قاتل زن جوان قتل را به گردن همسر خود انداخت / او قبلا 8 بار به قتل اعتراف کرده بود

21 تیر 94، یک فقره درگیری در آپارتمانی در فاز یک تهرانسر به پلیس Police اطلاع داده شد. زنی جوان با چاقو بشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شده بود.

همسایه طبقه بالا که شاهد ماجرا بود به ماموران گفت: «در خانه بودم که صدای داد و فریاد افسانه را شنیدم. در راه پله افسانه را دیدم که غرق در خون، روی زمین افتاده و پای مردی جوان را گرفته بود. پیش از این چند بار آن مرد را در خانه افسانه دیده بودم. وقتی من را دید، پا به فرار Escape گذاشت و تلاش‌های پسرم هم برای دستگیری‌اش بی‌نتیجه ماند.»

سپس دختر ده ساله افسانه که صحنه درگیری را دیده بود، شوهرعمه خود را به‌عنوان ضارب معرفی کرد و گفت: «در خانه‌مان نیمه باز بود که شوهرعمه‌ام وارد شد. او به مادرم حمله کرد و با یک دست جلوی دهانش را گرفت و با دست دیگر، دو ضربه چاقو به او زد. سپس انگشتر و دستبندش را دزدید و فرار کرد. زمان حادثه، من و برادر کوچکم در خانه بودیم و حادثه Incident را به چشم دیدیم.»

افسانه همان روز در بیمارستان جان باخت و ده روز بعد، متهم در کرج شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به قتل Murder اعتراف کرد و گفت: «مدتی دنبال کار گشتم اما موفق نشدم شغلی دست و پا کنم. برای همین به فکر سرقت Stealing طلا و جواهرات افسانه افتادم. روز حادثه در خانه نیمه باز بود که وارد شدم. با چاقو دو ضربه به او زدم و طلاهایش را دزدیم. موقع فرار پایم را گرفته بود و داد می‌زد. من چند ضربه دیگر به سمتش پرتاب کردم که به گردنش خورد. سپس همسایه‌ها بیرون ریختند و دنبالم کردند، اما من موفق به فرار شدم.»

با ثبت اعترافات متهم، پرونده برای صدور حکم در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی Judge اصغر عبداللهی قرار گرفت. متهم که پیش از این هشت بار به قتل اعتراف کرده بود، این بار قتل را گردن همسرش انداخت تا قضات، جلسه رسیدگی را برای تحقیق از همسر متهم تجدید کنند.

زن جوان در بازجویی‌ها اظهارات شوهرش را رد کرد و گفت: «آخرین باری که برای ملاقات با شوهرم به زندان Prison رفته بودم، از من خواست دفعه بعد 50 گرم مواد مخدر Drugs برایش ببرم. وقتی مخالفت کردم، گفت کاری با من می‌کند که به غلط کردن بیفتم. من روز حادثه در محل قتل حضور نداشتم.»

سرانجام صبح دیروز، دومین جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه چهارم برگزار شد. اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند و متهم گفت: «روز حادثه همسرم برای گرفتن پول به خانه افسانه (مقتول) رفته بود. من هم به آنجا رفتم، اما همین که دم در رسیدم، صدای داد و فریاد شنیدم. در نیمه باز بود. همسرم با افسانه درگیر شده و یک کارد میوه خوری هم در دستش بود. شوکه شده بودم. همسرم فرار کرد، اما من بالای سر افسانه ایستادم. می‌خواستم به اورژانس زنگ بزنم اما همسایه‌ها خود را رساندند. فکر کردند من چاقوکشی کرده‌ام برای همین از ترس پا به فرار گذاشتم. من هیچ جرمی مرتکب نشده‌ام و فقط به خاطر زندگی‌ام قتل را گردن گرفتم. همسرم اما رفتار خوبی با من نداشت برای همین تصمیم گرفتم راستش را بگویم.»

او در مقابل این سوال که دختر مقتول و شاهدان، هیچ زنی در لحظه وقوع قتل ندیده‌اند نیز گفت: «آن موقع همسرم آنجا نبود.» به این ترتیب جلسه دادگاه به پایان رسید و قضات برای صدور رای وارد شور شدند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

منبع: جام جم

 

وبگردی