رییس باند مسلح:توسط موسسه بادیگارد به استخدام تاجر تهرانی درآمدم اما..! + فیلم و عکس
حوادث رکنا: اعضای باند سرقت مسلحانه پس از اینکه با شلیک های متعدد پلیس در محله یافت آباد تهران دستگیر شدند ادعای عجیبی را در مقابل دوربین رکنا مطرح کردند.
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، عقربه ها ساعت 10 صبح امروز را نشان می داد که یک پراید بژ رنگ در نزدیکی مغازه طلافروشی در یافت آباد توقف کرد.
چهار مرد سرنشین این پراید بودند که از مدتی قبل نقشه دستبرد به این مغازه را طراحی کرده بودند اما غافل از این بودند که ماموران پلیس Police آگاهی تهران در کمین آن ها نشسته بودند.
این چهار مرد پیش از اینکه از خودرو خارج شوند در محاصره ماموران پلیس آگاهی قرار گرفتند، به همین دلیل پا به فرار Escapeگذاشتند اما کمتر از یک دقیقه با شلیک های پی در پی ماموران آگاهی زمین گیر شدند؛ یکی از سارقان نیز در طی تیراندازی از ناحیه پا زخمی شد و به مرکز درمانی منتقل شد.
سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی، سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ دو ساعت پس از دستگیری اعضای این باند در نشست خبری در مقر پلیس آگاهی تهران گفت: چند روز پیش یک سرقت Stealingناموفق انجام شد که پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و با شناسایی متهمان این سرقت مشخص شد آن ها قصد دارند از یک طلافروشی در منطقه یافت آباد سرقت کنند. در ادامه پلیس آگاهی محل طلافروشی را که سارقان قصد سرقت از آن را داشتند زیر نظر گرفتند و هنگامی سارقان را دیدند اقدام به دستگیری متهمان پرونده کردند که آنها توانستند با خودروی پراید از محل سرقت کنند.
وی ادامه داد: تعقیب و گریز پلیسی آغاز شد و پس از یک دقیقه در حالی که یکی از متهمان مورد اصابت گلوله پلیس از ناحیه ران پا قرار گرفت دستگیر شدند و برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی منتقل داده شدند. تمام اعضای باند سرقت مسلحانهتقریبا 30 سال سن دارند و از آن ها سلاح سرد، کلت کمری و دلار تقلبی کشف شده است. پلاک خودروی متهمان سرقتی بوده است و مشخص شده که یک زن با آنها همکاری داشته که پلیس هنوز نتوانسته همدست زن این باند سرقت مسلحانه را دستگیر کند.
به گزارش گروه حوادث رکنا، با این حال دو تن از اعضای این باند در مقابل دوربین رکنا ادعای دیگری را مطرح کردند. حمید، سرکرده این باند در گفتگو با خبرنگار گروه حوادث رکنا از ماجرای این سرقت گفت که شرح آن را در ادامه می خوانید.
حمید چند سال داری؟
30 سال
شغلت؟
کارمند بودم، آمدم بیرون.
سابقه نداری؟
نه.
امروز چه شد که دستگیر شدی؟
کنار طلافروشی در ماشین بودیم که ماموران آمدند و دستگیرمان کردند.
چرا پلاک های خودرو سرقتی بود؟
سرقتی بود دیگر.
برنامه تان برای سرقت از طلافروشی چه بود؟
برنامه خاصی نداشتیم، فردی که ما بادیگاردش بودیم این دلارها را به ما داد، به ما گفته بودند در آن مسیر تردد می کند برای همین رفتیم آن جا تا او را بگیریم.
فردی که بادیگاردش بودی که بود؟
می گفت تاجر بود.
دلارها را با خود برده بودی و منتظر تاجر بودی؟
بله، اما جواب تلفن ما را نمی داد.
می دانستی دلارها تقلبی است؟
بله، او به من بدهکار بود و باید پولم را می داد.
پراید برای که بود؟
برای داماد دوستم.
اسلحه چطور؟
اسلحه برای من نیست، نمی دانم برای چه کسی هست.
برای چه از ماسک استفاده کردید؟
برای اینکه شناسایی نشویم.
مگه تاجر شما را نمی شناخت؟
می خواستیم او را بگیریم که پولمان را بدهد.
چه وقتی فهمیدی دلارها تقلبی هست؟
هفته آخری که با او کار می کردم این دلار ها را در ازای حق و حقوقم به من داد که زمانی که دلارها را تست کردیم متوجه شدیم تقلبی است، پس از آن هر چقدر تماس گرفتیم جواب نمی داد.
چطور شد که بادیگارد این آدم شدی؟
از یک موسسه بادیگاردی با من تماس گرفتند و قرار شد با او کار کنم، قرار بود ماهی پنج میلیون به من بدهد که نداد.
چند مدت بادیگارد او بودی؟
دو ماه.
یک زن دیگر هم با شما بوده درست است؟
نه.
در ادامه گفتگوی خبرنگار حوادث رکنا با عضو دیگر این باند را می خوانید. نام او علیرضا است.
تو برای چه با حمید همراه شدی؟
قرار شد جلوی در بایستم و مراقب باشم.
دو نفر دیگر چرا با شما همراه شدند؟
از آن جایی که این تاجر آدم گردن کلفتی است امکان داشت که تنها نباشد.
قرار بود از طلافروشی سرقت کنید؟
نه قرار بود تاجر به آنجا بیاید و آن جا قرار گذاشته بودیم
کسی که تیر خورد چه کسی بود؟
برادرم.
تحقیقات در خصوص این پرونده ادامه دارد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر