زن جوان در حالی که با چشمانی اشکبار تقاضا می کرد تا پلیس Police به او کمک کند و راهکاری برای اثبات حقیقت ماجرا بیابد به تشریح چگونگی وقوع این حادثه Incident پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: چند ماه بود که اوضاع اقتصادی خوبی نداشتیم و زندگی من و همسرم به سختی می گذشت درآمدهای او کفاف مخارج سنگین زندگی را نمی داد به همین دلیل هم در شرایط مالی بدی قرار گرفته بودیم تصمیم گرفتم برای کمک به اقتصاد خانواده کاری برای خودم دست و پا کنم این گونه بود که با یکی از دوستانم درباره یافتن شغلی مناسب مشورت کردم. آن روز «ریحانه» یک بازاریابی شبکه رایانه ای را به من معرفی کرد و گفت: با شرکت در این بازاریابی می توانی به راحتی در خانه خودت کار کنی و درآمد زیادی هم داشته باشی. طولی نکشید که مدیر فروش محصولات یک شرکت معتبر شدم و از درآمد حاصل از آن رضایت داشتم و همسرم نیز از این موضوع خوشحال بود من هم تلاش می کردم تا مشتریان بیشتری پیدا کنم. روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که پای «فرزین» به خرید محصولات شرکت باز شد او مقدار زیادی از محصولات شرکت را می خرید و به یکی از مشتریان روزانه ام تبدیل شده بود خرید محصولات متنوع شرکت توسط فرزین موجب شد اعتماد زیادی به او پیدا کنم به طوری که در اثنای همین خریدها روابط ما صمیمی تر شد و ارتباط دوستی و عاطفی بین ما شکل گرفت تا این که چند روز قبل مرا به خانه اش دعوت کرد. او گفت قرار است تعداد زیادی از دوستانش به منزل او بیایند و من هم می توانم محصولات شرکت را در آن جا معرفی و تبلیغ کنم احساس کردم فرصت خوبی به دست آمده و من می توانم مشتریان بیشتری جذب کنم به خاطر اعتمادی که به فرزین داشتم هیچ گاه به این موضوع مشکوک نشدم چرا که همسرم نیز او را می شناخت و همواره تأکید می کرد که این گونه مشتریان را حفظ کنم. آن روز عصر شیک ترین لباس هایم را پوشیدم و پرانرژی به سوی منزل فرزین حرکت کردم. وقتی وارد خانه اش شدم هنوز کسی نیامده بود کمی نگران شدم چرا که نگاه های فرزین تغییر کرده بود به او گفتم داخل خودرویم منتظر می مانم تا مهمان ها برسند اما او اصرار کرد تا یک نوشیدنی بخورم دوستانش نیز از راه می رسند. دقایقی بعد از آن که آب پرتقال را خوردم دیگر چیزی نفهمیدم فقط به خاطر دارم که هوا تاریک بود و من در حالی که فرزین برایم دست تکان می داد پشت فرمان خودرو نشستم و به طرف منزلم حرکت کردم روز بعد فرزین فیلمی از اعمال شیطانی خود برایم ارسال کرد و با تهدید من خواستار ادامه این رابطه شد. باورم نمی شد آن شب چه بلایی به سرم آمده است و من در دام فردی شیطان Evil صفت گرفتار شده ام حاضرم همه پول هایی را که برای خرید محصولات به من داده بازگردانم تا دست از سرم بردارد و... شایان ذکر است پرونده ای در این رابطه تشکیل و ماجرا مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضویبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

دردسر دختری با رفتار پسرانه برای مادر شوهردارش! +عکس

افشین پیروانی داغدار شد

تجاوز و قتل زینب 7 ساله شهر را به هم ریخت / 2 نفر کشته شدند+عکس

اشک های همسر سرمهندس نفتکش ایرانی روی آنتن زنده تلویزیون +فیلم

درگیری گانگسترهای مواد مخدر در غرب تهران / مجید کشته شد +عکس

بازیگر معروف سریال شهرزاد زیر تیغ جراحی رفت

مرگ دلخراش ورزشکار مدافع حرم در ماهشهر +عکس

اسامی کامل سرنشینان نفتکش ایرانی به همراه مسئولیت‌ها +عکس

عکس سلفی پس از آزار وحشیانه دختر 22 ساله+ عکس 16+

پیگیر موضوع خودکشی 3 دستگیر شده ناآرامی‌های اخیر هستیم

2 پیکر جدید در نفتکش ایرانی پیدا شد / ماموران تکاور ارتش ایران آماده ورود به کشتی

ازدواج 2 پسر جوان با یکدیگر در مکه + فیلم و عکس جشن عروسی

اعتراف مدیر شرکت به قتل خانم مهندس در ساری / پروانه را به باغ بردم و ..! + عکس

شوهرم را تعقیب کردم و وقتی با عالیه 21 ساله در یک خانه تنها بودند با پلیس به آنجا رفتم و ..!

مهران خیلی شیک با ماشین لوکس سر قرار آمد و من نفهمیدم چه کنم تا اینکه..!

وقتی شوهرم جمال همراه زن غریبه از خانه خارج شدند، دنیا روی سرم خراب شد!

جلوی خانه نادر کشیک دادم تا او از خانه خارج شد و در محل خلوت به او شلیک کردم!

پس از کشتن میلاد یک شب در دفتر کار با مادرش تنها شدم و از او درخواست ارتباط شیطانی کردم که ..! +عکس

اقدام بی رحمانه یک جوان با دو توله سگ + فیلم 16+

٧ روز بی‌تابی برای گمشدگان دریا / گفتگو با خانواده های منتظر ملوانان گرفتار در نفتکش ایرانی +فیلم و عکس

قتل ‌یک زن و 3 دخترش در آرامستان کرمانشاه / شاهدان قتل عام چه گفتند؟ +عکس