بالاپور: به طرفداری از نفت آبادان هم متهم شده ام!

محمدرضا بالاپور، گزارشگر چهل و سه ساله فوتبال تلویزیون از جمله کسانی است که سابقه زیادی در این امر دارد اما برخلاف تجربه بالا، اخیرا کمتر در تلویزیون صدای او را می شنویم. او در نخستین تجربه کاری خود در سال جدید، دیدار استقلال Esteghlal و نفت تهران از چارچوب لیگ برتر را گزارش کرد که نحوه انتقال هیجان به این بازی و البته جملاتی که او در هنگام حملات آبی پوشان پایتخت به کار می برد، باعث ایجاد شایعاتی در خصوص این گزارشگر شد.
بالاپور در این خصوص گفت و گویی با ورزش Sport سه انجام داده که مشروح آن را میخوانید.
از چه زمانی و چگونه کار را شروع کردید؟
بنده از سال 75 در صداوسیمای گیلان کارم را شروع کردم و از همان موقع دیدارهای تیم های ملوان، سپیدرود، چوکا و ... را گزارش می کردم. در همان سال ها در برنامه های سیری در ورزش، روزنه و همگام با ورزش کار می کردم و به عنوان گزارشگر با برنامه نود هم همکاری داشتم.
- مشغول کار دیگری هم هستید؟
ورود من به صداوسیما با کار گزارشگری بود اما حکم استخدامی من در این سازمان تصویربردار است. البته پروژه های تحقیقاتی و سایر کارهای من همیشه در ارتباط با ورزش بوده است.
- این ماجرای حکم تصویربرداری حاشیه ساز هم شده بود...
نکته اینجاست که حکم استخدامی هیچ کدام از گزارشگرانی که مردم می شناسند، به عنوان "گزارشگر" نیست. اصلا در سال هایی که ما وارد تلویزیون شدیم، عنوان شغلی به نام گزارشگر وجود نداشت. اتفاقا خاطرم هست که در آن زمان به ما می گفتند آخرین نفری که با این عنوان شغلی وارد تلویزیون شده، آقای بهرام شفیع بوده است. من کارمند رسمی تلویزیون هستم و 3 سال دیگر هم زمان بازنشستگی ام فرا می رسد. برخی گزارشگران تلویزیون، در واقع بر اساس حکم ها تهیه کننده سیما، کارمند تولید یا حتی بازنشسته نیروی انتظامی هستند که البته کار گزارشگری را هم خیلی خوب انجام می دهند. من شخصا کارمند رسمی تلویزیون هستم و سابقه کارم از همه دوستان بیشتر است. سالیان سال است که من در ورزش هستم. از بازی های داخلی گرفته تا جام جهانی و آخرین لحظه اهدای جام...
شاید بی اطلاعی از نوع روابط شغلی در سازمان صداوسیما باعث شده که نسبت به تصویربردار بودن بنده چنین شبهه ای به وجود بیاید. من می توانم ادعا کنم که دقیقا به خاطر همین شغل و حکم، در هر شرایطی با فوتبال درگیر هستم و از دوره دوم لیگ برتر تا به حال در تمام بازی های باشگاهی و ملی در ورزشگاه بوده ام؛ اما سایر دوستان بنده اگر گزارشگر یک بازی نباشند، به ورزشگاه نمی آیند. در واقع من از هر بیننده تلویزیونی، بیننده تر هستم و سالهاست که در تمام ورزشگاه هایی که فکرش را بکنید، حضور داشته ام و از نزدیک فضا را لمس کرده ام.
یک مسئله دیگر این است که مردم بدون اینکه بدانند، بارها از تصویرهایی که من در ورزشگاه ها گرفته ام استفاده و لذت برده اند. شاید برایتان جالب باشد، همین تصاویری که در هنگام تشویق ایسلندی و ضربات دست هواداران دوربین به شکلی خاص زوم می شود، ابداع و تصمیم من بوده است.
- بعضا شما را به طرفداری از یک تیم خاص متهم می کنند مثل همین بازی اخیر استقلال و نفت...
روزهای زیادی بوده که من گزارش کردم و مردم گفته اند تو پرسپولیسی هستی. به همان تعداد روز و بازی هم وجود دارد که استقلالی بودن را به من نسبت داده اند. من وظیفه دارم جو موجود در ورزشگاه را به بیننده های تلویزیون منتقل کنم. تعریف گزارشگر این است که حس استادیوم را به مخاطب برساند.
من 43 سال سن دارم و تا به حال ادعایی نکرده ام اما الان می خواهم بگویم گزارشگری که بتواند بازی لیگ دسته 3 را با هیجان بالا گزارش کند و بیننده را پای تلویزیون مشتاقانه نگه دارد، کار خود را درست انجام داده است وگرنه در الکلاسیکو بردن نام بازیکنان هم به خودی خود هیجان انگیز است. من به عنوان کسی که کارم را از شهرستان شروع کردم، این افتخار را داشتم که طوری گزارش کنم تا مردم آن شهرها هم حس کنند یک بازی بزرگ و مهم در شهرشان انجام می شود. به نظرم هنر Art گزارشگری همین است.
در همین بازی استقلال و نفت وقتی یک تیم عقب است و بازیکنی که در آخرین تمرین تیمش حضور نداشته به یکباره وارد زمین می شود و بازی را عوض می کند، آیا این هیجان انگیز نیست؟ گزارش آرام و ملایم این بازی کار درستی بود؟ آیا عادل فردوسی پور را پس از بازی 6-1 بارسا و پاریسن ژرمن باید به طرفداری از بارسلونامتهم کنیم؟ مشخص است که فردوسی پور هم در آن لحظات به سمتی گزارش کرد که هیجان منحصر به فرد بازی در همان جهت بود. من همیشه سعی می کنم در القای هیجان به بازی تمام توانم را بگذارم.
- فقط هیجان بازی برای شما مهم است یا دوست دارید طرف تیم پرهوادار را بگیرید؟
من در بازی استقلال و صنعت نفت که نادر دست نشان در آن زمان سرمربی صنعت بود، بسیار متهم شدم به اینکه طرفداری از تیم آبادانی کردم. در سمت مقابل می بینید که در بازی اخیر استقلال و نفت تهران، به من می گفتند استقلالی هستی. این خود مشخص می کند که من هدفی برای طرفداری از یک تیم خاص ندارم و فقط به سمت هیجان حاکم بر مسابقه گزارش می کنم.
- تمایلات رنگی خاصی در فوتبال دارید؟
تیم هایی مثل ملوان را دوست داشته ام. علاوه بر ملوان، تیم های دیگری نیز بوده اند که اسطوره های ما در زمان های قدیم عضو آنها بوده اند و از بازی آن تیم ها لذت می بردم. من همیشه به بازی خوب احترام گذاشته و می گذارم. نکته جالب دیگری به شما بگویم که همین گزارشگری که در چند روز اخیر به او استقلالی می گویند، چند دوست بسیار خوب و نزدیک در تیم پرسپولیس دارد. من واقعا در کار گزارشگری فقط هیجان مسابقه را در نظر می گیرم.
- کم کار تر از گذشته به نظر می رسید. دلیل خاصی دارد؟
دلیل ویژه ای ندارد اما حق با شماست. امیدوارم در آینده بیشتر از قبل فعال باشم.
- اینکه در نظرسنجی ها پایین تر از سایر گزارشگران باشید، چقدر مهم است
حقیقتا برای من دردناک است. وقتی با تمام وجود و توانم پای کار هستم، انتظار دارم به همان اندازه رای بیاورم و مردم کارم را قبول کنند. البته این مهم است که جذب مخاطب فاکتورهای خاص خودش را دارد. گزارشگر و مجری وقتی بیشتر مقابل چشم مردم باشد، ناخودآگاه به ذهن های آنها نفوذ می کند. در نقطه مقابل من وقتی در سال گذشته کلا 2 بار گزارش کرده ام، نمی توانم چنین مزیتی داشته باشم. صدای برخی همکاران من آشنا به گوش مخاطبان شده و این پوئن بسیار مهمی است. مجری بودن برخی گزارشگران، باعث می شود که چهره آنها هم برای مردم آشناتر باشد و چنین موضوعی در جذب مخاطبان بسیار مهم است.
- حاضر هستید شبیه همکارانی بشوید که محبوب تر هستند؟
به نظر من عامل محبوبیت و رای های بالا، بیشتر از اینکه سبک کاری آنها باشد، همان بحث آشناتر بودن به گوش و چشم مخاطبان است.
البته یک نکته دیگر هم وجود دارد. قصد جسارت به همکار محترمم را ندارم اما من با توجه به سبک و چارچوبی که برای خودم قائل هستم و اینکه میانه ای با فضای مجازی ندارم اگر هزار سال هم گزارش کنم، هیچوقت نمی توانم در یک بازی مثلا بگویم « او لَ لَ! عجب بازی زیبایی». این عبارات مختص فضای مجازی و مخاطبان خاص خودش است و گفتن آنها معمولا از من برنمی آید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.