فوتبال بهانهای برای تسلی درد و غم/ باران اشک و درد در شب تلخ کاردیف برای اوکراین
رکنا ورزشی: تیم ملی اوکراین با شکست مقابل ولز از رسیدن به دورنهایی جام جهانی نرسید.
به گزارش رکنا، شب گذشته تیم ملی اوکراین در ایستگاه آخر رسیدن به جام جهانی مقابل ولز بازی را در کاردیف سیتی واگذار کرد و موفق به صعود به جام جهانی نشد.
از این فوتبال درسهای متفاوتی را یاد گرفتیم.....
فوتبالی که آغشته با طعم بوی باران و جنگ تا سرحد امکان برای خوشحالی مردم 2 کشور بود ...
فوتبالی که جنگ از خیابانهای اوکراین را به چمن سبز کاردیف کشانده بود .....
فوتبالی که بوی باروت و خون و گلوله جایش را به سانتر و تکل و شوت داده بود .....
فوتبالی که در یک طرف آن، ولز با حسرت 64 ساله بود و در یک طرف دیگر زخم خوردگان جنگ با روسیه ...
فوتبالی که تفکیک اشکهای یارمولنکو و باران کاردیف از هم سخت بود...
فوتبالی که کاپیتان آبی و زردها را در عرض 72 ساعت از عرض به فرش رساند ....
فوتبالی که اگر با صعود موطلاییهای اروپا همراه می شد، آنها شاید غم جنگ را تا حدودی به خیال خود راه نمی دادند....
فوتبالی که نسل مارک هیوز، کرگ بلیمی، ایان راش و نسلی از بهترینهای ولز را در حسرت رسیدن به جام جهانی گذاشت و درنهایت قرعه به نام گرت بیل افتاد...
فوتبالی که تفسیر اول و آخرش باران شد و باران....و هیچکس در پایان اشکهای بازیکنان اوکراین را ندید...
فوتبالی که دوست داشتیم اوکراین همگروه ما میشد در فستیوال جام جهانی...اما نشد که نشد و روی بی رحم و غیر احساسی آن برای ما دوباره پدیدار شد ...
فوتبالی که برای نرفتن این تیم به جام جهانی ناراحت شدیم نه به خاطر عدم لیاقت ولز...بلکه به خاطر شرایط کشور اوکراین و اینکه صعود اندک مرهمی بود برای مردمی که مدتی است در کوچه پس کوچه های شهرهای خود به جای آویزان کردن پرچم و احیانا جشن صعود، حالا باید با صدای چکمههای سربازان روسی خود را همپندار بدارند و روز را شب کنند.....
دیشب مردم ولز سراسر خنده بودند و هیجان و شور و مردم اوکراین غم دوباره را هجی کردند و در خود کز کرده و دم بر نیاوردند...
برای سکوت در اوکراین و همه تبار این کشور در دنیا، این بار بهانه صفیر گلوله نبود...این بار فوتبال چهره غم بر صورت مردان و زنان این کشور کشید....
فوتبالی که ایتالیا را با فاشیستی مانند موسیلینی 2 با بار بام جام جهانی نشاند و بمب هیروشیما و جنگ جهانی 2 دوره عدم برگزاری آن را باعث شد، فوتبالی برای دیکتاتوری فرانکو بهانهای شد تا مردم آرژانتین غم سرکوب و اعتصاب را در سال 1978 به فراموشی بسپارند، فوتبالی که زلزله مکزیکوسیتی در سال 1985 را با جام جهانی 1986 در این کشور به بوته فراموشی رساند، فوتبالی که گرسنههای آفریقایی را در سال 2010 و با اولین میزبانی تاریخ این قاره اندکی از مشکلات رها کرد و هزاران فوتبال دیگر که دوست داشتیم دیشب هم طرف لبخند آن به مردم جنگ زده اوکراین رو می کرد و اندکی تسلی دلشان بود....
اما ... اما بازهم به انتظار خواهیم نشست تا این مستطیل سبز سفیری برای زدودن غم و غبار اندوه از روی چهره کشورهای تنها شود...
انتهای پیام/
ارسال نظر