آن شب را هیچ وقت از خاطر نمی‌برم. این دختر گفت: پلیس Police آخرین شماره‌هایی را که با پدرم تماس گرفته بودند بررسی کرد و فهمید مصطفی آخرین نفری بود که با پدرم تماس گرفته است. مصطفی همان موقع فرار Escape کرده و برای دومین جنایت Crime به تایباد رفته بود تا پدرش را بکشد. ما برای اعدام execution مصطفی لحظه‌شماری می‌کنیم. او مرد خطرناکی است باید زودتر اعدام شود. پشیمان نبودن او از جنایت‌ها بیش از هر چیزی ما را ناراحت می‌کند.

گفت‌وگوی با قاتل The Murderer خشن که خود را خونسرد و آرام نشان می‌دهد را در ادامه می‌خوانید.

مرد میانسال که در فاصله 9 روز دست به دو جنایت تکان‌دهنده زده، درحالی که در یک‌قدمی چوبه‌دار قرار دارد بسیار خونسرد است و می‌گوید: از قتل‌ها پشیمان نیست. این مرد 14 دی 90 دوستش را با ضربه‌های چاقو کشت و 9 روز بعد در 23 دی همان سال پدرش را قربانی جنایتی فجیع کرد.

او می‌گوید قصد داشته بعد از دومین قتل Murder خودکشی کند، اما چون ناکام مانده برای اعدام آماده است.

دختر نخستین قربانی که برای عامل قتل حکم قصاص خواسته بر اجرای هرچه سریع‌تر آن اصرار دارد و می‌گوید: هرگز راضی به گذشت نیستم، چون زنده بودن مصطفی خطری برای جامعه است و او باید زودتر اعدام شود.

دختر قربانی در تشریح جزئیات زندگی و قتل پدرش می‌گوید: یک برادر دارم که سرباز است و خودم دانشجوی رشته شیمی هستم. پدرم کارمند یک شرکت خصوصی بود و عصر‌ها با موتور در پیک کار می‌کرد. پدرم و مصطفی از چند سال پیش با هم دوست بودند. یک سال قبل از کشته‌شدن پدرم آنها با هم به مشهد رفتند. مصطفی از پدرم خواسته بود از مرز تایباد مواد مخدر Drugs قاچاق Contraband کنند، اما چون پدرم نپذیرفته بود اختلاف‌های آنها شروع شد. مصطفی به همین دلیل پدرم را کشت، اما در بازجویی‌ها حرف‌های دروغی زد که موجب رنجش خاطر ما شد.

چقدر درس خوانده‌ای؟

سواد ندارم.

زن و بچه داری؟

سال‌ها پیش از همسرم جدا شدم، اما دو پسر دارم از وقتی که بازداشت شده‌ام از آنها خبر ندارم و نمی‌دانم چکار می‌کنند.

شغلت چه بود؟

شغل درست و حسابی نداشتم.

انگیزه‌ات از قتل رفیقت چه بود؟

او به خواهرم نظر داشت. به همین دلیل او را به بهانه‌ای به محمدشهر شهریار کشاندم و او را با چند ضربه چاقو کشتم. نقشه قتل او را از دو سال قبل وقتی که در زندان Prison بودم، کشیدم.

چرا در زندان بودی؟

پنج سابقه کیفری دارم. قبلا به جرم‌های چاقوکشی، ضرب و جرح، شرب خمر، سرقت Stealing و حمل و نگهداری تریاک به زندان افتاده بودم.

به چه بهانه‌ای دوستت را به محل جنایت کشیدی؟

مدت‌ها بود که به قتل او فکر می‌کردم. با او تماس گرفتم و به بهانه رساندن یک بسته به شرق تهرن او را به جاده شهریار کشاندم. من ده هزار تومان هم به او دادم تا با موتور بسته را به مقصد برساند، اما وقتی سوار موتور شد در یک لحظه با چاقو به جانش افتادم.

چند ضربه به او زدی؟

چیز زیادی به خاطر ندارم، اما می‌دانم ضربه‌های زیادی به او زدم. وقتی از روی موتور به زمین افتاد، او را رها کردم.

ماجرای پیشنهاد قاچاق مواد مخدر از مرز تایباد چیست؟

دروغی است که اولیای دم مطرح کرده‌اند. من هیچ وقت پیشنهاد قاچاق مواد مخدر را به دوستم نداده بودم.

چرا 9 روز بعد از قتل دوستت، پدرت را کشتی؟

از سال‌ها پیش به قتل پدرم هم فکر می‌کردم. او را به خاطر 40 سال ظلمی که در حق خانواده‌ام کرده بود، کشتم. پدرم چهار زن داشت. از مادرم 10 فرزند داشت و از زنان دیگر هم فرزندانی داشت که تعدادی از آنها در دبی زندگی می‌کنند و من از آنها بی‌خبرم. بعد از قتل دوستم بلافاصله به تایباد که محل زندگی پدرم بود، رفتم. پدرم وقتی با من روبه‌رو شد، می‌دانست که به قصد قتل او رفته‌ام. بلافاصله به پلیس 110 زنگ زد. من هم با آرامش منتظر آمدن پلیس شدم، اما چون پلیس نرسید پدرم را به حیاط خانه بردم و از او خواستم چهارزانو کف حیاط خانه بنشیند. من با خونسردی سر او را بریدم و به تهران برگشتم. بعد از قتل پدرم می‌خواستم خودکشی کنم، اما پلیس سر رسید و بازداشت شدم.

پدرت در خانه تنها بود؟

مادرم فوت کرده و پدرم به تنهایی در خانه‌اش زندگی می‌کرد.

همسران دیگرش نبودند؟

نه.

پدرت چه ظلمی در حقت کرده که او را مستحق مرگ می‌دانستی؟

نمی‌خواهم درباره گذشته‌ام حرفی بزنم. پدرم باید کشته می‌شد. خودش هم این موضوع را می‌دانست. به همین دلیل در مقابل من هیچ مقاومتی نکرد.

چرا یک روز قبل از جلسه دادگاه، در زندان دست به خودکشی زده بودی؟

قصدم خودکشی نبود. من قرص خورده بودم تا آرام شوم، ولی هدفم این بود که در جلسه دادگاه حاضر نشوم. به هدفم هم رسیدم؛ چون به بیمارستان منتقل شدم و جلسه دادگاه تجدید شد.

چرا نمی‌خواستی در دادگاه حاضر شوی؟

چون حرفی برای گفتن نداشتم.

بالاخره چطور برای محاکمه به دادگاه منتقل شدی؟

چند مامور آمدند تا توانستند مرا به زور سوار ماشین کنند و از زندان رجایی‌شهر به دادگاه ببرند. در دادگاه هم توضیحی درباره قتل‌ها ندادم.

از قتل‌ها پشیمان نیستی؟

نه. من با افتخار دو قتل را مرتکب شدم.

می‌دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟

من برای اعدام آماده‌ام. بعد از هر دو قتل قصدم خودکشی بود، اما چون در آن ناکام ماندم حالا منتظر اعدام هستم. من چیزی برای از دست دادن ندارم و حتی در مدت شش سالی که در زندانم نمی‌دانم فرزندانم کجا هستند و چطور زندگی می‌کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

آخرین فیلم از کوهنوردان کوه های اشترانکوه / باید زود برگردیم + فیلم

دوستم وقتی در ویلای فریدونکنار خوابیده بودم به من نارو زد / او به حریم خصوصی ام وارد شد و..! + عکس

ضرب وشتم غیر انسانی یک دستفروش توسط مامور سد معبر شهرداری تهران / مامور پلیس چه می کرد؟ + فیلم

نقشه کثیف علیرضا برای دختر جوان پولدار / پلیس آگاهی تهران گزارش داد + عکس و فیلم

ماجرای ازدواج شریفی نیا با بازیگر زن سینمای ایران در سفر به مکه !؟ +فیلم

جراح معروف روی کبد بیماران یادگاری می نوشت !

جسد سید علی حسینی کوهنورد گم شده در اشترانکوه پس از 7روز پیداشد+فیلم

اهدای اعضای بدن یکی از طرفداران پرسپولیس به سه بیمار/ 70 نفر برای اهدای عضو ثبت نام کردند+عکس

قرار 7 میلیاردی به خاطر تجاوز مرد 47 ساله به سهیلای 26 ساله

مردی به خاطر گوشی موبایل خود را به آتش کشید + فیلم

نیمه شب موبایل غریبه در کیف زنم زنگ رسوایی زد!

شیدا نوعروس 16 ساله راز پسر همسایه را نمی دانست تا اینکه ..!

نوعروس 17 ساله خبری را به شروین داد که او از خود بی خود شد و ..!

رنج 20 ساله یک دختر اصفهانی با چهره سوخته + عکس

نقشه شوم مرد همسایه برای زن باردار! + عکس

3 طلاق در زندگی مرد 2 زنه / زن داداشم را راضی کرد تا اینکه ..! + عکس

مرد چهره اش را جراحی کرد تا شبیه شوهر زن مورد علاقه اش شود تا او را تصاحب کند!

وبگردی