به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از عصر بیست و هشتم آبان 92 به دنبال کشته شدن پسر 24 ساله‌ای به نام علیرضا در خانه مجردی اش در شرق تهران در دستور کار پلیس Police قرار گرفت. شواهد نشان می داد این پسر با عرق گیرش خفه شده است.
پلیس به تحقیقات پرداخت و خواهر علیرضا به پلیس گفت: بعد از ظهر برادرم در حالی که هراسان بود با من تماس گرفت و گفت میهمان دارد. من که نگران او شده بودم به خانه برادرم رفتم و با در باز روبه رو شدم. وسایل خانه به هم ریخته بود که جنازه برادرم را در اتاق خواب پیدا کردم.
به دنبال اظهارات خواهر قربانی، تلاش برای ردیابی عامل یا عاملان جنایت Crime آغاز شد و چندین مظنون بازداشت شدند، اما مدرکی علیه آنها به دست نیامد.
یک ماه از جنایت در خانه مجردی گذشته بود که پلیس به بررسی تماس های تلفنی قربانی پرداخت و رد یک مرد 30 ساله به نام علی را یافت. شواهد نشان می داد این مرد روز هشتم آبان‌ماه چندین بار با علیرضا تماس گرفته و از ساعت 13 تا 18 همان روز که زمان وقوع جنایت بوده تلفن وی در خانه مقتول آنتن دهی داشته است. این سرنخ تحقیقات پلیس را وارد مرحله تازه ای کرد و این مرد در اربیل عراق ردیابی و بازداشت شد. علی که به آلمان معروف است در بازجویی ها منکر دست داشتن در جنایت شد و گفت چند ماه قبل قربانی را در مترو دیده، اما هرگز با او ملاقات نداشته است.
با وجود انکارهای متهم و با توجه به مدرک‌های ارائه شده از مخابرات، برای علی کیفرخواست صادر شد و او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد.
حکم صادره اما در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید نشد. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده و علی این بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران بار دیگر محاکمه و منکر اتهام قتل Murder شد.
وی گفت:چون به ترکیه و عراق سفر می کردم و از آنجا کفش به سلماس که محل زندگی ام بود می آوردم به تهران امده بودم تا از مغازه های کفش فروشی سفارش بگیرم. در ایستگاه مترو 15خرداد با محمدرضا روبه رو شدم. او سر صحبت را باز کرد و گفت ماساژور است . او شماره تلفنم را گرفت و گفت از دوستانش برایم سفارش می گیرد. من از او جدا شدم اما چند دقیقه بعد با من تماس گرفت و مرا به خانه اش دعوت کرد. حرف های او و تماس های پیاپی اش موجب شد متوجه شوم نقشه بدی در سر دارد.به همین خاطر به ترمینال رفتم و به سلماس برگشتم. من نمی دانم چه کسی محمدرضا را کشته است. من نزدیک به سه سال است که بی دلیلی در زندانم و از همسر و فرزندم دور مانده ام.
در پایان ان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده حکم به تبرئه این متهم صادر کرد.در حالی که با گذشت 3 سال از این جنایت مرموز متهم دیگری بازداشت نشده و پلیس سرنخ جدید به دست نیاورده بود ژ دیروز اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند و درخواست کردند تا دیه قربانی از صندوق بیت المال پرداخت شود.
قضات دادگاه درخواست اولیای دم را پذیرفتند و حکم به پرداخت دیه از صندوق بیت المال صادر کردند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.