پزشک بود و هیچوقت فکرش را نمی کرد روزی شاهد جان دادن فرزند خودش از شدت جراحات ناشی از سوختگی در بیمارستان باشد .

اول شهریور بود که بیماری 40 ساله به نام مهران به علت سوختگی در بیمارستان بستری شد و 5 روز بعد فوت نمود .پدرش در شکایتی عنوان داشت دوستان پسرم در خانه مجردی اش او را به داخل حمام برده و با بنزین آتش زده اند .

طبق گزارش پلیس Police مهران در خانه مجردی اش زندگی می کرده و تقریبا هر شب مهمانی Party می گرفته است .

نگهبان ساختمان ورود دوستان مهران را در دفتر ثبت کرده و اظهار می دارد در شب حادثه Incident شاهد فرار Escape آنها از آسانسور و پله ها بوده است .در نتیجه اقدامات تعقیبی فریدون 19 ساله دستگیر شد .فریدون درتشریح نحوه رابطه و آشنایی با مهران اعلام داشت : من چند هفته ای بیشتر نیست که با مهران آشنا شدم و چون از همه کوچکتر بودم مرا داخل برنامه هایشان نمی کردند.همه در خانه مهران جمع می شدند و مهران مشروب و مواد مخدر Drugs در اختیارشان می گذاشت و من هم برای اولین بار در آنجا مشروب خوردم و مواد مصرف کردم .شب حادثه هم من به خانه مهران رفتم و برای اولین بار مهران شروع کرد به فحاشی به من و هر چه دم دستش بود سمت من پرت می کرد و من فهمیدم با فرزاد و کاوه دعواش شده و بعد با آمدن چند تا از بچه ها مهران آرام شد و بعد هم فرزاد و کاوه آمدند و کلی بحث کردند و بعد مهران به دستشویی رفت و فرزاد به من اشاره کرد که می خواهی مهران را بترسانی ؟و کمد را نشان داد و من فکر کردم شاید چوبی چیزی داخل کمد هست که دیدم بنزین می باشد .من فکر نمی کردم مهران در حال مواد کشیدن باشد و فندک توی دستش دارد .در دستشویی را باز کردیم و بنزینی که بار اول ریختم روی فندک نریخت و مهران بلند شد و فرزاد دوباره دست مرا فشار داد و بقیه بنزین ریخت روی شعله فندک و آتش گرفت فرزاد و کاوه که از من بزرگتر بودن فرار کردند و من هم ترسیدم و فرار کردم ووقتی به نگهبانی رسیدم به نگهبان ساختمان گفتم به اورژانس زنگ بزنید مهران آتش گرفته است .

مهران کاسب بود و بار اول که به خانه اش می رفتی خیلی خوب برخورد می کرد و مشروب و مواد در اختیارت قرار می داد و بعد که معتاد Addicted شدی شرایط عوض می شد .من برای اولین بار با تعارف مهران شیشه مصرف کردم .خانواده ی مهران از او می ترسیدند و ماهیانه مبلغی را به حسابش واریز می کردند تا اصلا با خودش روبرو نشوند .علاوه بر پسرها چند دختر هم بودند که وقتی از راه می رسیدند مهران همه ی ما را بیرون می کرد و خانه را برایشان خلوت می کرد .ما قصد کشتن Killing مهران را نداشتیم ولی آن روز مهران مواد مصرف کرده بود و حالت طبیعی نداشت و قصد تجاوز Rape به مرا داشت که بچه ها رسیدند و بعد هم باقی قضایا پیش آمد .

نظریه کارشناس

مدت زمان نسبتا زیادی است که زندگی مجردی و مستقل از خانواده در میان جوانان تهرانی طرفداران زیادی پیداکرده است. فاصله گرفتن از کانون امن خانواده و کمرنگ شدن نظارت والدین بر اعمال و رفتار فرزندان و بی خبری از حلقه های آشنایی فرزند وجمع های دوستانه ای که در آن شرکت می نماید از عوارض این سبک زندگی می باشد.متاسفانه در این میان افرادی سودجو چون مهران منازل خود را به مکانی امن برای استعمال مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی و اقدام به جرائم غیر اخلاقی بدل نموده و با باز نمودن پای افراد کم سن و سال به این مکانها اقدام به آلوده نمودن آنان و افزایش شمار مشتریان خود می نمایند و به دلیل عدم نظارت جدی بر اینگونه مراکز و بی توجهی شهروندان نسبت به وجود اینچنین مکانهایی در مجتمع های مسکونی زمانی زنگ خطر به صدا درمی آید که جرائم خطرناک و غیر قابل جبرانی به وقوع پیوسته باشد.با توجه به شرح حادثه رخ داده ضرورت نظارت والدین بر دایره روابط اجتماعی فرزند و گروه همسالان وی و رفت و آمد به خانه های مجردی به خوبی حس می گردد .

باعث تاسف است که برخی والدین با مشاهده رفتارهای هنجارشکنانه و منحرف در فرزند خود به جای احساس تعهد و مسئولیت در اصلاح وی با هزینه مبلغی پول و تهیه خانه مجردی شر فرزند را از سر زندگی خود کم کرده و وی را برای آلوده نمودن سایر جوانان در جامعه رها می کنند .

لازم است تا ساکنین مجتمع های مسکونی به منظور حمایت و مراقبت از فرزندان و خانواده ی خود، نسبت به وجود محل های مورد استفاده جهت جرائم اخلاقی و استعمال مواد مخدر و روابط نامتعارف بین جنس مخالف و مکان های برگزاری مهمانی های مختلط حساس بوده و مراتب را به مبادی ذیربط اطلاع دهند .تا از بروز حوادث Accidents این چنینی جلوگیری به عمل آید .خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید.

 

وبگردی