متهم که مردی 39 ساله به نام علی است، سی‌ام اردیبهشت‌ماه سال 89 به مأموران پلیس در حصارک کرج خبر داد که همسرش را به قتل رسانده است. لحظاتی بعد از حادثه Incident وقتی مأموران در خانه علی حاضر شدند با جسد همسرش در حالی که با چاقو هدف قرار گرفته بود، مواجه شدند. علی در همان محل به قتل اعتراف کرد و گفت که به خاطر اختلاف خانوادگی مشاجره کرده و بعد کنترل خودش را از دست داده و دست به چاقو برده است. مأموران پلیس بعد از بازداشت کردن علی جسد را به پزشکی قانونی منتقل کردند. متهم در بازجویی‌های بعدی هم به جرمش اعتراف و صحنه قتل را هم بازسازی کرد. بعد از کامل شدن پرونده او در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به درخواست اولیای دم به مرگ محکوم شد. رأی دادگاه سپس در دیوان عالی کشور تأیید شد و علی مدتی قبل برای اجرای حکم پای چوبه‌‌دار قرار گرفت. در حالی که طناب‌دار بر گردنش قرار گرفته بود، اولیای‌دم قبول کردند که با دریافت دیه ‌400 میلیون تومانی از داماد خطا‌کارشان اعلام گذشت کنند. متهم که چاره‌ای جز قبول کردن این درخواست نداشت، شرط اولیای دم را قبول کرد و دوباره به سلولش منتقل شد. بعد از جلب رضایت اولیای دم پرونده این بار برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به دادگاه فرستاده شد و علی روز گذشته برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد.

او در شرح ماجرا گفت: من و همسرم فرزانه زندگی خوبی داشتیم تا اینکه همسرم با دختری که در همسایگی‌مان زندگی می‌کرد، دوست شد. همه اختلاف‌های ما هم از همان رابطه دوستی شکل گرفت. آن دختر به میهمانی، گردش یا جشن‌های مختلفی می‌رفت و همسرم را هم با خودش می‌برد. من زندگی آبرومندی داشتم و آن رفت و آمدها در شأن زندگی من نبود، به خاطر همین از همسرم خواستم که رابطه‌اش را با آن دختر قطع کند. اما همسرم با حرفم مخالفت کرد و گفت که دوست دارد آزاد باشد و هر جا که دلش می‌خواهد برود. این موضوع باعث اختلاف و بعد مشاجره بین ما شد و تقریباً هر روز ادامه داشت. متهم ادامه داد: یادم است آن دختر با پسری رابطه داشت. یک روز قبل از حادثه متوجه شدم آن دختر همسرم را با خودش به خانه آن پسر برده است. دیگر تحمل رفتار همسرم برایم سخت بود به خاطر همین طبق معمول با هم مشاجره کردیم. شب حادثه در خانه پدر زنم میهمان بودیم و مشاجره‌مان از همان جا شروع شد. در طول راه هم مدام با هم بحث کردیم و زمانی که به خانه رسیدیم، دعوایمان شد. همسرم گفت که طلاق می‌خواهد و باید 100 سکه‌ای را که مهرش کرده‌ام، به او بدهم تا به دنبال زندگی خودش برود. انتظار شنیدن این حرف را نداشتم. عصبانی شدم و به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم و چند ضربه به او زدم که کشته شد. همان‌جا از کاری که کرده بودم، پشیمان شدم. با برادرم تماس گرفتم و ماجرا را برایش شرح دادم. او خودش را به خانه‌ام رساند و خواست تا با پلیس تماس بگیرم که این کار را کردم.

متهم گفت: من در جلسه قبل به قصاص محکوم شدم و تا پای اجرای حکم رفتم، اما اولیای‌دم با گرفتن دیه 400 میلیون تومانی از من اعلام گذشت کردند. خانواده‌ام برای فراهم کردن این پول زندگی‌شان را حراج کردند و علاوه بر گناهی که مرتکب شده‌ام، شرمنده آنها هم هستم. حالا هم از شما می‌خواهم من را آزاد کنید تا به پدر و مادرم خدمت کنم. هیئت قضات بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شد. ‌ برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی