پسر دانشجو برای ترک به کمپی خصوصی در غرب تهران آمده است. قیافه اش نشان می‌دهد که خیلی جوان است، اما هر یک ساعت فریاد می‌کشد، مسئولان کمپ می‌گویند عوارض مصرف مخدر است و به مرور از بین می‌رود. خودش می‌گوید پدر و مادرش معتادش کردند. 
گفتگو با پسر جوان
خودت را معرفی کن؟

محمود ۲۲ ساله هستم.
برای چه اینجایی؟
ترک. امده ام ترک کنم. اگر بتوانم.
چرا نتوانی؟
هرکی اینجا است برای بار چندم است که می‌آید. می‌خواهم من برای اولین و آخرین بار باشد که اینجا می‌آیم.
چرا معتاد Addicted شدی؟
بی محلی خانواده ام.
یعنی چه؟
پدر و مادرم نسبت به من بی تفاوت بودند. اصلا مهم نبود چه می‌کنم. من هم وقتی این بی تفاوتی را دیدم. به دوستانم پناه بردم.
پولداری؟
خانواده ام بله. منم ماهی ۱.۵ میلیون تومان از پدرم پول توجیبی می‌گرفتند.
دوستانت تو را در جمعشان قبول کردند؟
چرا نکنند؟ من پولدار بودم. خودرو داشتم.
بعدش چه شد؟
هیچی. چند میهمانی شبانه و حضور جنس مخالف و بعد هم مخدر گل.
گل می‌زدی؟
در میهمانی‌ها شروع شد و به مصرف هفتگی و هفته‌ای دو بار رسید. این اواخر داشتم یک روز در میان مصرف می‌کردم که خانواده متوجه شدند و من را برای ترک اوردند.
پس خانواده به تو بی توجه نبود؟
من خودم به اشتباه این توهم را زدم. دوستانم من را به خاطر پولم می‌خواستند وخانواده ام من را به خاطر خودم.
اگر برگردی چه می‌کنی؟
پاک شوم باور کنید سمت مواد نمی‌روم و دوباره درسم را ادامه می‌دهم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.