اقدام شومی که دختران از سن 13 تا 19 سال انجام می دهند! / پشت پرده سرنوشت های کثیف چیست؟
حوادث رکنا: دختران بین 13 تا 19 سال اقدام شومی انجام می دهند که سرنوشت هایشان تا منجلاب کثیف کشانده می شود.
فرار از خانه و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده ، بدون اجازه از والدین ، نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد ، غیر قابل تحمل و تغییر ناپذیر است
امروزه در اکثر کشورهای جهان، فرار Escape از خانه به یک آسیب مهم اجتماعی تبدیل شده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نوجوان 19 –13 ساله از خانه فرار میکنند که 74 درصد آنها دختر هستند. برای پی بردن به علل یک پدیده ابتدا باید درک درستی از مفهوم آن به دست آورد. دختران فراری، گروهی اجتماعی هستند که باور دارند در میان روابط اجتماعی ناسالم خانواده، مورد بی توجهی قرارگرفته و تحت تاثیر مکانیسم های روانی و ذهنی برای رسیدن به امنیت درونی و رهایی از سلطه والدین تحمیلی و ناسازگار خود تصمیم به کسب قدرت شایسته تر از والدین خویش هستند تا با تسلیم و اطاعت از آنها نگرانی و اضطراب درونی را کاهش دهند.
عوامل مؤثر در پدیده فرار دختران
* عوامل درونی ـ خانوادگی
پژوهش ها نشان می دهد که افراد فراری غالباً دارای شخصیت های ضد اجتماعی و خودشیفته هستند. مهمترین ویژگی افراد دارای این نوع شخصیت، بهم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه و ارتکاب رفتارهای نابهنجار است که مورد قبول جامعه نمی باشد. این افراد نسبت به هنجارها و مقررات اجتماعی بی تفاوت بوده ، اعمالشان نظام اجتماعی را متزلزل می کند و رعایت ارزش های اخلاقی را به پایین ترین سطح آن تنزل می دهد و در پند گرفتن از تجربیات بسیار ضعیف بوده و در قضاوت Judgment های خود یکسویه می باشند.
اغلب این افراد والدینی داشته اند که نسبت به آنها محبت با ثباتی نداشته یا سرد و طرد کننده بوده اند یا بیش از حد به آنها ارج نهاده اند و این امر به مرور در آنها تولید عقده حقارت نموده که با خودشیفتگی که خوشان آن را کمال طلبی یا کمال گرایی می نامند ، سعی در مرهم نهادن بر این درد مزمن و آزار دهنده دارنداز طرفی بنیاد خانواده در شکل دهی به زندگی و رفتار فرد تا حد زیادی موثر است. اگر خانواده با مشکلات و آسیب های عدیده ای مواجه باشد، روند جامعه پذیری اعضای خانواده مختل می شود. لذا مهمترین علت فردی فرار دختران در معنای موسع ، شرایط نامناسب خانواده است که برخی مهمترین مصادیق این شرایط بیان می شود.
اعتیاد : بر اساس یافته های پژوهشی اعتیاد والدین مهمترین علت فرار دختران بوده است. این پژوهش ها همچنین نشان میدهدبیشتردختران فراری دارای والدین معتادمی باشند.
خشونت : فرار از خانه یکی از بازتاب های خشونت خانگی است که به دلیل تاثیرات اجتماعی قابل تامل است . اعمال آزار روحی، جسمی و حتی جنسی(زنای با محارم) از سوی اعضای خانواده، عامل بسیار مهمی در فرار دختران است . از جمله عوامل خطرساز فرا روی دختران جوان جامعه ایران آزارهای جنسی و جسمی است. احتمال این که دختران جوان مورد آزار و سوء استفاده جنسی قرار گیرند بسیار بیشتر از پسران است .
تبعیض: بسیاری از والدین آگاهانه و یا ناآگاهانه با تبعیض بین فرزندان ، موجب اختلاف بین آنها و دلسردی آنها اززندگی می شوند. تبعیض در مواجه با خطاها و اشتباهات فرزندان دختر و پسر و تنبیه تبعیض آمیز بر اساس برتری پسر بر دختر یا بالعکس موجب سلب اعتماد به نفس و بدبینی فرزندان نسبت به والدین می شود .
محدودیت مطلق یا آزادی مطلق: در وضعیت محدودیت مطلق ، فرزندان از آزادی و اختیار لازم و متناسب با سن و شرایط خویش و جامعه محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر یا انتقاد ، دخالت یا تصمیم گیری ندارند . در این خانواده ها به خواسته های مادی ـ معنوی فرزندان توجهی نمی شود . لذا توانایی و مقاومت آنها درهم می شکند، و ازهر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره می برند .
هنگامی که هر گونه مطالبات و خواسته های فرزندان با سیاست سمحه و سهله محقق می شود ، به محض ایجاد مشکلات و بحرانها و فشارهای زندگی، که در آن امکان تحقق برخی از آرزوها سلب می شود و یا در شرایطی که خواسته های فرزند به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند،آنگاه فرزند، به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی ) روحیه عدم درک منطقی شرایط ، نازپروری و کاهش دامنه استقامت و تحمل ، عصیان و طغیان نموده و همین امر موجب دوری او از والدین و اعضای خانواده می گردد که نهایتاً می تواند زمینه ایجاد مشکلاتی نظیر فرار از خانه را فراهم نماید .
*عوامل بیرونی ـ اجتماعی
شبکه های اجتماعی و گروه های اینترنتی : رشد چشمگیر استفاده از اینترنت از یک سو و عدم نهادینه شدن فرهنگ استفاده از اینترنت و ورود بدون آگاهی آن به درون ساختار خانواده را رقم زده است.در داخل گروه های اینترنتی، رفتار خلاف عرف حاکم بسیارعادی و امری بهنجار و معمول معرفی شده و به عنوان ارزشهای نوین اشاعه و تئوریزه می شود. در مقابل نگرشها و دیدگاه های والدین و حتی حکومت به عنوان ارزشهای منسوخ و گردگرفته و تاریخ مصرف گذشته معرفی می شود.به این سان بسته به درجه تعلق خاطر نوجوان و جوان به این گروه های مجازی متغیر درگیری با عرف حاکم بر خانواده و جامعه کاهش یا افزایش می یابد که خود در پدیده فرار از خانه مؤثر است.در سالیان اخیر بسیاری از موارد فرار دختران مسبوق به ارتباطات اینترنتی بوده است.
وسایل ارتباط جمعی : تولیدات سمعی و بصری آموزنده و مطابق با واقعیات روز جامعه ایران که سازندگان انگشت خود را بر روی آسیب های اجتماعی قرار داده و بتوانند پیام خود را به درستی به بیننده انتقال دهند ، در کاهش این پدیده ها نقش بسزایی دارد.
صنعتی شدن زندگی و مهاجرت : بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی روز افزون زندگی شهری ، فرصت ارتکاب جرائم و رفتارهای خلاف هنجارهای اجتماعی را فراهم می کند . جاذبه شهرهای بزرگ ، رفاه، تجملات شهری و امکانات مادی و خلاء هنجاری ناشی از عدم نظارت سنتی ، انگیزه زندگی در این محیط بی تکلف را مضاعف می کند و سیل عظیم جمعیت با هدف یافتن شغل و دستیابی به امکانات فوق مهاجرت می نمایند وشهرهای بزرگ را با خرده فرهنگهای مختلف در هم می آمیزند و بدین ترتیب پایبندی به آداب و رسوم سنتی کاهش می یابد و آزادی عمل فرد نیز بیشتر می شود.
پیامدهای فرار دختران از دیدگاه فردی و خانوادگی
فرار آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و همین امر زمینه ارتکاب بسیاری از جرایم را فراهم می کند. دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدی گری ، توزیع مواد مخدر Drugs و کالای قاچاق Contraband نظیر مشروبات الکلی و…، روسپیگری ، عضویت در باندهای تبهکارانه اقدام می کنند.برخی از این دختران پس از فرار در ساختمانهای متروکه ، پارک و خانه های مجردی یا فساد، شب را به صبح می رسانند و از مکانی به مکان دیگر در حرکت هستند فقط برای آنکه بتوانند به بقای خود ادامه دهند. ارتکاب انواع جرایم و فساد اخلاقی موجب می شود که دچار انواع بیماریها و اختلالات روحی ـ روانی شده و برخی از آنها به دلیل سر افکندگی ناشی از تجاوزات حتی دست به خود کشی بزنند.
فرار دختران می تواند بزرگترین لطمه و ضربه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد باشد این عمل اولاً نشانه ای از ناکارآمدی خانواده در تربیت فرزند، شکاف نسلی بین والدین و فرزندان و اختلافات خانوادگی است و ثانیاً از آنجا که فرجام و سرانجام دختران در اکثر موارد چنانکه ذکر گردید گرفتار آمدن در دایره تنگ باندهای فساد و فحشاء و ارتکاب جرائم اخلاقی است ، لذا فرار به مفهوم لکه ننگ و بدنامی برای خانواده محسوب می شود و به این سان فرار دختران کمتر توسط خانواده ها گزارش می شود و اغلب پس از بی نتیجه ماندن جستجوها و تلاش های خانوادگی ، فرار دختران با عنوان فقدانی دختر یا دزدیده شدن یا اغفال او به مراجع ذی صلاح قضایی گزارش می شود
پیامدهای فرار دختران ازدیدگاه اجتماعی
فرار دختران از خانه ، از یک دیدگاه دیگر نیز باعث افزایش هزینه های اجتماعی می شود چرا که از طرفی آنها را در معرض آسیب های بیشتری قرار می دهد و قرار گرفتن در معرض آسیب ها به منزله از دست دادن بخشی از نیروهای جامعه است. از طرف دیگر ، برخی از سازمانها همچون بهزیستی که مسئولیت نگهداری اینگونه افراد را بر عهده دارد یا شناسایی و جمع آوری و تعیین تکلیف دختران فراری که توسط نهادهای پلیسی ـ قضایی صورت می گیرد، بایستی جهت حمایت یا برخورد با این افراد هزینه هایی را متحمل شوند که تمامی این موارد ، هزینه های تحمیلی به نظام اجتماعی و جامعه است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر