6 ماه نبود که ازدواج کرده بودم که مهسا را در پارک با یک پسر دیدم و ...
رکنا: در تبوتاب یک عشق هیجانی میسوختم و عقلم را باخته بودم. وقتی مادرم گفت «تو هنوز سال اول دانشگاهی، دهانت بوی شیر میدهد و هنوز خیلی زود است که زن بگیری»، انگار دنیا را روی سرم خراب کرده بودند.
موضوع را به مهسا اطلاع دادم، میگفت «خواستگاری برایم آمده و اگر دیر بجنبی، ازدواج خواهم کرد». با شنیدن این حرف دیوانه شده بودم، مادرم را تهدید کردم، اگر به خواستگاری نروند، خودم را میکشم. خواهرم سعی میکرد با گفتگو و نصیحت مرا سر عقل بیاورد. حتی خانواده حاضر شدند به من باج بدهند و برایم خودرو بخرند. فایدهای نداشت. بالاخره مراسم خواستگاری برگزار شد. اسم مهسا که در صفحۀ شناسنامهام ثبت شد، نفس عمیقی کشیدم و احساس خوشبختی میکردم. اما افسوس که از همان روز اول، مشاجرههای ما شروع شد. مهسا اعتیاد بیمارگونهای به گوشی تلفن همراهش داشت و این مسئله عذابم میداد. دو هفته گذشت. متوجه شدم با پسری جوان در ارتباط است؛ گوشی تلفن همراهش را شکستم. اختلافمان داشت به جمع خانوادهها کشیده میشد که او قول داد خودش را اصلاح کند. ولی توبۀ گرگ مرگ است و بس. یک ماه بعد، دوباره متوجه حرکات و رفتار مشکوکش شدم. او را زیر نظر گرفتم که متوجه شدم با پسری در پارک قرار ملاقات گذاشته بود. دعوایمان شد. آن پسر فکر میکرد مزاحمش هستم. دستبهیقه شدیم و کارمان به کلانتری کشید. دارم دیوانه میشوم. من و مهسا شش ماه قبل در شبکهای اجتماعی با هم دوست شدیم. از زمان آشنایی تا امروز که به مرز طلاق رسیدهایم، فقط شش ماه میگذرد. برای خودم متأسفم، اگر به حرف مادرم که از روز اول و با دیدن این دختر مخالفت خودش را اعلام کرد، گوش میدادم، این بدبختی به سرم نمیآمد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
این اخبار را از دست ندهید:
با پسرخاله شوهرم ارتباط شوم برقرار کردم / شوهرم گفت در خانه دوربین مخفی داشته و ...
عروس و داماد جوان 21 روز اسیر یک زن در ویلای کرج بودند / شیما 800 میلیون تومان پول خواسته بود!
مینا مثل من بود که در دام یک شیطان صفت افتاد / از بی بندوباری خسته شده ام ولی روی بازگشت به خانه را ندارم
زن همسایه در راه پله به مرد ورزشکار پیله کرد و ... / این زن مهران را زیر نظر داشت
خودکشی دختر کرجی در خانه دوست پسرش در بلوار فردوس تهران
دو پسر دوقلویی که زن جوانی را گیر انداخته و او را مورد.. + عکس
قتل ملوان ایرانی کشتی آرزو به دست ملوان اوکراینی در آبهای چین
وقتی از خواب بیدار شدم زنم کنارم نبود / سر او و مرد غریبه را در اتاق پشتی بریدم
وقتی به خانه آمدم کفش یک مرد ناشناس را مقابل اتاق فهیمدم که بازهم ... + عکس
فرشاد مرا بیرون از تهران برد و مرا تسلیم خواسته های خود کرد و حالا...
کشته شدن 3 زن در شمال
ارسال نظر