چند روز بعد، این زوج جوان در یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده تهران بودند و برگه درخواست طلاق خود را ارائه دادند.

ترانه در رابطه با ماجرای زندگی‌اش به قاضی Judge دادگاه چنین گفت: شوهرم را دوست دارم. من و سیاوش عاشق هم بودیم. روزی که با هم آشنا شدیم، تصور می‌کردیم حتی یک لحظه هم نمی‌توانیم بدون هم زندگی کنیم. آن زمان من 16 سال داشتم و سیاوش هم 18 ساله بود. خیلی زود تصمیم به ازدواج گرفتیم. خانواده‌هایمان هم با ازدواجمان موافقت کردند. من و سیاوش خیلی کم سن و سال بودیم که به عقد یکدیگر درآمدیم و خیلی زود هم زندگی مشترکمان آغاز شد. ما عاشقانه زندگی کردیم. سال‌های اول خیلی خوب بود. مرتب در سفر بودیم. همدیگر را دوست داشتیم و خوشبخت بودیم. اما به مرور زمان، همه‌چیز عوض شد.

دیگر مثل گذشته شاد نبودیم. زندگی‌مان سرد و بی‌روح شده بود. از طرفی نمی‌خواستیم تا درسمان تمام نشده و وضع مالی‌مان خوب نشده، صاحب فرزند شویم. با شوهرم سر این مساله توافق کرده بودیم. چون هم سن و سالمان کم بود و هم وضع مالی خوبی نداشتیم. می‌خواستیم فرزندمان در رفاه باشد. برای همین 15 سال از زندگی مشترکمان گذشت. هرچه زمان می‌گذشت من و سیاوش بیشتر از هم دور می‌شدیم. تا جایی که این اواخر اصلا با هم صحبت نمی‌کردیم.

سیاوش دیگر آن مرد سابق نبود. انگار علاقه‌ای به من نداشت. کاملا متوجه می‌شدم که دیگر احساسی به من ندارد. تا این‌که یک روز بعدازظهر وقتی به خانه آمدم، متوجه شدم که سیاوش در خانه نیست. روی میز یک نامه بود. در آن نامه سیاوش برایم نوشت که دیگر نمی‌خواهد به زندگی‌مان ادامه دهیم و دوست دارد از هم طلاق بگیریم. همان موقع برایش پیام فرستادم و گفتم با طلاق موافقم. نمی‌خواستم خودم را تحمیل کنم. برای همین با پیشنهادش موافقت کردم. خیلی وقت بود که سیاوش دیگر مرا نمی‌خواست و خجالت می‌کشید این موضوع را مستقیم به خودم بگوید. برای همین برایم نامه نوشت. من هم قبول کردم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: زندگی ما مدت‌هاست که بی‌روح شده است. من آن زمان که با ترانه آشنا شدم و ازدواج کردم، فقط 18 سال داشتم. خیلی بچه بودم. چند وقت که گذشت تازه متوجه شدم که زندگی فقط عشق و علاقه نیست. مشکلات باعث شد نسبت به زندگی مشترکمان سرد شوم. در این میان ترانه نیز هیچ اقدامی برای بهتر شدن روابطمان نکرد. همین شد که از هم دور شدیم و فاصله گرفتیم. خیلی وقت است که فقط هم‌خانه هستیم. دیگر این زندگی را نمی‌خواهم. برای همین چون نمی‌توانستم مستقیم به ترانه بگویم، برایش نامه نوشتم و از او خواستم از هم جدا شویم. ما فرزند نداریم و می‌توانیم براحتی راهمان را از هم جدا کنیم.

در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. او این زن و شوهر را برای بهترشدن روابطشان به یک مرکز مشاوره فرستاد و رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

اجازه ندهید دچار طلاق عاطفی شوید

صفاری‌نیا، روان‌شناس در این رابطه می‌گوید: معمولا طلاق‌هایی که بعد از سال‌های طولانی یعنی بعد از ده یا 15 سال زندگی مشترک اتفاق می‌افتد، ناشی از خستگی و دلزدگی و فاصله‌ای زیاد بین زن و شوهر است. زوجی که به مرور زمان از هم جدا می‌شوند و درواقع دچار طلاق عاطفی می‌شوند؛ یعنی در کنار هم هستند، ولی دیگر در هیچ چیز با یکدیگر مشترک نیستند و از هم دورند. همین دوری اگر از همان ابتدا برایش راه حلی در نظر گرفته نشود، می‌تواند به مرور زمان به جدایی و دوری همیشگی تبدیل شود. در این‌گونه موارد فضای زندگی آن‌قدر بد و غیرقابل تحمل می‌شود که زوج‌ها از خودشان می‌پرسند چرا دارند با هم زندگی می‌کنند. هدف از ادامه این زندگی چیست؟! زوج‌هایی که دچار طلاق عاطفی می‌شوند، به مرحله‌ای می‌رسند که حتی با هم دعوا هم نمی‌کنند. برای همین تصمیم می‌گیرند از هم جدا شوند و زندگی جدیدی تشکیل بدهند. زن و شوهر باید در همان ابتدا پیش از آن‌که دچار طلاق عاطفی شوند، فکری به حال دوری از هم و سردی زندگی‌شان کنند. باید با یک مشاور صحبت کنند و حرف‌های دلشان را به هم بگویند. اجازه ندهند علاقه بینشان از بین برود. اگر طرف مقابل ایرادی داشت، آن را با زبان خوش بگویند. سعی کنند همدیگر را خوشحال کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

ناگفته های تلخ از ساعتی قبل از تصادف قائدی و شاکر / خانواده احمدرضا علیه مهاجم استقلال شکایت کردند +عکس

فلج شدن پسر جوان بر اثر بازی کامپیوتری + عکس

مرد جوان در دستشویی خانه صحنه عجیبی دید و ..! + فیلم

موزیسین معروف ایرانی تصادف کرد +عکس

فرار عجیب مرد اعدامی از مرکز توانبخشی/در چهار محال بختیاری رخ داد

نیمه شب، شاهد همخوابی شوهرم با دوست صمیمی ام در اتاق دیگر خانه بودم که ..!

تجاوز وحشیانه به سهیلا در یک خرابه / متجاوز 17 ساله است

من در پاتوق سیاه شوهر بی غیرتم به دوستانش سرویس می دادم تا اینکه ..!

تجاوز به زن جویای کار در شرکت تجهیزات پزشکی در تهران / پدارم در پایان ساعت کاری تنها بود و ...!

قتل زن آرایشگر پس از آزار شیطانی

بلایی عجیبی که بر سر دختر دبیرستانی در شوش آمد / او روی تخت بیمارستان جان سپرد و ..!

گرفتار شدن ایرانی ها در تصادف شدید بزرگراه ابوظبی + فیلم

وقتی خانم مهندس به خواستگاری شوم کارگر شرکت بله گفت / او از من و فرزاد عکس هایی داشت که..!+ عکس

اولین نمایشی که در آن ارتباط یک سرباز با زن کثیف در ایران روی صحنه رفت! + فیلم

وقتی تهدید به 6 طلاقه شدم! / جوانی موها و ریشش را تراشید تا انیکه ..!

ناگفته های یک دزد حرفه ای از مهریه 1500 سکه‌ای زنش + عکس

پرهام شاگرد تازه وارد بود که مرا به سمت خانه مجردی کشاند و شب ها تا دیر وفت ..!

زن جوان به خاطر ارتباط با مرد غریبه شوهر بی نوایش را داخل چاه انداخت / در اردبیل رخ داد + عکس

دختر 18 ساله ای بودم که به خاطر خماری پیشنهاد شرم آور چند مرد را پذیرفتم و ..!