جنازه جوان تهرانی را در لاهیجان دفن کردند! / زندانی فراری با ماشین لاکچری چه رازی داشت؟ + عکس

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از شامگاه بیست و دوم دی ماه سال ۹۵ به دنبال ناپدید شدن پسر جوانی به نام وحید آغاز شد. برادر وحید با مراجعه به پلیس آگاهی گفت: برادرم دیشب از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت اما چند پیامک نامفهوم از گوشی او به دست ما رسیده است. هرچه با موبایل او تماس می گیریم پاسخگو نیست و می ترسیم بلایی سرش آمده باشد.

مرد جوان گفت: برادرم وحید مدتی است با مردی به نام پویا اختلاف حساب دارد .با شکایت این مرد پلیس به ردیابی پویا پرداخت اما روشن شد پویا هم زمان با ناپدید شدن وحید دفتر کارش را ترک کرده است. پلیس در گام دیگر از تحقیقات به ردیابی پیامک های ارسال شده از گوشی وحید پرداخت و دریافت این پیامک‌ها از حوالی مهرشهر کرج ارسال شده است .یک ماه از این ماجرا گذشته بود که سرانجام پلیس رد پویا را یافت و وی را بازداشت کرد .بعد از دستگیری پویا مشخص شد وی خسرو نام دارد و یک متهم فراری است که پس از فرار از زندان با اسم جعلی زندگی مخفیانه در پیش گرفته بود .خسرو منکراطلاع از سرنوشت دوستش بود اما هفت ماه بعد طی بازجویی های فنی پلیسی به جنایت اعتراف کرد .وی قتل را گردن گرفت و سه همدست دیگرش به نام علی و ابوالفضل و شهرام را نیز لو داد. آنها نیز بازداشت شدند و متهمان دیروز پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه اولیای دم برای خسرو حکم قصاص خواستند .سپس وی جایگاه ویژه ایستاد و درباره نحوه آشنایی‌اش با قربانی گفت: من و وحید خیلی اتفاقی در شهرری با هم آشنا شدیم .چون تحت تعقیب پلیس بودم خودم را پویا معرفی کردم .من ماشین های گران قیمت را از صاحبان آنها اجاره می‌کردم و به افراد دیگر اجاره می دادم .چند بار هم چند ماشین مدل بالا به وحید اجاره دادم.ما حتی با هم به سفر شمال رفته بودیم. وحید و نامزدش به همراه من و نامزدم با هم به سفر رفته بودیم که وحید متوجه هویت جعلی من شد .به همین خاطر وقتی به تهران برگشتیم در این رابطه با من صحبت کرد. او ۲ میلیارد تومان پول به من داده بود تا برایش ماشین مدل بالایی تهیه کنم و در عوض من ۲ فقره چک ۵۰۰ میلیونی به او داده بودم .بعد از این ماجرا از من خواست تا پولش را پس دهم که سر همین موضوع با هم درگیر شدیم .سوییچ لندکروزی را هم که برایش اجاره کرده بودم از من گرفت و رفت.

وی در تشریح جزئیات قتل گفت : آن روز با او قرار گذاشتم تا به دفتر کارم بیاید و چک‌ها را پس بدهد و در عوض پولش را پس بگیرد. من از سه نفر از دوستانم خواسته بودم تا برای تسویه حساب در دفتر کارم پنهان شوند. وقتی من و وحید با هم درگیر شدیم دوستانم که صورتشان را با پارچه پوشیده بودند به سمت او حمله کردند و دست و پا و دهان او را بستند .ما می‌خواستیم چک‌ها را از او بگیریم .دوستانم وحید را کتک زدند و من کارت عابر بانک وحید را به یکی از دوستانم دادم تا با آن خرید کند .ما می‌خواستیم کارت عابربانک وحید را خالی کنیم.

این متهم ادامه داد: قبلا وحید چون در اداره اسناد رسمی بود به من قول داده بود تا از ثبت احوال شهرری برایم شناسنامه جدید بگیرد و قرار بود در عوض به او پول بدهم اما به وعده اش عمل نکرد .او می خواست رابطه اش را با من تمام کند .به همین خاطر از دوستانم خواستم تا دفتر کارم را ترک کنند و با وحید صحبت کنم. وقتی من و وحید در دفتر تنها شدیم از او خواستم تا به قولش عمل کند .میخواستم قلیان درست کنم تا با هم قلیان بکشیم اما او که به بهانه دستشویی رفتن پاهایش را باز کرده بود یکباره به سمت من حمله کرد و کاتری را که روی میز بود به سمت من گرفت .من با لگد به زیر دستش زدم که کاتر از دستش افتاد و در آن لحظه کاتر به رگ دستش خورد و زیادی روی زمین جاری شد.همان موقع دوستم ابوالفضل سر رسید او از من خواست تا در دفتر پنهان شوم و او با اورژانس تماس بگیرند .اما شدت خونریزی به حدی بود که ابوالفضل ترسید و فرار کرد . وحید همانجا جان داد و من جنازه او را داخل پتو پیچیدم و ماشین همسر دوستم را قرض گرفتم جنازه پتوییچ را داخل پلاستیک گذاشتم و به لاهیجان بردم و آنجا دفن کردم .

این متهم گفت :من بعد از این که بازداشت شدم حقیقت را گفتم و پلیس بقایای جنازه را کشف کرد و از طریق DNA هویت وحید روشن شد .من برای اینکه رسوا نشوم همه دوربین های ساختمان را قطع کرده بودم اما یکی از دوربین ها اتفاقی روشن مانده بود که وقتی پلیس مرا بازداشت کرد ماجرا لو رفت .

با پایان اظهارات این متهم سه متهم دیگر به دفاع پرداختند و منکر دست داشتن در قتل شدند.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.