف آخر؟
پشیمانم، بعد از سرقت تصمیم داشتم پول و دلارها را به صاحبخانه بازگردانم و حتی 2 بار با زن جوان تماس گرفتم اما نشد که پولها را پس دهم.
سوء استفاده از اعتماد مدیرشرکت
امیر 35 ساله که مرد مورد اعتماد مدیر شرکت است بعد از 5 سال امانت داری، کلید سرقت از خانه مدیرش را زد و راز گاوصندوق میلیاردی را فاش کرد.
سابقهداری؟
نه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت.
چه نقشی در سرقت داشتی؟
من آدرس خانه و محل نگهداری دلارها و طلاها را دادم.
چند سال است که در شرکت کار میکنی؟
5 سال.
چقدر در آمد داری؟
ماهانه 3 میلیون تومان حقوق میگرفتم.
به تو اعتماد داشتند؟
بله، حتی بعضی اوقات برای کار نظافت به خانه مدیر شرکت میرفتم و همگی به من اعتماد داشتند.
اگر یکی از اعتماد تو سو استفاده کند چه حسی داری؟
حس بد، میدانم کار اشتباهی کردم.
آدرس را به چه کسی دادی؟
به منشی شرکت .
دزدی مرد بدهکار
رضا 36 ساله که سارق تازه کار است ادعا می کند به خاطر بدهکاری 100 میلیون توانی دست به این سرقت زده و همان لحظه سرقت پشیمان شده است.
سابقه داری؟
نه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت.
چرا دزدی؟
طمع کردم، بدهکار بودم و باید 100 میلیون تومان پس میدادم.
شغل؟
آزاد، ولی بیکار شدم.
اطلاعات خانه مدیر شرکت را از کجا آوردی؟
منشی شرکت با امیر حرف میزد و صدا روی اسپیکر بود که شنیدیم پول زیادی داخل خانه است و وسوسه شدیم.
چطور نقشه را طراحی کردی؟
خیلی اتفاقی این نقشه را کشیدیم.
لیلا را میشناسی؟
بله، از قبل با هم آشنا بودیم.
با منشی شرکت کجا بودید که صدای امیر را شنیدی؟
داخل خودرو بودیم که شنیدیم.
چند نفری وارد خانه مدیر شرکت شدید؟
من و لیلا و یک مرد دیگر که فراری است و در ماجرای سرقت نقشی نداشت.
دست و پاهای زن مدیر شرکت را بستی؟
فقط دستانش را بستیم.
چند دلار سرقت کردی؟
43 هزار دلار و یک لپ تاپ.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
اشتباه کردم و پشیمانم.
با پولها چه کردی؟
ما در همان صحنه سرقت پشیمان شدیم و چون با جیغ و فریادهای زن جوان ترسیدیم نقشهمان لو برود با پولها فرار کردیم ولی آنقدر پشیمان بودیم که لیلا تصمیم گرفت به زن مدیرشرکت زنگ بزند و پولها را پس بدهیم اما نشد.
ازدواج کردی؟
بله.
بنا به این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر